همزمان با افزایش حساسیتها در مذاکرات وین، گروهی با تهیه مستندهایی سراسر تهمت و توهین به تیم مذاکره کننده گرچه صحنهای برای اعلام پایان بازی تدارک دیدهاند اما به خوبی میدانند که چنین مستندهایی میتواند آغاز بازی باشد که برای سومین بار مسیر رسیدن آنها به پاستور را مسدود کند.
به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری ایرنا، آنتن رسانه ملی لحظهای از تخریب و توهین، تهمت و افترا و شایعه و دروغ علیه دولت و دستگاه دیپلماسی خالی نیست. صداوسیما به محض پایان سناریوی گاندو، در حالی مستندهای متنوع و مضحک خود را با تعجیل و شتاب پخش میکند که گاهی گمان میشود تیم مذاکره کننده، دولت، رییس جمهوری، محمدجواد ظریف و هرآن کس که رابطهای با آنها دارد نه مدافعان منافع ملی که دشمنان قسم خورده آن هستند! که صداو سیما به حُکم ملی بودن، خود را موظف به افشاگری علیه آنها میداند. در این شرایط و در مقطعی که امیدها برای رفع تحریمها و بهبود شرایط کشور اندکی افزایش یافته، بررسی دلایل این اقدام و برخورد با آن ضروری به نظر میرسد. نگرانی از رفع تحریمها علیه ایران،ظاهرا همزمان با برخی سران و کشورهای منطقه در بخشهایی از صداوسیما هم رسوخ کرده است به طوری که در مستندهایی که این روزها از این رسانه منتشر میشود، تیم مذاکره کننده در خوشبینانهترین حالت غافل و در تفسیری بدبینانه جاسوس نشان داده میشوند.
نقطه پرگار صداو سیما؛ دولت و ملت خارج از مدار
مستند پایان بازی، جدیدترین مجموعه از تهمتها و توهینهایی است که صداوسیما همزمان با انجام مذاکرات هسته ای در وین پخش کرد. البته برای مردمی که هشت سال با موضع این رسانه آشنایی دارند؛ تخریب دستگاه دیپلماسی موضوع تازهای نیست اما این میزان هجمه به مذاکره کنندگان ایرانی نه از فرامرزها بلکه در داخل مرزهای کشور، قطعا برای طرف مقابل این مذاکره پیامهای بسیار و سیگنالهای منفی فراوان دارد در عین حال نشان میدهد که سربازان دیپلماسی کشور در وطن خویش چه غربتی را تحمل میکنند.
مستند پایان بازی با پخش تصاویری از شادی مردم در ایام توافق هستهای آغاز میشود. مردم به جان آمده از تحریمهایی که روزی همین مستندسازان آن را کاغذپاره میخواندند، از رفع آنها و گشایشهای درهای اقتصاد و معیشت خود شادمان هستند و به آینده امیدوار. گرچه این امیدواری با زیاده خواهیهای دونالد ترامپ و شیطنتهای داخلی و منطقهای چندان دوام نیاورد اما این روزها احتمال احیای مجدد برجام یکی از مهمترین دلایل نگرانیهای منعکس شده در این مستند شده است.
مهمترین هدف مردم از انتخاب حجت الاسلام «حسن روحانی» به عنوان رییس جمهوری، به دست آوردن آن شادی و امیدی بود که مستندسازان صداوسیما تلاش میکنند آن را اشتباه نشان دهند تا به جامعه بقبولانند که انتخابشان نادرست بوده و نباید دوباره تکرار شود. این هشدار و انذارهای انتخاباتی متنوع که گروه خاصی در رسانه ملی پمپاژ میکنند درحالی است که مردم برخلاف سازندگان آنها، ثمرات رای خود را هرچند کوتاه و مقطعی اما با تمام وجود لمس و احساس کردند و دقیقا به همین دلیل بود که در اردیبهشت ۹۶ بار دیگر حسن روحانی را به عنوان رییس جمهوری انتخاب کردند.
برخلاف منتقدان آن روزها و امروز دولت، کشور در مسیر رونق بود و آنچه این رونق را به رکود تبدیل کرد، نه برجام و تیم هستهای بلکه حضور ترامپ در کاخ سفید بود که عملا سیاستهای صهیونیستها و مخالفان منطقه ای ایران را اجرا کرد. واقعیت این است که شادی مردم دیرزمانی است که در مدار خواستههای صداوسیما جایگاهی ندارد چه این شادی حضور یک گزارشگر فوتبال باشد و چه امضای توافق هستهای و خروج ایران از بار تحریمها. شوربختانه گروهی در رسانهای که نام ملی گرفته چنان خود را نقطه پرگار عالم وجود میدانند که به آنچه در میان مردم عادی یا تحلیلگران منصف یا عقلای کشور میگذرد چندان توجهی ندارند. رویکردها و رفتارهای صدا و سیما عملا این ذهنیت را جامعه ایجاد کرده برخی از تحلیلگران افزایش هجمهها و تخریبها علیه دستگاه دیپلماسی را نشانه و علامتی از موفقیت مذاکرات و کورسوی امیدی برای رفع تحریمها میدانند.
تکلیف یک تناقض
مستندهایی از جنس پایان بازی یا دعای رهبر معظم انقلاب برای هیات مذاکره کننده؛ کدامیک واقعیت دستگاه دیپلماسی است؟ رهبر معظم انقلاب در سخنان روز ۲۵ فروردین درباره مذاکرات فرمودند: «تشخیص مسئولان این است که بروند مذاکره کنند تا همین سیاست را اِعمال کنند. در این زمینه بحثی نداریم اما باید مراقبت شود که مذاکره فرسایشی نشود چرا که برای کشور ضرر دارد.» ایشان همچنین ابراز امیدواری کردند؛ انشاءالله مسئولین کشور در این زمینه هم کاملا با چشم باز، با دل محکم و با توکل به خدا و با ذکر «حسبناالله و نعم الوکیل» جلو بروند، توفیقات الهی شامل حالشان بشود و ملت را خرسند و خوشحال کنند.
این نخستین بار نیست که حضرت آیت الله خامنهای دیدگاه خود را درباره دستگاه دیپلماسی و مذاکره کنندگان هسته ای کشور بیان میکنند. در بحبوحه مذاکرات هستهای که هجمهها تیم مذاکره کننده شدت یافت، رهبری هرگز از حمایت دیپلماتها دست نکشیدند و بارها در نشستها و سخنرانیها بر اعتماد خود به آنها تاکید کردند. ایشان آبان ماه سال ۹۲ و همزمان با اوج گیری انتقادات علیه ظریف از سوی دلواپسان، تیم مذاکره کننده را «بچههای خود ما» توصیف کرده و فرمودند: «اینهایی که در مسئله دیپلماسی مشغول کار هستند، بچّههای مایند، جوانهای خود مایند، ما از مسوولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعّالیّت می کنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم.»
رهبر معظم انقلاب اسفند ماه سال ۹۳ در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری بار دیگر تصریح کردند: «این تیم و هیئتی که رییس جمهور محترم برای مذاکرات هستهای گذاشتهاند، مردمان امین و خوبی هستند. بعضی را ما از نزدیک میشناسیم و واقعاً مورد قبولند، بعضی را هم از حرفهایشان و از کارهایشان دورادور میشناسیم؛ هم امینند، هم دلسوزند؛ دارند تلاش میکنند کار میکنند؛ این را ما لازم است که منصفانه بیان کنیم.»
«ما به تیم دیپلماسی اعتماد داریم»، «مذاکره کنندگان ما پاسخهای قویتر و گزندهتر به طلبکاری غرب میدهند»، «کاری که دکتر ظریف شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود» نمونه ای از بیانات رهبر انقلاب درباره دیپلماتهای وزارت امورخارجه در دورهای بود که ظریف در مجالس مختلف و تریبونهای گوناگون با انواع تهمتها روبرو بود. نگاه منصفانه رهبر انقلاب به تیم دیپلماسی در جریان مذاکرات برجام مهمترین انگیزه این گروه برای تداوم تدبیر حفظ منافع کشور بود و چه بسا اگر چنین اعتمادی از سوی رهبر معظم انقلاب به وزارت خارجه و دولت نبود، برجام و ظریف در همان ماههای نخست کنار گذاشته میشدند.
پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها با وجود آنکه تیزی انتقادات داخلی رقبای سیاسی دولت متوجه ظریف و تیم وزارت خارجه بود، اما رهبری بازهم منصفانه به حمایت از آنها پرداختند. ایشان در دوم خرداد ماه سال ۹۷ و دو هفته پس از نقض برجام از سوی ترامپ، در دیدار با مسوولان نظام فرمودند: «این را دیپلماتهای محترم ما که خودشان این زحمت را کشیده بودند و واقعاً تلاش شبانهروزی کرده بودند برای مسئله برجام، بارها و مکرّر در زمانِ این دولت و در زمان دولت قبلِ آمریکا گفتند که برجام نقض شده؛ گاهی روح برجام و گاهی جسم برجام را نقض کردند.»
یادآوری این نقطه نظرات و بیانات رهبر انقلاب برای سازندگان پایان بازی، حتی اگر خود به آنها دسترسی نداشته باشند مفید است تا شاید برای پرسش اشاره شده در ابتدای بند پاسخی مناسب بیابند.
رقابت انتخاباتی پاشنه آشیل کشور نشود
سازندگان "پایان بازی" که خود را قبله عالم دیپلماسی، روابط بین الملل، سازمانهای جهانی و دستهای پشت پرده می دانند؛ این پایان را برای چه گروه و شخصی اعلام میکنند؟ بازی برای چه کسی دقیقا تمام شده است؟ رژیم صهیونیستی و گروههای ریز و درشت تحت حمایتش؟ ایالات متحده آمریکا و سازمانهای کوچک و بزرگش؟ اگر منظور و هدف سازندگان پایان بازی اعلام این مهم به چنین گروههایی باشد که گرفتار سندروم سادهبینی و ساده انگاری مسائل پیچیده جهانی هستند از آن رو که برای طرح و نقشههای این گروههای اشاره شده علیه جمهوری اسلامی پایانی نیست و آنها در هر برهه ای و از هر طریقی تلاش خواهند کرد طرحهای از پیش نوشته یا نانوشته خود را در کشور پیاده کنند. اما اگر هشدار پایان یافتن بازی برای دولت و وزیر امورخارجه؛ نه در مقام رسمی آنها بلکه به عنوان یک رقیب انتخاباتی باشد؛ تکلیف منافع کشور چه خواهد بود؟ اگر مذاکره و مذاکره کنندگان، قربانی بازیهای انتخاباتی و رقابتهای سیاسی شوند آیا میتوانند با تمرکز و آرامش در مسیر احقاق حقوق کشور گام بردارند؟ آیا چنین رویکردی پاشنه آشیل منافع کشور و آرامش مردم نخواهد بود؟
بسیاری از تحلیلگران معتقدند افزایش این هجمهها و تهمت ها علیه دولت و دستگاه وزارت خارجه سلسهای از دلایل بهم پیوسته دارد. اگر تیم دیپلماسی بتواند برجام را احیا و تحریمها را رفع کند، همفکران و همراهان دولت با وجود تمام این هجمهها با دیگر مورد توجه مردم قرار میگیرند، اگر این توجه صورت گیرد مردم حضور گستردهتری در انتخابات خواهند داشت و در صورت این حضور امکان پیروزی جریان گاندوساز کاهش مییابد و این آغاز رخدادهایی است که بار دیگر مانع از راهیابی آنها به پاستور خواهد شد.
ارسال نظر