بزرگترین و اصلیترین وظیفه ما در عصر غیبت، انتظار فرج است و همگی باید بکوشیم تا وظایفی که بر عهده منتظران حضرتش میباشد را به خوبی انجام داده و این گونه است که می توانیم امام زمان(عج) را یاری کنیم
سؤالی که در بین منتظرین امام عصر عج مطرح است این است که، ما چگونه امام زمان را یاری کرده و چگونه محبت خود را به مودّت تبدیل نماییم؟ یعنی عشق و علاقه مان به امام را چگونه در عمل ثابت کنیم؟
در پاسخ باید گفت، بزرگترین و اصلی ترین وظیفه ما در عصر غیبت، «انتظار فرج» است و همگی باید بکوشیم تا وظایفی که بر عهده منتظران حضرتش میباشد را به خوبی انجام داده و این گونه است که می توانیم امام خود را یاری کنیم.
معنای انتظار
انتظار در لغت، به معنی توقّع، چشمداشت، نگرانی و چشم به راهی، درنگ کردن و مهلت دادن و فرصت دادن و عجله نکردن است و حالتی است که انسان را برای آنچه انتظارش را دارد، آماده می کند. و در اصطلاح به معنی چشم به راه ظهور منجی عالم بشریت بودن و ایجاد ظرفیت و آمادگی همراهی و یاری او در تحقق اهداف ارزشمندش میباشد.
مؤلف کتاب ارزشمند مکیال المکارم می فرماید: «انتظار، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی است، برای آنچه که انتظار دارند. و ضدّ آن یأس و ناامیدی است، هرچه انتظار بیشتر باشد، آمادگی نیز بیشتر است. آیا نمیبینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم به راه آمدن او باشی، هرچه زمان آمدن او نزدیکتر گردد، آمادگی برای آمدنش فزونی می یابد. حال انتظار گاهی به پایه ای می رسد که خواب را از چشم می گیرد، چنان که درجات انتظار از این نظر تفاوت می کند» .
ارکان انتظار
درحقیقت باید گفت که انتظار فرج، دارای دو رکن اساسی است؛ اولاً: عدم تحمل وضع موجود و ناخشنودی و نارضایتی از آن، و ثانیاً: امید به آینده ای روشن و ایجاد زمینههای مناسب برای تحقق آن.
اینک به آنچه در تدریس مباحث مهدویت بیشتر به آن پرداخته می شود، اشاره ای گذرا می نمائیم.
آینده در نگرش انسان
از نکاتی که باید در آغاز بحث «انتظار» بررسی نمود، دیدگاه انسانها نسبت به آینده است. اینکه گروه های مختلف با هر قومیّت و ملّیت و با هر دین و آیین، دارای چه دیدگاهی نسبت به آینده می باشند و آینده در نظر آنها چگونه است؟ از یک منظر کلی، دیدگاه انسانها نسبت به آینده، به دو قسمت تقسیم می گردد:
الف) گروه اول، آینده را تاریک می بینند و نسبت به آن مأیوس هستند و اقدام مثبتی برای تغییر آن انجام نمی دهند؛ این گروه نسبت به مسائل مادی و معنوی، سیاسی و اقتصادی و ... نگاهی منفی و غیرسازنده دارند.
ب) گروه دوم، آینده را روشن می بینند بنابراین برای آن تلاش می کنند و از پوچی و بی¬هدفی نجات پیدا کرده و برای رسیدن به آینده روشن، تلاش و کوشش می نمایند (انتظار).
این دیدگاه، دیدگاهی است که قرآن و کتب آسمانی دیگر نسبت به آینده دارند. خداوند متعال میفرماید:
«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ؛ و همانا در زبور بعد از ذکر، نوشتیم که قطعاً بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد».
در بعضی از روایات صریحاً این آیه را به یاران حضرت مهدی نسبت داده اند؛ به طور مثال، در تفسیر شریف مجمع البیان، ذیل همین آیه از امام باقر چنین می¬خوانیم:
«هُمْ أَصْحَابُ الْمَهْدِیِّ فِی آخِرِ الزَّمَانِ ؛ بندگان صالحی را که خدا در این آیه نام می برد، یاران حضرت مهدی در آخرالزمان هستند».
در تفسیر شریف قمی نیز در ذیل همین آیه چنین آمده است:
«أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ، قال: القائم علیه السّلام و أصحابه ؛ منظور از این که «زمین را بندگان صالح خدا به ارث میبرند»، قائم و یاران او هستند».
واضح است که این روایات، انحصار را بیان نمی¬کنند بلکه مصداقی روشن و عالی را بیان می دارند. غیر از این روایات که نمونهای از آنها عنوان شد، روایات بسیار زیادی که به حد تواتر نیز رسیده است، از طریق شیعه و سنّی در مورد مهدی(عج)، از پیامبر و ائمه اطهار نقل شده و در کتابهای روایی موجود است، که همگی آنها دلالت بر این دارد که سرانجام حکومت جهان به دست صالحان خواهد افتاد، مردی از خاندان پیامبر(ص) که بعد از پر شدن زمین از ظلم و جور، زمین را از عدل و داد پر میکند.
از جمله این روایات، روایت معروفی است که در اکثریت منابع اسلامی از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که ایشان می فرمایند:
«لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَبْعَثَ رَجُلًا(صالحاً) مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا وَعَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا ؛ اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را آن¬قدر طولانی می¬کند تا مرد صالحی را از خاندان من برانگیزد که زمین را پر از عدل و داد می¬کند همان¬گونه که از ظلم و جور پر شده است».
این حدیث، با همین تعبیر، با مختصر تغییری، در بسیاری از کتب شیعه و سنّی آمده است. جالب این¬که، در کتاب مزامیر داوود که امروز جزء کتب عهد قدیم است، عین تعبیری که در آیه فوق خواندیم یا مشابه آن، در چند مورد دیده می شود و نشان می دهد، با تمام تحریفاتی که در این کتب ایجاد شده، این قسمت همچنان از دستبردها مصون مانده است:
۱) در مزمور ۳۷، جمله ۹ می خوانیم: «زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما متوکّلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود. در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود».
۲. در جای دیگر در همین مزمور، بند ۱۱ آمده است:
«و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید».
۳. و نیز در همان مزمور ۳۷، بند ۲۹ چنین است:
«و اما نسل شریر منقطع خواهد شد. صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تا ابد سکونت خواهند نمود».
۴. و در بند ۱۸ از همین مزمور نیز چنین آمده است:
«خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان، ابدی خواهد بود».
این تعبیرات دلیل بر عمومیت حکومت صالحان است و کاملاً با احادیث قیام مهدی منطبق است. می بینید که دیدگاه ها نسبت به آینده حتی در کتب آسمانی گذشتگان نیز، دیدگاه روشن و واضحی است و حتی اشاره قطعی نیز به حکومت حضرت مهدی و صالحان (اصحاب ایشان) دارد.
اما در آخر آیه شریفه ای که بیان شد، ملاحظه می کنید که خداوند میفرماید زمین به ارث می رسد به عباد صالح (أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ). در این قسمت از آیه شریفه، با اضافه شدن بندگان به خدا، مسئله ایمان و توحید آنها روشن و با توجه به کلمه «صالحون» که معنی گسترده ای دارد، همه شایستگی ها به ذهن می آید:
شایستگی از لحاظ عمل و تقوا، شایستگی از لحاظ علم و آگاهی ، شایستگی از لحاظ قدرت و قوت ، شایستگی از لحاظ تدبیر و نظم و درک اجتماعی.
بنایراین زمانی که بندگان باایمان، این شایستگی ها را در خود بارور کنند، خداوند متعال نیز کمک خواهد نمود تا آنها بینی مستکبرین را به خاک بمالند، دستهای آلوده شان را از حکومت زمین کوتاه و وارث میراث آنها شوند.
ارسال نظر