مهمترین ویژگی مردم در زمان بعد از پیامبر این بود که نه تنها حجت بعد از او را نشناختند؛ بلکه شناخت واقعی نیز از پیامبر خدا نداشتند.
به گزارش عاشورا نیوز به نقل از خبرگزاری مهر، محمدهاشم شفیعی در یادداشتی اختصاصی به بیان ویژگیهای جامعه مهدوی پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
هر دین و آئینی برای رسیدن به اهداف خود، قوانین و مقرراتی متناسب با فرهنگ، آداب و رسوم خود دارد که بر اساس آن نظام رفتاری مردم را مهندسی میکند.دین اسلام از این قانون مستثنا نبوده و برای رستگاری انسانها بر اساس فطرت خدادادی آنها قوانینی وضع کرده است [۱] و آن قوانین را حول محور ولایت امام معصوم علیه السلام قرار داده است ؛[۲] زیرا در این صورت است که به طور کامل، قوانین اجرا شده و رستگاری انسان حتمی خواهد بود.
اما نکته مهم اینجاست که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله، امام از جایگاه اصلی خود کنار زده شد و قوانین بر حول محوریت غیر معصوم قرار گرفت و روز به روز بر انحرافات آن افزوده شد. در این میان برای برگرداندن امام به جایگاه اصلی خود و جلوگیری از انحرافات، نیازمند دو امر مهم و کلیدی است.
امام شناسی
مهمترین ویژگی مردم در زمان بعد از پیامبر این بود که نه تنها حجت بعد از او را نشناختند؛ بلکه شناخت واقعی نیز از پیامبر خدا نداشتند. شاید بتوان گفت که امام زمان خودشان را به اندازه یک مرجع تقلید نیز قبول نداشتند.
همین باعث میشود امامی که محور همه هستی است کنار زده شود؛ تا آنجا که حتی یکی از علتهای غیبت امام زمان (ع) نیز عدم پذیرش امام از سوی مردم دانسته شده است و نتیجه آن برچیده شدن سفره ظهور و بروز امامت است .[۳]
پ یامبر اکرم (ص) فرمودند: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة ؛[۴] هر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این روایت به چند نکته مهم اشاره میکند.
یک. وجود امام در هر زمان.
دو. شناخت و پیروی از امام؛ زیرا شناخت بدون تبعیت معنی ندارد.
سه. پیروی و تبعیت از امام مستلزم معصوم بودن وی است؛ پس اگر معصوم نباشد تبعیت نیز بی معنی خواهد شد.
امام صادق علیه السلام در باره شناخت امام فرمودند: «وَ أَدْنَی مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِیِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِیمُ لَهُ فِی کُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ ؛[۵] کمترین حد معرفت به امام آن است که (بدانید) امام، مساوی با پیامبر صلّی اللّه علیه وآله است مگر در درجه نبوت. امام وارث پیامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خداست و باید در هر امری تسلیم او بود و به سخن و فرمان او عمل کرد.»
جای بس تأسف است که حتی همین مقدار از شناخت نیز هنوز در زمان غیبت حاصل نشده است تا ادعای شناخت و معرفت شود.
دشمن شناسی
دشمن از ابتدای نبوت پیامبر به طور مدام در صدد کنار زدن راهنمای حقیقی بود تا اینکه بعد از رحلت پیامبر موفق شد در ظاهر، این کار را انجام دهد؛ و چون عموم مردم دشمن شناس نبودند و نتوانستند دوست را از دشمن تشخیص دهند فریب خورده و آخرت را به متاع کوچک دنیا فروختند.
سنت خدا بر این است که برای هر حجتی دشمنی قرار داده است [۶] و آن دشمن هرگز آرام نمینشیند و از هر گونه ابزاری برای سرکوبی استفاده میکند. قرآن کریم، دشمن را چنین معرفی میکند: «قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیم ؛[۷] شیطان گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین میکنم!» و در ادامه، راههای نفوذ دشمن را به زیبایی ترسیم کرده است.
نتیجه اینکه، برای بازگرداندن امام، باید این اتفاقات بیفتد. یکی از راههایی که برای آن، از سوی قرآن کریم و ائمه علیهم السلام سفارش شده است بر گزاری جلسات اهل بیت علیهم السلام در قالب روضه و معارف است؛ زیرا این گونه جلسات است که علاوه بر پیشگیری از تکرار چنین رفتارهایی، در ارتقای فهم، درک، عقل و علم مردم تأثیر مستقیم دارد. پس بقای نظام شیعی بلکه بقای همه آزادگان جهان، به برپایی این گونه مجالس است؛ همان گونه که امام راحل و عظیم الشأن فرمودند .[۸]
ارسال نظر