اگر نگاه ما به اینترنت به عنوان یک ابزار باشد برای اینکه آن تبلیغ در فضای حقیقی با همان وسعت در فضای مجازی منعکس شود باید این تحول و پوست اندازی را قبول کنیم.
به گزارش عاشورانیوز به نقل از خبرگزاری مهر، از آن هنگام که آفتاب عالم تاب اسلام از افق جزیرهالعرب طلوع کرد و با شعاع حیات بخش خود کالبد مرده بشریت را جانی دوباره بخشید هسته نشر و تبلیغ دین اسلام نیز معنا و مفهوم پیدا کرد. تبلیغ دین اسلام مهمترین وظیفهای است که بر دوش مسلمانان عموماً و مبلغین خصوصاً سنگینی میکند و قرآن کریم با توصیه به دعوت مردم به سوی خداوند از رهگذر موعظه حکمت و جدال احسن آن را نیکوترین سخن برشمرده و با آوردن آیه نفر انذار و تبلیغ دین را هدف نهایی فراگیری دانش دینی دانسته است.
برای تبلیغ دین، احساس مسئولیت و تعهد، کافی نیست؛ بلکه اموری دیگر هم باید مورد توجه قرار گیرد که میتوان آنها را بایستههای امر تبلیغ دین نامید. یکی از دلایل کامیابی برخی از مبلغان در تبلیغ دین به ویژه در بین جوانان تحصیلکرده، توجه به نکتههایی است که درصددیم در خلال گفتگو با مبلغان دینی و کارشناسان مسئله تبلیغات دینی آنها را بررسی و واکاوی نمائیم. آنچه در ادامه میخوانید، قسمت پنجم بایستههای تبلیغ دینی در گفتگو با حجت الاسلام محمدهادی صالح پرور عضو شورای راهبردی مؤسسه امیر بیان است:
حجت الاسلام محمدهادی صالح پرور عضو شورای راهبردی مؤسسه امیر بیان بیان داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره افق و جایگاه حوزه علمیه تاکید دارند که حوزه باید متحول شود یکی از مصادیق این تحول همین تحول تبلیغ در فضای مجازی است. لازمه تحقق تحول تبلیغ در فضای مجازی این است که در وهله اول تبلیغ از حالت خصوصی دربیاید و عمومی شود یعنی تبلیغ مردمی شود. مثل ورزش. در ورزش یک بخش حرفهای و قهرمانی داریم و یک ورزش عمومی. برای عمومی سازی و مردمی سازی تبلیغ هیچ راهی جز اینترنت نداریم. یعنی نت فرصت خوبی را ایجاد کرده است. یک مثال بزنم که خوب جا بیفتد. مثلاً یکی از کانالهای خبری ابتکاری در این فرایند عمومی سازی به خرج داد و رشته خبرنگاری و خبر را که یک کار تخصصی است به یک کار عمومی تبدیل کرد. گفت همه مردم صدای ما باشند هر نفر یک خبرنگار باشد. با این روش توانست یک کار قشنگ و نویی انجام دهد و یک تحولی ایجاد کند هر چند که در جبهه مخالف ما بود اما کار فکر شده و امتحان پس دادهای بود.
وی افزود: فضای مجازی مسألهای است که رهبر معظم انقلاب هم در مبحث جهاد تبیین نسبت به آن تاکید داشتند. اگر بخواهیم به این فرمایش حضرت آقا جامعه عمل بپوشانیم باید فضای جهادی تبیین را عمومی کنیم. یعنی یک طوری شده است که ما دست روی هر موضوعی میگذاریم آخرش سر از اینترنت در میآوریم. نمیتوانیم از این فضا فاصله بگیریم و باید حتماً به سمت آن برویم. شاید بعضی از حوزویها به این حرف من خرده بگیرند که چرا میگوئید تبلیغ باید عمومی شود. ما یک سند داریم. که اسمش روز غدیر است. که پیامبر (ص) به همه ۱۲۰ هزار نفر فرمودند همه باید این پیام را انتقال بدهند. الان ما در شرایطی هستیم که فضای دین و انقلاب اسلامی طوری است که تا عمومی سازی نشود تا از جهت ابزار متحول نشود نمیتوانیم بگوییم که در حوزه و تبلیغ متحول شدهایم. بنابراین مصداق اول تحول در تبلیغ را عمومی سازی میدانم و مصداق دوم را ابزار میدانم که تحول در ابزار همان فضای مجازی است و لوازمی که دارد.
لازمه تحقق تحول تبلیغ در فضای مجازی این است که در وهله اول تبلیغ از حالت خصوصی دربیاید و عمومی شود یعنی تبلیغ مردمی شود. مثل ورزش. در ورزش یک بخش حرفهای و قهرمانی داریم و یک ورزش عمومی
این مدرس حوزه و دانشگاه اظهار داشت: شکلگیری مرکز علوم اسلامی کامپیوتری سه دهه قبل با دستور مقام معظم رهبری به آقازادههای آیت الله شبیری زنجانی شکل گرفت و ما الان شاهد یک سری اتفاقات مبارکی در سطح بینالملل هستیم. مرکز کامپیوتری علوم اسلامی در تولید نرم افزار، تولید محتوا، تولید اپلیکیشن و هوش مصنوعی در سطح جهان حرف برای گفتن دارد. تولیدات نرم افزار در استان قم سطح تولید دینی را در کل دنیا بالا کشیده بالا و معدل آوری کرده است. مجموعههای مشابه دیگری در آن دوره نبودند. پس از آن نهادهای دیگری مشغول این فعالیت هستند و شبیه این اتفاق در مجموعههای زیادی رقم میخورد و دارند کار میکنند.
صالح پور افزود: مجموعههای سایبری در این حوزه شکل گرفته است و این تغییر تاکتیک با خطی که رهبری به ما داد رقم خورده است اما متأسفانه حوزه آن طور که ما میخواهیم عمل نکرده است. هم به لحاظ حوزه حکومتی هم به لحاظ حوزه مردمی. اگر چه که همیشه مردمی جلوتر بوده است. به جای اینکه یگان سایبری حوزه ده سال پیش راه بیفتد ما الان به فکر آن هستیم. هنوز ما یگان سایبری خوبی از حوزه در مجموعه نهادهای حوزوی نداریم. البته معاونت تبلیغ حوزه یک یگان سایبری دارد. اینکه با چه وسعت و عملکردی است را من اطلاع ندارم. اما از آنجا که عضو شورای راهبردی مؤسسه امیربیان هستم این خبر خوش را هم باید به همه کسانی که در فضای مجازی و فضای تبلیغ در حال فعالیت هستند عرض کنم که ما از پارسال یعنی تقریباً از ابتدای سال ۱۴۰۰ یک یگان سایبری را راه اندازی کردیم با یک فراگیری ۱۶ استان در کشور و ۱۶ یگان سایبری که در اولین مناسبت فعالیت مجازی آن انتخابات بود و از آن موقع تا الان که یک سال از فعالیتش میگذرد فعال است و بنا دارد عملیاتهای متعددی را در این حوزه انجام دهد و دارد کار میکند.
وی افزود: مجموعههای مختلفی هستند هم حوزوی و هم غیر حوزوی که در فضای مجازی ورود کردهاند. بعضیهای شأن گروهیاند و بعضیهای شأن کاملاً فردیاند. اینها اتفاق مبارکی بود اما اشکال اصلی عدم جلوه شدن و یک دست شدن و قرارگاهی شدن این کار است. الان در حوزه دروس مرتبط با فضای مجازی زیاد داریم اما اینها به صورت منسجم نیست و این طور نیست که در عین حال که وحدتی داشته باشد کثرتی داشته باشد. آموزش پلتفرمها، آموزش انواع ابزارهای ادیت، آموزش فعالیتهای مختلف که در فضای مجازی میشود وجود دارد. سرفصلهای مختلفی که برای یک فعال مجازی لازم است تدریس میشود اما کاملاً آتش به اختیار است.
صالح پرور تصریح کرد: آموزش و تولید و عملیات و فعالیت همه اینها به صورت جزیرهای در حال وقوع است. البته من بی انصافی نکنم. دفتر تبلیغات یا معاونت تبلیغ بعضاً برای طلبهها از این کلاسها میگذارد اما اصلاً سایزش به حوزه نمیخورد. مثلاً من با رزومه دفتر تبلیغات کاملاً آشنا نیستم چون عضو آنجا نیستم ولی الان اگر بروید پیششان میگویند ما این تعداد کلاس این تعداد متعلم داشتیم یا این صفحات را ایجاد کردیم ولی وقتی نگاه میکنید میبینید قدر و اندازهاش قدر و اندازه یک دفتر تبلیغاتی که نمایندگی میکند از کل حوزه علمیه نیست. مثلاً مثل دفتر تبلیغات ده تا گروه دیگر هستند که دارند خیلی با کیفیت تر با یک عدد متعلم انجام میدهند. مجموعههای حکومتی باید بیایند این کارهای خصوصی متنوع و متعددی را که از هم بی خبر هستند را راهبری کند و یک چتر حمایتی کلانی را روی همه اینها قرار دهد و هر کدام مسؤولیت جداگانه داشته باشند. شما میبینید در کنار این اتفاق، سازمان تبلیغات در فضای مجازی یک فعالیتهایی را شروع کرده است. از این دو تا هیچکدام هیچ ارتباطی به لحاظ ساختاری با هم پیدا نکرده اند. این را هم میبینید که معاونت تبلیغ هم برای خودش مجموعه سایبری دارد عمل کننده دارد طراحی عملیات دارد به خط میزند و آموزش میدهد این را هم کنار اینها و صد تا مجموعه دیگر در حوزه مشاهده میکنیم که دارند مشابه این را انجام میدهند و هیچ خط فرماندهی واحدی اینها را مدیریت نمیکند.
زیست در فضای مجازی لازمه اثر گذاری مبلغان
وی خاطر نشان کرد: اگر نگاه ما به اینترنت به عنوان یک ابزار باشد برای اینکه آن تبلیغی که تا قبل از این در فضای حقیقی انجام میشده است با همان وسعت در فضای مجازی منعکس شود باید این تحول و پوست اندازی را قبول کنیم و به آن تن بدهیم. مثلاً شب محرم که میشود هزاران منبر در فضای حقیقی اتفاق میافتد. آیا به همین میزان منبر در فضای مجازی اتفاق میافتد؟ مثلاً در قصه مدرسه شاد ما به ازای آن را در فضای مجازی و فضای حقیقی میدیدیم. کلاسهای اینترنتی الان دارد برگزار میشود به خاطر کرونا به صورت مجازی برگزار شد اما حالا چرا در تبلیغ به این نتیجه نرسیدیم که به اندازه همه منبرهایی که در محرم میرویم به منبر اینترنتی داشته باشیم معلوم نیست. منبرهای امام حسینی اینترنتی به لحاظ کمیت باید خودش را سریعتر برساند به کلاسهایی که الان برقرار است. کلاس را مثال می زنم چون همه میفهمند چه لوازمی دارند اتاق گفتگو میخواهد و باید تمام بایستههای یک کلاس را داشته باشد. منبرهای اینترنتی هم به عنوان یک تحول باید راه بیفتد.
اگر نگاه ما به اینترنت به عنوان یک ابزار باشد برای اینکه آن تبلیغی که تا قبل از این در فضای حقیقی انجام می شده است با همان وسعت در فضای مجازی منعکس شود باید این تحول و پوست اندازی را قبول کنیم و به آن تن بدهیم
صالح پرور اضافه کرد: در فضای مجازی، فضای جهاد آمده است تا هدایت را از همان طریقی منتشر کنید که ضلالت از همان طریق دارد منتشر میشود. ما الان میبینیم که بزرگان میگویند فضای مجازی قتلگاه جوانان ما شده است. اگر این طور است و از آن طریق دارد ضلالت منتشر میشود ما هم مجبوریم هدایت را در آن بستر نشر بدهیم. مجبوریم بیمارستانهای صحرایی و اورژانسهای نجات از مرگ را در فضای مجازی ایجاد کنیم. یعنی اگر قتلگاه جوانان ما در فضای مجازی است نمیشود بیمارستانها در فضای حقیقی باشد. خب الان حوزه کجاست؟ و این مسلط شدن به ابزارها اینجا لازم است و ما باید به این سمت برویم.
این پژوهشگر تبلیغ دینی، فرایند تحول در تبلیغ در فضای مجازی را مستلزم اجرای مراحلی دانست و بیان داشت: مساله اول زیست در فضای مجازی است. تا طلبه در فضای مجازی زیست نکند، نفس نکشد، وقت نگذارد، نمیتواند اثر گذار باشد. البته با سم زدایی. یعنی اینجا یک فضایی است که دائم باید سم زدایی کند و با آسیبها آشنا باشد و از آسیبها جلوگیری کند اما به دلیل خطرناک بودن که نمیتواند جبهه نرود. به طرف گفتند چرا جبهه نمیروی گفت دکتر گفته است تیر برای قلبت ضرر دارد! بله فضای مجازی آسیب و ضرر دارد. هم فیزیولوژیک و هم روانی ضرر دارد. اما دلیل نمیشود چون ضرر دارد نرویم. باید برویم و در آن فضا نفس بکشیم تا بتوانیم اثر بگذاریم و این اولین مرحله است. اگر طرف از تهران به دوکوهه اعزام نشود نمیتواند آنجا تفنگ دستش بگیرد. ما باید به آنجا اعزام شویم. اقتضای زیستن در فضای مجازی این است که فرد یک گوشی خوب داشته باشد. باید با ابزارها و پلتفرمها آشنا باشد. میکروفون کوچک همیشه در جیبش باشد. یا اینکه میکروفون و دوربین گوشیاش کیفیت خوبی داشته باشد. یعنی در این فضا باید زندگی کند. یعنی بشود آخوند دیجیتال، اگر نشود این اتفاق نمیافتد.
صالح پرور افزود: دومین مساله باید خلق حادثه باشد. دشمنان ما چه کار میکنند؟ یک اتفاق فیک و الکی را در فضای حقیقی نمایشنامه اش را درست میکنند بعد منتشر میکنند. یک حادثهای در فضای حقیقی خلق میکنند بعد پوشش رسانهای میدهند. باید خلق حوادثی باشد که متناسب با فضای مجازی است و بعد آنها را منعکس کنیم. حجم ورود اطلاعات از طرف جامعه تبلیغی حوزوی کم است. چون طلبه در آن فضا زیست نمیکند. اول باید زیست بکند. بعد باید حجم اطلاعات هم بالا برود. عمل و عکسالعمل شکل بگیرد. مثلاً «سلام فرمانده» خلق یک حادثه بود اما متأسفانه پوشش رسانهای است گستردهای نداشت. بد نبود اما ویژه هم نبود. این حجم از حادثه در ایران باید صد برابر آن منتشر میشد. یعنی اگر صد هزار نفر در ورزشگاه آزادی جمع میشوند یا هزار نفر در سراوان نزدیک مرز جمع میشوند هر کدام اینها باید صد برابر پوشش داشته باشد ولی ما نه پوشش خوبی داریم و نه خلق حادثه مان مثل «سلام فرمانده» اتفاق میافتد و البته تناسب هم در آن وجود ندارد.
وی خاطر نشان کرد: سومین اتفاق هم یک اتفاق حرفهای است که کار ما هم نیست و کسانی که متولی این امر هستند مثل وزارتخانهها یا بعضی از مجموعهها باید رقم بزنند و آن ایجاد زمین بازی جدید است. هم در داخل و هم در خارج و ایجاد شبکه ملی اطلاعات و رقم زدن ضعفهای بینالمللی که بر فضای اینترنت دنیا بتواند در آن تراز سوار شود.
این مبلغ دینی در پایان گفت: آخرین مورد که از همه واجب تر و سختتر است ولی تا وقتی اینها به وجود نیاید ما به ضرورت آن مساله آخر نمی رسیم تغییر ادبیات حوزوی و تبلیغی است. اگر همه این موارد را ایجاد کنیم اما ادبیات مان متناسب با مخاطب نباشد اصلاً حرف مان منتشر نمیشود و به آن لایههای خاص مخاطب که جامعه هدف ما در دنیا هستند -چه در دنیا و چه در کشور خودمان- نمیرسد. شاید الان یک تعدادی از خواص و نخبگان فضای تبلیغی دارند شعار این ماجرا را میدهند اما کیست که به آن عمل کند؟ اگر به صورت عمومی طلبهها آمدند در فضای اینترنت آن وقت خودشان میفهمند که فلان مطلب چقدر دیده شد یا چقدر تأثیر گذار بود. این ادبیات جواب میدهد. مبلغین باید یاد بگیرند که چطور ادبیاتشان را متناسب با فضای مخاطب تغییر دهند.
ارسال نظر