نمودار قتل ناشی از نزاع و درگیری طی ماههای اخیر در مازندران روند افزایشی را نشان میدهد؛ روندی که خواه ناشی از اطلاع رسانی به خاطر فضای مجازی باشد و یا واقعیتی غیرقابل کتمان ، به اعتقاد کارشناسان نیازمند ریشهیابی و چارهاندیشی است.
به گزارش عاشورانیوز به نقل از خبرگزاری ایرنا، در تازه ترین مورد پنجشنبه شب هفته گذشته یعنی همین دو روز پیش درگیری چند جوان بر سر ایجاد مزاحمت و ترافیک در سرخرود محمودآباد؛ شهری که به خاطر سکونت طیف گسترده ای از غیربومیان از روستا به شهر تبدیل شده به مرگ یک جوان انجامید. اوایل آذر ماه هم درگیری میان دو جوان کرمانشاهی و دو جوان کرجی در محمودآباد به مرگ هر دو جوان کرمانشاهی انجامید. این درگیری و قتل هم شب هنگام رخ داد.
قتل یک جوان ۲۳ ساله در مراسم عروسی در آمل هم خبر غم انگیز دیگری بود که اوایل آذر ماه در رسانه ها درج شد. آبان ماه امسال هم درگیری دو جوان پس از تصادف خودروهایشان با یکدیگر در آمل به مرگ یکی از آنها تمام شد. قتل دو خواهر توسط یک برادر در شهرستان میاندرود پس از نزاع بر سر زمین هم مورد دیگری بود که اواخر آبان امسال مردم مازندران را در شوک فرو برد.
فهرست قتل هایی که بر اثر نزاع و درگیری طی سال جاری در مازندران رخ داد و سر از رسانه ها درآورد ، بسیار طولانی است. باید به این فهرست آمار قتل های دیگر را هم اضافه کرد ؛ قتل هایی که ناشی از درگیری هستند و در رسانه ها منتشر نمی شوند و یا قتل هایی که برنامه ریزی شده و بدون بر جای گذاشتن ردی از قاتل تبدیل به پرونده های لاینحل در نیروی انتظامی و دستگاه قضایی می شوند.
قتل در میان خشونت هایی که در جامعه وجود دارد، خطرناک ترین و خوفناکترین گونه محسوب می شود. به عبارتی قتل از بزرگترین جنایاتی است که امنیت اجتماع را مختل می سازد و معمولا شدیدترین کیفرها بر آن وضع شده است.
این ناهنجاری اجتماعی که حتی قدمت آن به پیش از تشکیل جوامع انسانی رسیده و پدیده ای پیشا تاریخی است، همواره به عنوان آسیبزاترین و خطرناک ترین شکل رفتار انسانی محسوب می شده که بخشی از عمیق ترین پژوهش های اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
ریشههای غیراقتصادی
طبق نظرات جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی و بالینی قتل رفتاری پرخاشگرایانه است و غالباً از موارد بسیار حاد و شدید پرخاشگری محسوب میشود. با این حال همه قتل ها شرایط و ویژگی های یکسانی ندارند، از این رو یک دسته بندی مشخص و واحدی از قتل موجود نیست و صاحب نظران عوامل مختلفی را برای علت این پدیده عنوان می کنند.
با تمام این اوصاف براساس پزوهش جامعه شناسان و روانشناسان قتل عمدتا در جوامعی رخ می دهد که دارای تنش اجتماعی، فرهنگی ، هویتی و اقتصادی شدید باشند. مورد اقتصادی طی ده های اخیر بسا بیشتری نقش را در آسیب های اجتماعی داشته است کما اینکه اغلب جامعه شناسان مبنای امروزی پدیده قتل را ریشه در مشکلات اقتصادی و معیشتی می دانند.
اما نگاهی به جامعه کوچک در قامت یک استان می تواند بررسی های دقیق تری نسبت به پدیده قتل به دست دهد . برای مثال مازندران با جمعیت حدود سه میلیون و ۳۰۰ هزار نفری از جمله مناطق پر خشونت کشور محسوب می شود. در تایید این ادعا باید گفت که فقط طی دو ماه اخیر چندین مورد قتل ناشی از نزاع در این استان رخ داد که برخی از آنها در شادترین رویدادها اتفاق افتاده است.
اگر نظریه نقش فقر را در قتل بپذیریم ، برای تحلیل قتل هایی که در مازندران رخ می دهد دچار تناقض خواهیم شد. مازندران از جمله استان های برخوردار و دارای منابع اقتصادی متنوع است. بسیاری از قتل های ناشی از نزاع و درگیری هم نشان می دهد که هیچگونه انگیره اقتصادی در آنها وجود نداشت . مثلا قتلی که در مراسم عروسی رخ داده ، هیچ نسبتی با انگیزه اقتصادی ندارد. قتل غیربومیان در محمودآباد هم آن گونه که در فضای مجازی شایعه شده بود بر سر خوش گذرانی بود. بهانه قتل دو خواهر توسط برادر میاندرودی هم اگر چه نزاع بر سر زمین پدری بوده ، ولی هیچ یک از طرفین دارای نیاز اقتصادی به عنوان انگیزه بزه نبود.
پدیده عصبانیت لحظهای غیرقابل کنترل
بررسی و ریشه یابی قتل هایی که این روزها در مازندران صفحات حوادث رسانه ها را پرخواننده می کند نیازمند نگاه نو و عمیق تر از تئوری های کهنه و قدیمی است و باید به صورت همه جانبه و در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا مثلا بتوان از آنچه که فرمانده انتظامی شهرستان آمل از آن به عنوان « پدیده عصبانیت لحظهای » رو به تزاید می خواند پرده برداشت.
سرهنگ ذات الله رضوانی به خبرنگار ایرنا گفت : متاسفانه هیجانات آنی و عصبانیت ناشی از آن علت اصلی قتل هایی بوده که در ماه های اخیر در شهرستان رخ داده است.
وی افزود : متاسفانه آستانه تحمل مردم بویژه جوانان بسیار پایین آمده است. کاهش تاب آوری در برابر هیجانات و عصبانیت سبب شده تا ما شاهد روند فزاینده وقوع درگیری و قتل باشیم.
سرهنگ رضوانی با بیان اینکه از ابتدای امسال تاکنون چندین فقره قتل در شهرستان آمل رخ داده است، گفت: همه این قتل ها آنی و بدون برنامه ریزی قبلی بوده است که نشان از افزایش هیجانات طی درگیری خانوادگی و یا خیابانی دارد.
فرمانده انتظامی آمل خواستار کنترل هیجانات در نزاع شد و افزود : اطلاع رسانی بهتر و بیشتر می تواند سبب کاهش قتل های آنی شود.
وی افزود : نیروی انتظامی وظیفه خود را که دستگیری قاتل بوده ، در همه این موارد به خوبی انجام داده است ولی برای افزایش آگاهی مردم و جلوگیری از قتل های آنی که بدون هیچ نقشه و پیش زمینه ای رخ می دهد ، نیاز به ورود روانشناسان و کارشناسان به این حوزه دارد تا علت یابی گردد و برای جلوگیری از این حوادث اقدامات پیشگیرانه لازم اتخاذ شود.
حسهای بنیادین
نگاهی به قتل هایی که طی دو ماه گذشته در مازندران رخ داد و در رسانه ها انعکاس یافت نشان می دهد که در بیشتر این قتل ها قاتل یا قاتلان و مقتول یا مقتولان همدیگر را نمی شناختند. به عبارتی آنها در یک زمان اشتباه ، در یک مکان اشتباه تر به هم رسیدند و بر سر یک موضوع پیش پا افتاده مانند تصادف که بیمه هزینه آن را می پردازد یا سبقت گرفتن از یکدیگر و ایجاد ترافیک که احتمالا در شدیدترین شکلش نیم ساعت زمان می برد تا به روال عادی برگردد ، به هم پریدند و پرونده قتل را رقم زدند.
برای درک چرایی این همه عصبانیت و بی تابی باید به روان شناسان مراجعه کرد. محمدامیری روان درمانگری است که این موضوع را بر اساس مدل زیستی - روانی - اجتماعی یا « بیوسایکوسوشیال
biopsychosocial » توضیح می دهد و می گوید : این مدل که ترکیبی از سه عامل مهم بیولوژیکی (زیستی)، اجتماعی و روانی است ، بهترین راه درک و اطلاع کامل از وضعیت سلامت فرد و همچنین پدیده های کلان اجتماعی محسوب می شود.
وی افزود : پدیده افزایش قتل های آنی در جامعه را هم می توان بر اساس این مدل بیان کرد . قتل های آنی در روانشناسی به عنوان خشم های انفجاری یا تکانشی در نظر گرفته می شود. از بعد روانشناختی با توجه به فضای ژنتیکی یک سری افراد آمادگی زیستی بیشتری برای میل به پرخاشگری و خشم تکانشی دارند و این افراد نسبت به افراد دیگر برای انجام رفتارهای پرخاشگرانه و خشن مستعد تر هستند و این رفتارها را با شدت و تعداد بیشتری انجام می دهند.
امیری علاوه بر بعد زیستی به بعد روانی این مساله نیز اشاره کرد و ادامه داد : از بعد روانی احساس حقارت می تواند یکی از عوامل ارتکاب به قتل های آنی باشد. احساس حقارت باتوجه به نابرابری هایی که وجود دارد هم در داخل خانواده و هم در جامعه مشاهده می شود. افرادی که در فضاهای قتل های آنی قرار می گیرند عمدتا در ان لحظه با یک حس بنیادی مبنی بر اینکه طرف مقابل در حال کوچک کردن و بی ارزش کردنشان است ، رو به رو می شوند و این احساس با یک سری از احساسات بنیادی تر حقارت که در گذشته فرد وجود دارد پیوند می خورد و از آنجایی که برخی از افراد یاد نگرفته اند احساسات و امیال خود را مدیریت و کنترل کنند، این حس تبدیل به یک خشم بزرگ می شود. خشم و پرخاشگری در اینجا یک هیجان ثانویه است که برای جبران این ضعف بر احساسات حقارت فرد سوار می شود و در نهایت این احساس حقارت در یک نزاع خودش را مانند خشم انفجاری نشان می دهد که گاهی سبب وقوع قتل می گردد.
این روانشناس همچنین به تغییر فضای تربیتی خانواده ها نیز اشاره کرد و گفت : فضای پرورش خانواده ها از نیمه دوم دهه ۷۰ دچار دگرگونی شده است و از آن حالت سنتی که مبتنی بر سرکوب بیش از اندازه بود بر آزاد اندیشی بیش از اندازه تغییر یافت و به همین علت محدودیت فرزندان، نظم و انضباط و مسئولیت پذیری کاهش یافت و در پی آن در حال حاضر ما با طیف گسترده ای از جوانان و نوجوانانی رو به رو هستیم که احساساتشان را سریعا نشان می دهند و کنترل گر نیستند و در نتیجه خشم آنها تبدیل به یک خشم انفجاری می شود و نوجوانی که توانایی کنترل خشم خود را در خانواده یاد نگرفته است دست به قتل آنی می زند.
وی درخصوص راه حل مناسب برای جلوگیری از تکرار حوادثی همچون قتل های آنی ، پیشنهاد کرد : با توجه به پیچیده بودن این مساله نیاز به راه حل کلان کشوری دارد و تنها به خانواده و فرد نمی توان اتکا کرد و باید از طریق مجلس شورای اسلامی، رسانه های اجتماعی و ملی و سایر نهاد ها پیگیری صورت بگیرد و قوانین مناسب وضع شود تا افراد مستعد خشم شناسایی شوند.
این روان درمانگر گفت : از نظر روانشناسی افرادی که مستعد خشم هستند از اواخر دوران ابتدایی قابل شناسایی هستند و مسلما شناسایی و مداوای این افراد می تواندحوادثی از جمله نزاع های خیابانی و همچنین قتل های آنی را کاهش داد.
انباشت هیجانات
یک روان شناس بالینی نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به نقش خانواده ها در خصوص علت یابی قتل های آنی اشاره کرد و گفت: علاوه بر عوامل بیولوژیکی، عوامل روانی نیز در وقوع قتل ها موثر است که خانواده نقش اساسی را در عوامل روانی دارد.
محمودرضا هاشم ورزی افزود : سنگ بنای شخصیت انسان خانواده است و خانواده اولین مدرسه فرزندان است زیرا فرزندان قبل از حضور در فضاهای آموزشی در خانوداه فرصت آموزش دارند و از این رو چگونگی رفتار خانواده با فرزندان در شکل گیری رفتارشان موثر است و می تواند فرزند قوی و یاشکننده و آسیب پذیر به جامعه تحویل دهد.
وی ادامه داد: برای انجام اقدامات پیشگیرانه از قتل جوامع امروزی باید سراغ خانواده و محیط های آموزشی برویم و در این راستا لازم است به غیر از مصاحبه انتظامی تیمی متخصص از جامعه شناسان و روان شناسان از افرادی که مرتکب جرم شدند مصاحبه دقیق روانشناختی، شخصیتی، اجتماعی و شغلی بگیرند و عوامل متعدد را علت یابی شودتا با دلایل منطقی و دقیق به یک جمع بندی درست برسیم.
این روان شناس بالینی گفت: به نظر من جامعه اخیرا به سمت پرخاشگری بیشتر رفته است که متاسفانه فضا و بستر لازم نیز برای تخلیه هیجانات منفی وجود ندارد. از نظر روانشناختی خشونت زاییده محرومیت است به عبارتی زندگی نزیسته و ناکامی هایی که در جامعه در حال رخ دادن است و عدم پاسخ و رسیدن به خواسته ها و حقی که در حال ضایع شدن است در آدم ها به صورت خشم نمود پیدا می کند.
وی با اشاره به اینکه خشم یک ویژگی اکتسابی است، بیان کرد: عوامل متعددی همچون شرایط جامعه، تورم و گرانی، نارضایتی های شغلی و بیکاری و عوامل اقتصادی نقش بسیار زیادی در بروز خشونت دارد که اگر کنترل نشود می تواند سبب ایجاد نزاع و در شرایط بحرانی تر قتل شود.
هاشم ورزی با تاکید بر نبود فضای مناسب برای تخلیه هیجانات منفی همچون خشم افزود: در این زمینه ضعف هایی در جامعه وجود داشت که متاسفانه کرونا هم مزید بر علت آن شده است که با توجه به شرایط کرونایی مسابقات ورزشی ، جشنواره ها تعطیل شدند و همان جداقل مکان هایی که برای تخلیه هیجان وجود داشت به علت شیوع این ویروس تعطیل شد.
وی گفت: همان طور که اگر به نیازهای بدن خود پاسخ ندهیم بیمار می شویم نیازهای روانی نیز اگر به آن پاسخی داده نشود مشکل ساز خواهد شد که یکی از نمودهای آن بروز خشم است.
گسست پیوند اجتماعی
استاد علوم اجتماعی دانشگاه آزاد بابل نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: از بعد جامعه شناسی دو نوع قتل مواجهی یا آنی و قتل از قبل برنامه ریزی شده وجود دارد. به لحاظ تعریفی قتل های آنی در اثر اتفاقات خیلی جزیی و حاشیه ای اتفاق می افتد و با قصد و برنامه ریزی قبلی همراه نیست.
علی اصغر عباسی اسفجیر افزود :در همه این قتل ها یک صفت مشترک وجود دارد که آن هم عنصر پشیمانی و ندامت است و همه قاتلان از هر دو نوع اقرار می کنند که اگر در آن موقعیت قرار بگیرند قتل را انجام نمی دهند و یا اینکه خود را در موقعیت قتل قرار نمی دهند.
وی ادامه داد: در تحلیل دقیق پدیده قتل با مفهومی به عنوان انسجام اجتماعی و روابط بین فردی رو به رو هستیم که به اعتقاد من ضعف بین پیوندهای اجتماعی افراد در جامعه و یا اصطلاحا عدم انسجام سیستمی و اجتماعی در بعد خانواده، محیط کار و مدرسه می تواند محرک قتل های آنی و یا برنامه ریزی شده باشد.
این استاد دانشگاه گفت : جامعه پذیری ناقص و نامتناسب با محیط فرهنگی و اجتماعی شدیدا پیوند اجتماعی را تضعیف می کند.پدیده های مثل شیوه های جامعه پذیری نامناسب در قالب ضعف سرمایه فرهنگی ، نبود مهارت های اساسی زندگی و یا در خیلی از مواقع شکست در یکی از آیتم های زندگی به لحاظ تحصیلی، شغلی و یا ازدواج می تواند به ضعف پیوندهای اجتماعی دامن بزند.
وی افزود : بیکاری، ناسازگاری زوجین ،تنش های و کشاکش های روابط بین فردی در قالب مسائل فرهنگی و اقتصادی می تواند زمینه را برای ضعف پیوند اجتماعی فراهم تر کند. همچنین موضوعاتی نظیر وجود دوستان ناباب هم در واقع می تواند محرک باشد. در نهایت شرایط پایه ای در کنار شرایط اجتماعی و کاری با آیتم های پیوند دهنده و مداخله گری که رخ می دهد ، ضعف در پیوند های اجتماعی را تکثیر و تقویت می کند.
عباسی افزود: به اعتقاد من پیوندهای اجتماعی قدرت توانمند سازی و توان مدیریت رفتار افراد را بالا می برد و در خیلی از موارد خود تنظیمی و خود کنترلی افراد به اندازه ای می شود که در واقع می توانند خودشان را مدیریت کنند. اظهار پشیمانی در هر دو نوع قتل آنی و تهاجمی نشان می دهد که پیوندهای اجتماعی می تواند سیستم کنترل فرد را افزایش دهد و مانع وقوع قتل شود.
این استاد علوم اجتماعی گفت : در آسیب های اجتماعی به مفهوم عام و در قتل به مفهوم خاص چند پیامد جدی وجود دارد. احساس نا امنی اجتماعی پدیده ای است که که معمولا در نتیجه آسیب های اجتماعی از جمله قتل به وجود می آید یعنی شیرازه نظم اجتماعی تضعیف می شود که این مساله خود باز پیوند های اجتماعی را ضعیف می کند.به اعتقاد من موضوع این است که در جامعه ما با کار کردن روی پیوندهای اجتماعی و تقویت گره های ارتباطی در نظام خانواده و دوستان و روابط اقتصادی و مالی که افراد باهم دارند ، می شود این پیامد ها را کم کرده و علت ها را مدیریت کرد و از شرایط اجتماعی به عنوان عناصر بازدارنده کمک گرفت.
وی با اشاره به اینکه در خیلی از این قتل ها ،درگیری، فحاشی، خیانت و مسائل اقتصادی و اختلاف مالی بر نبود پیوند قوی اجتماعی دامن می زند ، بیان کرد : اگر ما بتوانیم مهارت های اساسی زندگی، ناکامی ها و سرخوردگی ها را با کمک انرژی و موتور حرکت پیوندهای اجتماعی تقویت کنیم، در بعد فردی و جمعی افرادی با قدرت و با درجه کنترل رفتار قوی می توانیم داشته باشیم که از طریق این مکانسیم جلوی آسیب های همچون قتل را بگیریم.
عباس گفت : مناسب ترین راه برای کاهش قتل به خصوص قتل های آنی استفاره از مکانیزم کنترل درونی و بیرونی است که آن هم منشا پیوند های اجتماعی می باشد که اتصالاتش در حال حاضر در جامعه ضعیف و کمرنگ شده است. اکنون باید جامعه در راستای بهبود و تقویت پیوندهای اجتماعی در سطوح خانواده، دوستان و شبکه های اجتماعی گام بردارد تا از این طریق بسیاری از آسیب های اجتماعی را کاهش دهد و در نتیجه برای قتل هم بازدارنده باشد.
ارسال نظر