تفسیر به رای لندن از قطعنامه۲۲۳۱؛ خواسته‌هایی که انتها ندارد

وزارت خارجه انگلیس در حالی رزمایش پیامبر اعظم(ص) و استفاده از موشک‌های بالستیک در این رزمایش را مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ خوانده که این کشور در تمام سال‌های اخیر در قبال نقض آشکار این قطعنامه از سوی آمریکا سکوت کرده و با عدم اجرای تعهدات برجامی منضم به این قطعنامه با آمریکا همراهی می‌کرد.

به گزارش عاشورانیوز به نقل از خبرگزاری ایرنا، در پی برگزاری رزمایش پیامبر اعظم ۱۷ ایران در استان‌های جنوبی کشورمان  وزارت خارجه انگلیس در اظهاراتی مداخله جویانه پرتاب موشک‌های بالستیک در جریان رزمایش کشورمان را محکوم کرد و مدعی شد که برنامه موشکی ایران نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد است.

قطعنامه ۲۲۳۱ همان قطعنامه‌ای است که برجام به‌آن منضم شده و تمام دولت‌ها متعهد بویژه اعضای ۱+۵ به اجرای ‌آن بوده اند. از سال ۱۳۹۷ که آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شد و کشورهای عضو توافق را برای خروج از این توافق در معرض فشار قرار داد، این قطعنامه در تمام این مدت از سوی آمریکا نقض و از سوی تروئیکای اروپایی مورد بی‌اعتنایی واقع شد. اینکه امروز لندن نگران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ است، حاکی از تجاهل آشکار و رویکرد مزورانه مقامات این کشور در قبال ملت ایران و کشورهای منطقه است.

 هر ملتی حق دفاع از خود را دارد. امروز کشورهای غربی و مشخصا آمریکا و انگلیس میلیاردها دلار از دلارهای نفتی کشورهای منطقه را در ازای  فروش انواع واقسام تسلیحات مدرن بلعیده‌اند و در نتیجه این سیاست غیرمسئولانه خاورمیانه تبدیل به زرادخانه تسلیحاتی در دنیا شده است. تردیدی نیست که یکی از ریشه‌ها و علل اصلی بروز جنگ‌های اخیر در منطقه همین تجمیع انواع تسلیحات در منطقه و اقدامات پیدا و پنهان غربی‌ها برای جنگ افروزی در منطقه است. در این بین ادعای انگلیس نشان می‌دهد که این کشور بدیهیات مندرج از این قطعنامه را هم حاضر نیست بپذیرد و صرفا بخش‌هایی را می‌بیند و تفسیر به رای می کند که در راستای اهدافش باشد.

سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امورخارجه در واکنش به ادعای وزارت خارجه انگلیس اظهار کرد: برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به گواه هزاران ساعت بازرسی و گزارش‌های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی تماما صلح آمیز بوده و ایران هیچ برنامه‌ای برای مصارف نظامی انرژی هسته ای نداشته و ندارد که بخواهد برنامه موشکی خود را برای آن طراحی کند. انگلیسی‌ها بهتر از هر طرف دیگری می‌دانند که برنامه موشکی ایران به هیچ وجه با قطعنامه ۲۳۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و مفاد آن ارتباطی ندارد و این بریتانیا است که با تفسیر به رای قطعنامه ۲۲۳۱ عملا مفاد آن‌را نقض می کند.

از سوی دیگر ادعای تحریک آمیز لندن بر پایه حقیقت نیست.  بسیاری از تحلیلگران اعلام کرده‌اند که برنامه موشکی ایران به هیچ وجه با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل مغایرت ندارد. غرب با هدف تضعیف قدرت دفاعی و بازدارندگی ایران این مسائل را مطرح می‌کند. کشورهای غربی و طرفداران منطقه ای آنها چون می‌دانند در چارچوب حقوق بین الملل نمی‌توانند منطق قانع کننده ای داشته باشند، مساله موشکی ایران را از دید حقوقی خارج کرده‌اند و آن را کاملا سیاسی کرده‌اند تا از این طریق بتوانند به اهداف خود دست یابند.

خطیب‌زاده با محکوم کردن تلاش مقامات بریتانیایی برای القای تهدید ایران در منطقه گفت آنچه به بی‌ثباتی و ناامنی در منطقه دامن زده و از جمله فاجعه انسانی در یمن را بوجود آورده، اشتهای سیری ناپذیر بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی به فروش حجیم تسلیحات پیشرفته به برخی کشورهای منطقه، آن هم با آگاهی کامل از نقض حقوق بین‌الملل بویژه حقوق بشر دوستانه در کاربرد این تسلیحات، است.

 با این حال جمله کلیدی سخنگوی وزارت امور خارجه این بود که «جمهوری اسلامی ایران برای برنامه دفاعی خود نه از کسی اجازه می‌گیرد و نه در مورد آن مذاکره می‌کند.». واقعیت این است که زیاده خواهی‌های غربی‌ها حد یقفی ندارد و هر روز ادعاهای نامربوط بیشتری از کشورها مطالبه و درخواست می‌کنند. طی سال‌های اخیر غربی‌ها با طرح همین ادعاهای موهوم از اجرای تعهدات خود در توافق هسته‌ای خودداری کردند. انتظار می رفت با عدم موفقیت آمریکای ترامپ در اعمال سیاست فشار حداکثری غربیها در رفتارها و کنشهای خود در قبال ایران تجدید نظر کرده باشند. با این حال  موضع گیریهایی مانند اظهار نظر اخیر وزارت خارجه انگلیس نشان می‌دهد که تغییری در این زمینه رخ نداده است

طی دهه های گذشته قدرت‌های فرامنطقه ای با نگاه قیم مابانه برای  کشورهای دیگر تصمیم گیری می کردند. طی چهار دهه اخیر ایران با جدی تر مقابل این اقدامات ایستاده و مانع از موفقیت برنامه‌های  و اقدامات مداخله جویانه شده است. نگاه اجمالی به اتفاقات یکی دو دهه اخیر منطقه نشان می دهد که قدرت‌های نظامی مهم منطقه هریک بنحوی دچار فروپاشی شدند. بعد ازآغاز تحولات بهار عربی کشورهای مهمی مانند یمن، سوریه، مصر، لیبی و عراق درگیر جنگ و تنش و افراطی‌گری شدند  و قدرت نظامی این کشورها آسیب‌های غیر قابل جبرانی متحمل شدند.

در ادامه این تحولات با ظهور داعش نوعی تلاش برای تخریب کامل منطقه وتبدیل آن به زمین سوخته مشاهده می شد و این ایران بود که با قاطعیت در مقابل افراط گرایی و ترور ایستادگی کرد. از این جهت طبیعی است که ایران در معرض کینه توزی‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ای باشد. نکته دیگر در این راستا حفظ امنیت رژیم اشغالگر قدس است؛ به هر حال تنش و درگیری درون جهان اسلام حاشیه امنی برای تداوم تجاوزات رژیم صهیونیستی فراهم می‌کرد و در همین سال‌ها رخدادهای تلخی در راستای تضییع حقوق مردم فلسطین رخ داد. اظهارات و رفتارهای مداخله جویانه در راستای منافع صهیونیستها قابل ارزیابی است. با این حال ایران کشوری نیست که با تهدید و بیانیه میدان را خالی کند که اگر این طور بود سیاست تهدید و ارعاب در سال‌های گذشته جواب می داد.

ارسال نظر