پرونده دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب؛

برنامه آمریکا استفاده از باقیمانده تکفیری‌هاست

برنامه آمریکا استفاده از باقیمانده تکفیری‌هاست

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفت‌وگویی با دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی نجباء عراق، به بررسی وضعیت عراق پس از شکست نیروهای آمریکایی و تهدیدات گروه‌های تکفیری پرداخته است.

به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری مهر، رهبر انقلاب اسلامی عصر هفدهم فروردین‌ماه ۱۳۹۸ در دیدار آقای عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق و هیئت همراه، با اشاره به آمیختگی اعتقادی، فرهنگی و تاریخی دو ملت ایران روابط جمهوری اسلامی ایران و عراق را فراتر از روابط دو کشور همسایه دانستند و به نخست‌وزیر عراق توصیه کردند که دولت عراق باید کاری کند که نظامیان آمریکایی هرچه زودتر از عراق خارج شوند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در ادامه مطالب پرونده «دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب»، در گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام شیخ اکرم الکعبی، دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی نجباء عراق، به بررسی وضعیت عراق پس از شکست نیروهای آمریکایی و تهدیدات گروه‌های تکفیری و تروریستی بعد از شکست داعش پرداخته است. این گفت‌وگو چندی پیش توسط سایت عربی KHAMENEI.IR انجام شده و آنچه در زیر می‌آید، ترجمه فارسی آن است.

به‌عنوان سوال اول، پس از شکست آمریکا در عراق و عقب‌نشینی آن از این کشور در سال ۲۰۱۱، و شکست مفتضحانه‌ی پروژه‌ی سیاسی واشنگتن برای تأثیرگذاری بر انتخابات پارلمانی اخیر عراق، به‌نظر شما اکنون طرح و پروژه‌ی جدید آمریکایی‌ها که به‌دنبال پیاده‌سازی آن در عراق هستند، چیست؟

واقعیت آن است که اگر از لحاظ تاریخی نگاهی به دوران نه چندان گذشته‌ی عراق بیندازیم، می‌بینیم در طول این مدت هرگاه که طرحی با شکست مواجه می‌شد، آمریکایی‌ها سراغ طرح و نقشه‌ی دیگری می‌رفتند.

البته این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که سیاست‌ها و برنامه‌های آمریکا در هر نقطه‌ای بر حسب اهداف مافیای تجارت بین‌المللی که آمریکا اداره‌کننده‌ی آن است، تغییر می‌کند.

بعد از تغییر صدام، طرح و پروژه‌ی آمریکایی‌ها در عراق دامنه‌ی بسیار وسیع‌تری پیدا کرد و لازمه‌ی پیاده‌سازی آن، استقرار مستقیم نیروهای نظامی آمریکا در خاک عراق بود. به‌همین دلیل، آمریکا به عراق حمله و آن‌جا را اشغال کرد. آمریکایی‌ها قصد داشتند که از یک سو، شرکت‌های اقتصادی خود را تغذیه کنند و از سوی دیگر در قلب امت اسلامی و مرکز تحولات منطقه حضور مستقیم داشته باشند.

هر چند که آمریکا در سال ۲۰۱۱ شکست را پذیرفت و از عراق عقب‌نشینی کرد اما هم‌چنان در عرصه‌ی اقتصادی عراق حضور چشمگیری دارد؛ مسئله‌ای که می‌تواند بر عرصه‌ی سیاسی عراق نیز تأثیرگذار باشد. آمریکایی‌ها عراق را غرق در شرکت‌هایی کرده‌اند که ثروت‌های عراق و نفت آن را با قراردادهای طولانی مدت به سرقت می‌برند. متأسفانه شاید برخی طرف‌های سیاسی در داخل نیز با این شرکت‌ها شراکت داشته باشند. آمریکا تلاش کرده است تا از طریق نفوذ اقتصادی خود بر این شخصیت‌های سیاسی، در عرصه‌ی سیاسی عراق نیز نقش‌آفرین باشد. حتی نهادهای سیاسی آمریکا در عراق همچون سفارتخانه‌ی این کشور نیز به‌دنبال لجن‌پراکنی در عراق هستند. این سفارتخانه حدود ۱۷۲ سازمان مردم نهاد را تحت امر خود تشکیل داده است که این نهادها در تمامی نقاط عراق برای لجن‌پراکنی و تغییر افکار و عقاید مردم عراق، فعالیت می‌کنند. بنابراین، هر کاری که آمریکایی‌ها در عراق انجام می‌دهند، کاملاً از پیش برنامه‌ریزی‌شده و با کمک نهادهای مختلف است.

آمریکا در هر برهه که برنامه‌هایش به‌خوبی پیش نرود در برنامه‌هایش تغییر ایجاد می‌کند. در هر صورت، امروز طرح و نقشه‌ی آمریکایی‌ها در عراق وارد مرحله‌ی دیگری شده است. نقشه‌ی جدید آمریکایی‌ها حضور غیرمستقیم در عراق است. ایالات متحده‌ی آمریکا برقراری ثبات در عراق را ولو به‌صورت نسبی هم برنمی‌تابد. به‌ویژه اینکه این ثبات نسبی، عراق را قدرتمند سازد. کما اینکه حتی رهبر انقلاب اسلامی ایران هم تصریح کردند که وجود عراق قدرتمند و توانا، نه تنها به نفع ایران بلکه به نفع جهان است. در واقع، آمریکا نمی‌خواهد که عراق، قوی و قدرتمند باشد.

برنامه‌ی امروز آمریکایی‌ها حمایت از باقی‌مانده‌ی عناصر تکفیری در سوریه و عراق و مرزهای این دو کشور است تا از آن به‌عنوان یک برگ برنده در فرصت مناسب بهره‌برداری کنند. آمریکایی‌ها حتی در انتخابات پارلمانی اخیر در عراق مداخله و تلاش کردند تا مهره‌های خود را روی کار آورند و شرایط را طوری رقم بزنند تا دولتی که با سیاست‌های واشنگتن زاویه نداشته باشد روی کار آید. اما به‌فضل خدا و با هوشیاری و آگاهی ملت عراق، این نقشه نیز ناکام ماند. به‌دنبال همین شکست بود که فرستاده‌ی ترامپ در عراق، اخیراًً رفتارهای غیرعادی از خود نشان می‌داد و حتی گفته شد که وی به‌دنبال این شکست، تهدیداتی را علیه متحدان واشنگتن در داخل عراق، انجام داده است. در هر صورت، آمریکایی‌ها با وجود متحمل شدن شکست‌های بسیار، هم‌چنان به حمایت از تکفیری‌ها در مرزهای سوریه و عراق ادامه می‌دهند.

آمریکا تنها به‌دنبال منافع و مصالح خود است. شما نمی‌توانید هیچ‌گونه تجارتی را در کشور آمریکا که توسط کشورهای عربی و اسلامی اداره شود، بیابید اما برعکس در این کشورها طرح‌ها، پروژه‌ها و تجارت‌های فراوانی وجود دارد که توسط واشنگتن اداره می‌شوند. سیاست آمریکا این است که اقتصاد آن به‌وسیله‌ی خون فقرا در یمن، عراق، افغانستان و دیگر کشورها رونق پیدا کند. طرح‌ها، نقشه‌ها و پروژه‌های آمریکا در عراق متناسب با شرایط زمانی و تحولات میدانی، تغییر می‌کند. اما در هر صورت تمامی این نقشه‌ها با هدف ضربه زدن به ملت‌ها طراحی می‌شوند. ما به‌فضل کمک‌های الهی همواره در کمین این طرح‌ها و نقشه‌ها بوده‌ایم و آنها را حتی‌الامکان خنثی کرده‌ایم. الحمدلله امروز وضعیت با آن‌چه در گذشته شاهد آن بودیم فرق کرده است، چرا که ما نیز دارای راهکارهای مناسبی برای مقابله با نقشه‌های آمریکایی‌ها هستیم و و دیگر صرفاً در موضع دفاع قرار نداریم.

با توجه به تأکید رهبر انقلاب مبنی بر بیداری اسلامی و مقاومت اسلامی به‌عنوان بهترین راهکار جهت حل‌وفصل مشکلات در منطقه، پس از ناکامی پروژه‌ی تکفیری، شما تجربه‌ی محور مقاومت را در مجموع چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما در سایه‌ی وجود رهبری حکیم هم‌چون آیت‌الله خامنه‌ای، و با وجود نیروهای متخصص و با تجربه همچون نیروهای حزب‌الله و نیروهای مقاومت عراق موفق شدیم دستاوردهای زیادی را محقق سازیم؛ دستاوردهایی که رنگ و بوی آن با دستاوردهای گذشته تفاوت دارد، چراکه دستاوردهای پیشین در یک فضای جغرافیایی محدود تحقق می‌یافت اما پیروزی‌های محور مقاومت مثل آن‌چه در سوریه رخ داد بر این دلالت می‌کند که همه گروه‌ها و جریانات مقاومت در سوریه برای مقابله با پروژه صهیونیستی جمع شدند و بر امتداد یافتن آن مراقبت می‌کنند.

امروز ما معتقدیم که اگر اسرائیل دست به حماقت بزند و قصد داشته باشد حزب‌الله لبنان را هدف حملات خود قرار دهد، اوضاع هم‌چون گذشته نخواهد بود. کما اینکه سید حسن نصرالله نیز گفته است: «کسی که این ‌بار با اسرائیل مقابله خواهد کرد، فقط حزب‌الله نیست بلکه این تمامی گروه‌های مقاومت هستند که یک‌پارچه در کنار حزب‌الله می‌ایستند». تجربه‌ی بی‌نظیری که از آن سخن گفته شد، در واقع معادلات میدانی را تغییر داده است و به یک عنصر قدرت در نزد گروه‌های مقاومت تبدیل شده است که معادلات منطقه را به شکل کامل تغییر می‌دهد.

در پاسخ به سوال قبل به همکاری‌تان با جمهوری اسلامی ایران و حمایت‌های آن از جنبش‌های مقاومت اشاره کردید. ارزیابی شما از دورنمای این همکاری‌ها و همگرایی‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و گروه‌های مقاومت به‌ویژه در عراق چگونه است؟

در این خصوص باید گفت که ما شاهد دو نوع رابطه هستیم؛ یکی رابطه‌ی میان ملت ایران با ملت عراق است و دیگری رابطه‌ی میان جمهوری اسلامی ایران و گروه‌های مقاومت اسلامی به‌ویژه در عراق. روابط میان ایران و عراق، یک رابطه‌ی تاریخی، عقیدتی و آینده محور است. آمریکایی‌ها و متحدان آن‌ها تلاش زیادی برای تضعیف این روابط انجام داده‌اند و قصد داشتند تا میان دو ملت فتنه‌انگیزی کنند اما تمامی تلاش‌های آن‌ها با شکست مواجه شد. روابط میان ملت‌های ایران و عراق ریشه در حماسه‌ی کربلا دارد و نماد آن امام حسین علیه‌السلام است و لذا هیچ قدرتی در جهان نمی‌تواند در رابطه بین دو ملت شکاف ایجاد کند. نظام صدام معدوم هم در طول بیش از ۸ سال تلاش کرد تا روابط میان ملت‌های ایران و عراق را خدشه‌دار کند اما موفق نشد و خود سرنگون شد و ملت عراق که معتقد هستند سرنوشت و آینده شأن با ملت ایران یکی هست، باقی ماندند.

اخیراً آمریکا از طریق کنسولگری خود در بصره با ورود به یک جنگ رسانه‌ای و روانی اقدام به دروغ‌پردازی‌های مختلف برای فتنه‌افکنی میان ملت‌های ایران و عراق کرد و می‌کند. با این حال در مقابل، اقشار مختلف عراق به این تلاش‌های مذبوحانه واکنش منفی نشان دادند و هیچگاه تحت تأثیر تبلیغات آن‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفتند. در آستانه‌ی مراسم اربعین سال گذشته بود که آمریکایی‌ها دروغ‌های زیادی را درباره‌ی زوار ایرانی بیان کردند تا افکار عراقی‌ها نسبت به آنها را مخدوش کنند. لذا نتیجه می‌گیریم که واشنگتن حتی مسائل دینی و مقدسات را نیز بازیچه‌ی تحقق اهداف سیاسی شوم خود قرار می‌دهد.

از سوی دیگر، برخی طرف‌های معلوم‌الحال نیز متقابلاً در راستای مخدوش کردن ذهن مردم ایران درباره‌ی عراقی‌ها گام برمی‌دارند. ما شاهد تمامی این تلاش‌های مذبوحانه هستیم و می‌بینیم که گروه‌های وابسته به مجاهدین خلق چه تلاشی برای تفرقه‌افکنی میان ایران و عراق می‌کنند. با تمامی آن‌چه که گفته شد، در نهایت این ملت‌های عراق و ایران بودند که موفق شدند در مقابل تلاش‌های آمریکا و متحدانش جهت تفرقه‌افکنی میان آن‌ها، پیروز شوند. با وجود تمامی این اقدامات، ما دیدیم که ملت عراق به گرمی فراوان از زوار ایرانی استقبال کرد؛ استقبالی که حتی در طول سالیان گذشته کمتر شاهد آن بودیم. لذا مردم عراق با این استقبال گرم خود از زوار ایرانی، پاسخ درخوری به تلاش‌های آمریکایی‌ها دادند.

اهتمام رهبر انقلاب در خصوص پیگیری مسائل عراق، به‌نظر شما چگونه است؟ این مسئله در عمل کجا منعکس شده و بروز داشته است؟

ما معتقدیم و ایمان داریم که رهبر انقلاب اسلامی، یک لطف الهی بزرگ نه تنها برای ایران و عراق، بلکه برای امت اسلامی محسوب می‌شوند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش بزرگی در تحقق دستاوردهای مختلف در عراق و حتی در نجات مردم این کشور ایفا کردند. ایشان خود شخصاً بر حوادث و رویدادهای عراق اشراف داشتند و حتی جزئیات امور را پیگیری می‌کردند. در زمان اشغال‌گری آمریکا در عراق و چه در زمان اشغال‌گری تروریست‌های تکفیری داعش که به بغداد و کربلا بسیار نزدیک شده بودند، ایشان حمایت‌های فراوانی را در تمامی زمینه‌ها از ملت عراق به عمل آوردند و به‌همین دلیل حمایت ایشان در آن ایام از عراق حقیقتاً مهم و اساسی است.

مسئله‌ی دیگر این است که نه تنها در حوزه‌ی امنیتی و نظامی بلکه در حوزه‌ی فکری و فرهنگی نیز جوانان عراقی به‌ویژه دانشگاهیان از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای الهام می‌گیرند. امروز شاهد آن هستیم که جوانان عراقی تحرکات و سخنرانی‌های رهبر انقلاب را با دقت و جدیت پیگیری می‌کنند و از بیانات، ارشادات و رهنمودهای ایشان در امور مرتبط با جهان اسلام استفاده می‌کنند.

با توجه به نامه‌ی سرلشکر سلیمانی به رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۶ پس از سرنگونی تروریست‌های تکفیری داعش، ایشان در پاسخ به این نامه بر لزوم حفظ انگیزه‌ی نیروهای مجاهد تأکید کردند و خواستار برخورداری هرچه بیشتر این نیروها از آگاهی و هوشیاری، مراقبت از وحدت و همچنین راه‌اندازی فعالیت‌های فرهنگی به منظور افزایش بصیرت و آمادگی در مرحله پسا داعش شدند. نظر شما درباره‌ی پاسخ رهبر انقلاب به این نامه چیست؟

دیدگاه رهبر انقلاب درباره مرحله‌ی پسا داعش و لزوم اتخاذ تدابیر مناسب برای این مرحله، یک دیدگاه راهبردی و استراتژیک است؛ به‌ویژه اینکه در این مرحله می‌بایست از تمامی امکانات و ظرفیت‌ها به‌منظور دور کردن هرچه سریع‌تر خطرهای پیش روی، بهره‌برداری کرد. در لابلای پاسخ ایشان به نامه‌ی سردار قاسم سلیمانی می‌بینیم که اشاره می‌کنند اگر چه تروریست‌های تکفیری داعش در عرصه‌ی نظامی مغلوب نیروهای مقاومت عراق شدند اما هم‌چنان از لحاظ فکری و فرهنگی و حتی امنیتی حضور دارند. تأکید ایشان در پاسخ نامه‌ی مذکور بر این مسئله بود که تحقق پیروزی‌ها و دستاوردهای چشمگیر نظامی نباید نیروهای مجاهد را از توجه به احتمال ظهور و بروز مجدد خطر تکفیری‌ها غافل سازد.

همچنین در پاسخ ایشان به نامه‌ی سردار سلیمانی، پیداست که خواستار افزایش بصیرت و آگاهی مجاهدان مقاومت هستند. به‌ویژه اینکه تروریست‌های تکفیری داعش به‌نوعی ایدئولوژی خود را به جامعه‌ی عراق تزریق کرده‌اند. جای تأسف دارد که به این مسئله اشاره کنم که امروز حتی بسیاری از خانواده‌های عراقی تحت تأثیر ایدئولوژی داعش قرار گرفته‌اند و بدین‌ترتیب واضح است که این تفکر باید تغییر کند و جای خود را به یک ایدئولوژی صحیح بدهد تا این افراد به اسلام ناب محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اصیل بازگردند و بار دیگر به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با برادران عراقی خود از هر قشری که هستند، روی آورند.

واقعیت آن است که تروریست‌های تکفیری داعش تنها علیه شیعیان جنایت نکردند؛ آن‌ها هم علیه شیعیان و هم علیه اهل تسنن مرتکب جنایت شدند. تروریست‌های داعش با تمامی مذاهب اسلامی سر جنگ دارند.

مسئله‌ی دیگر این است که مشاهده می‌کنیم که رهبر انقلاب در بسیاری از سخنان خود بر لزوم بصیرت و هوشیاری تأکید می‌کنند. بیداری اسلامی به معنای هوشیاری است. این بیداری اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران محقق شد و امروز ملت‌های مسلمان باید همان مسیر جمهوری اسلامی ایران را طی کنند تا بیداری اسلامی محقق شود. لذا تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسائلی از این دست به‌منظور حفاظت و حراست از دستاوردها و پیروزی‌های مقاومت در برابر دشمنان و زمینه‌چینی برای تحقق پیروزی‌های بیشتر، بزرگ‌تر و گسترده‌تر حتی در عرصه‌ی جهانی است.

رهبر انقلاب حشدالشعبی را یک گنجینه‌ی ارزشمند برای زمان حال و آینده‌ی عراق توصیف کردند. بر اساس این تعبیر، دیدگاه ایشان درباره حشدالشعبی را چطور می‌شود تفسیر کرد؟

طبیعتاً حشدالشعبی عنوان جامعی برای گروه‌های مقاومت در عراق است. و این گروه‌ها دارای یک ایدئولوژی جنگاوری و جهادی مهم هستند. گروه‌های تشکیل‌دهنده‌ی الحشدالشعبی از تجربه‌ی جنگاوری بسیار مهمی برخوردار هستند که این تجربه را در میادین نبرد با اشغال‌گران آمریکایی و همچنین گروه تکفیری داعش به‌دست آورده‌اند. حشدالشعبی تنها تجربه‌ی اسلامی در عراق به شمار می‌رود، چراکه از مجموعه‌ای از گروه‌های مقاومتِ ایدئولوژیک و دارای اندیشه ناب اسلامی پدید آمده است.

حشدالشعبی با امکانات و تسلیحات بسیار محدود، موفق شد دستاوردها و پیروزی‌های بسیار بزرگی را محقق سازد که شاید بتوان گفت در عرصه‌ی جهانی نیز بی‌سابقه بوده است. امروز اگر شما تعداد گروه‌های مقاومت تشکیل‌دهنده‌یحشدالعشبی را با تعداد گروه‌های زیرمجموعه‌ی داعش و همچنین دولت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی حامی آن‌ها مقایسه کنید، خواهید دید که چه اختلاف بسیاری میان تعداد نیروهای دو طرف وجود دارد و حشدالشعبی با چه محدودیتی موفق شد دستاوردهای بزرگ را خلق کند. این دستاوردها نه تنها متعلق به عراق، بلکه برای همه عالم و جمهوری اسلامی ایران، لبنان، سوریه، و حتی کشورهای عربی و غیر عربی است. بر همین اساس، می‌بینیم که حشدالشعبی به‌عنوان عصاره گروه‌های مقاومتِ دارای گرایش اسلامی، شایسته‌ی چنین توصیفی از سوی رهبر انقلاب بوده است.

شما چند بار با رهبر انقلاب دیدار داشته‌اید، اگر خاطره‌ای در دهنتان دارید، برای مخاطبین ما بفرمائید؟

تمامی توصیه‌های رهبر انقلاب به ما چه در زمان سخنرانی‌های شأن در جریان دیدارها، نشست‌ها و کنفرانس‌های عمومی، و چه در دیدارهای خصوصی، مهم و تعیین‌کننده است. ما در بعضی مواقع که به دیدار ایشان می‌رویم و به امامت ایشان نماز را اقامه می‌کنیم، پس از پایان نماز، فرصت را مغتنم شمرده و نزد ایشان مشرف می‌شویم تا از توصیه‌هایشان بهره‌مند شویم.

هنوز به یاد دارم، در یکی از دفعاتی که ما برای اقامه‌ی نماز به حضور ایشان رسیده بودیم، آمریکا جنبش مقاومت اسلامی «نجباء» را در لیست سیاه تحریم‌ها قرار داده بود. پس از اتمام نماز ایشان در وهله‌ی اول فرمودند: «قرار گرفتن نام نجباء در لیست تحریم‌های آمریکا، افتخاری برای شماست. نه فقط در دنیا، بلکه در دنیا و آخرت». این سخن ایشان واقعاً بسیار مهم بود. حقیقتاً برادران ما در جنبش مقاومت اسلامی نجباء زمانی که چنین کلامی را از شخص رهبر انقلاب می‌شنوند، احساس افتخار می‌کنند. این توصیفات از سوی ایشان، مایه‌ی مباهات ماست و ما را نسبت به راهی که در آن قرار گرفته‌ایم، خشنود می‌سازد.

 

ارسال نظر