زمستان سال ۸۲ که رسانهها از مرگ شبانه کارتنخوابها خبر میدادند خیلیها با تعجب میپرسیدند کارتنخواب یعنی چه؟ اعتیاد آسیبی شناختهشده بود ولی بیخانمانی ناشی از اعتیاد و خوابیدن روی کارتن و مقوا برای خیلیها پدیدهای عجیب بود.
به گزارش عاشورا: دهه ۸۰ در ایران دهه آسیبهای اجتماعی بود؛ اتفاقات تلخی رخنمایی کرد و جامعه با پدیدههایی ناآشنا مواجه شد که نمیدانست در برابرشان چه کند. در چنین شرایطی بود که وقتی برای نخستین بار خبرهایی میرسید از اینکه کارتنخوابها در سرمای شبانگاهی در گوشه خیابان جان سپردهاند خیلیها اول هاج و واج میشدند بعد غمگین؛ طول میکشید تا درک کنند که چرا و چطور یک نفر ممکن است آنقدر در سرما بماند که بمیرد. جامعه حساس بود و در غیاب رسانههای اجتماعی و شبکههای مجازی اطلاعرسانی همچنان محدود ماند؛ از تلخی گزنده ماجرا اما کم نشد. یک سال بعد اتفاقی افتاد که مواجه عملی جامعه با این آسیب بزرگ و کنترل آن را در پی داشت.
هرسال زمستان خبرهایی میرسید
همان ابتدای دهه ۸۰ شورای عالی اداری کشور مصوبهای داشت که شرح وظایف هر یک از نهادها را برای جمعآوری و ساماندهی متکدیان و بیخانمانها مشخص میکرد. مصوبهای که جدی گرفته نشد یا درواقع بهدرستی اجرا نشد. هرسال زمستان خبرهایی میرسید از مرگ کارتنخوابها و بعد که هوا گرم میشد تبوتاب ماجرا هم کم میشد. کسی هم نمیدانست که مسئول جمعآوری کارتنخوابها کدام نهاد است. اصلاً کسی نمیدانست کارتنخوابها مسئول هم دارند یا نه. پلهای سوارهرو نخستین مکانهایی بودند که به حضور کارتنخوابها معروف شدند؛ بیخانمانهایی که زیر پل اتراق میکردند تا لااقل از بارندگی احتمالی در امان باشند و همانجا شب را به صبح میرساندند.
دانشجویانی که کارتنخواب شدند
زمستان سال ۸۳ با مرگ کارتنخوابها به دلیل سرمای زودرس همراه بود و تا آذرماه آن سال انتشار خبر مرگ کارتنخوابها برای روزنامهها عادی شده بود انگار! جامعه اما چنین نبود و عادت نمیکرد به چنین فاجعهای. تا اینکه خبر رسید در یکشب ۴۲ کارتنخواب در تهران جان سپردهاند و صبر عدهای لبریز شد. گروهی دانشجو کنار هم گرد آمدند که واقعاً چه باید کرد؟ شروع کردند به نامهنگاری با نهادهای مسئول. ولی خیلی زودتر از آنکه پاسخی بگیرند ایدهای بهتر به ذهنشان رسید. پتو برداشتند و رفتند جلوی ساختمان نهادهای مسئول کارتنخواب شوند! نخستین شب جلوی شهرداری تهران بساط خوابشان را پهن کردند و حدود ۳۰ نفر بودند. شبانه مسئولانی آمدند و قول دادند برای پیگیری موضوع و گفتند بروید و اینجا نمانید که هوا خیلی سرد است. ولی رفتنی در کار نبود. شب دوم بساط خواب را جلوی ساختمان استانداری تهران پهن کردند و حدود ۲۰۰ نفر بودند. این ماجرا ۳ شب دیگر تکرار شد؛ جلوی ساختمانهای بهزیستی و وزارت بهداشت و کمیته امداد با بیش از ۳۰۰ نفر. حسن ختم این اقدام خودجوش نیز برپایی مجلس ترحیم برای کارتنخوابها در مسجد هدایت بود که با استقبال فعالان جامعه مدنی و برخی نمایندگان مجلس و مسئولان مواجه شد. به فاصله چند روز کارتنخوابها با اقدامات و تمهیدات ویژه بهسرعت جمعآوری شدند. مسئولان به تکاپو افتادند و برای کار و جامعه احساس مسئولیت کرد؛ آستینها برای کمک بالا زده شد. اینطوری بود که جنبش عدالتخواه دانشجویی شکل گرفت و در نخستین اقدامش موفق شد.
بازگشت کارتنخوابها به زندگی
چند هفته بعد شهرداری با برپایی چادر ۲ مدد سرا در پارک المهدی (حج) منطقه ۹ و هرندی منطقه ۱۲ راهاندازی کرد؛ نخستین گرمخانههای ایران. کارتنخوابها حالا جایی داشتند برای نمردن! همان اول کار معلوم شد همه کارتنخوابها معتاد نیستند و خیلیهایشان نیز تنها دردشان اعتیاد نیست. در میان افرادی که جمعآوری میشدند برخی به بیماریهای روانی مبتلا بودند و برخی دیگر به انواع بیماریهای پوستی یا امراض واگیر یا بیماریهای حاد عفونی. افراد پس از جمعآوری همان اول کار معاینه پزشکی و غربالگری میشدند تا فقط معتادان کمخطر بتوانند در گرمخانه بمانند و باقی به مراکز درمانی تحویل میشدند. باگذشت زمان معلوم شد رسیدگی به کارتنخوابها چندان آسان نیست و ساخت گرمخانههای دائمی در دستور کار شهرداری قرار گرفت. سال ۸۵ سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران ۲ مدد سرای خاوران و بهمن را راهاندازی کرد که همچنان بزرگترین گرمخانههای تهران هستند. گرمخانهها در تصور ما محل اسکان موقت هستند ولی برای بسیاری از بیخانمانها، خانه هستند. در سال ۹۰ قرار شد هر منطقه تهران یک گرمخانه داشته باشد و تا سال ۹۱ تعداد گرمخانهها به ۶ گرمخانه دائمی افزایش یافت. راهاندازی گرمخانه در سایر شهرهای بزرگ و کوچک کشور نیز آغاز شد تا مشکل کارتنخوابی درمانی تازه داشته باشد. حالا تهران ۱۷ مدد سرا درمجموع با ظرفیت ۳ هزار نفر دارد که در شرایط اضطراری ظرفیتشان به ۵ هزار نفر هم میرسد. در گرمخانهها علاوه بر امکان اسکان موقت شبانه، خدمات بهداشتی نظیر استحمام و همچنین خدمات درمانی، مددکاری، روانشناسی و... نیز به مددجویان ارائه میشود. برخی مددجویان در برنامههای بازپروری گرمخانهها مشارکت کرده و پس از ترک اعتیاد، زندگی جدیدی را شروع میکنند.
ارسال نظر