مقاله عاشورائی

نگرشی تحلیلی در خصوص جنایات عاشورا

محقق:سید قاسم میرنبی بابلی

نگرشی تحلیلی در خصوص جنایات عاشورا

نگرشی تحلیلی در خصوص مصادیق جنایات صورت گرفته در واقعه عاشورا از منظر حقوق بشردوستانه

چکیده

حقوق بشر و حقوق بشردوستانه دو شاخه پراهمیت حقوق بشمار می­روند و امروزه در کانون توجه جهانی قرار دارند. ریشۀ حقوق بین الملل بشر دوستانه ضرورتی نشأت گرفته از پدیده‌ای تلخ و شوم بنام مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی است در حال حاضر وقوع چنین مخاصماتی اجتناب ناپذیر است و حیات بشری و کرامت او را بشدت تهدید می‌نماید. رعایت این حقوق در زمان جنگ و درگیری مسلحانه از یک سو ماهیت حقوق بشری دارد. زیرا رعایت آن بدون توجه به رنگ، نژاد، مذهب، زبان و ملیت مورد نظر است و از سوی دیگر چون با انعقاد قرارداد و تصویب کنوانسیون بین دولت های مختلف منعقد می گردد مقررات آن جنبه عرف بین المللی پیدا می کند. با وجود زمینه تاریخی حقوق بشر دوستانه در همه دوران و بخصوص دین اسلام شاهد نقض فاحش این  مقررات در مخاصمه مسلحانه هستیم که فجیع­ترین آن واقعه عاشورا است. با وجود کوتاهی مدت زمان مبارزه بیشترین جنایات حقوق بشری در آن صورت می­گیرد که حتی با گذشت سال­ها از آن حادثه می­توان آن را از نظر حقوق بشردوستانه بین­المللی مورد بررسی قرار داده و محکوم کرد.

 

کلیدواژه: واقعه عاشورا، تحلیل جنایات عاشورا، حقوق بشردوستانه بین­المللی.

 

1. مقدمه

از نخستین لحظه های حیات بشری بر پهنه خاک پدیده تنازع تخاصم و جنگ گویی همزاد زندگانی بشری بوده است. با ملاحظه تاریخ بشریت درمی یابیم انسانها همواره در حال جنگ وخونریزی بودند. گفته شده آدمی از 3400 سال تاریخ شناخته شده، تنها حدود 250 سال در صلح عمومی به سر برده است. درگیری و جنگ چنان با تاروپود تاریخ جهان عجین شده که بسیاری از متفکران وصاحب نظران جنگ  را جزو اجتناب ناپذیر روابط میان اقوام و ملل در طول تاریخ دانسته واظهار می دارند هر چند اجتناب از جنگ ناممکن می رسد لیکن محدودکردن دامنه جنگ وخونریزی و تأکید بر رعایت اصول و حقوق انسانی، حل وفصل مسالمت آمیز اختلافات و دشمنی ها، حمایت از بی گناهان وغیرنظامیان و... ممکن و دست یافتنی می باشد. بر این اساس پس از جنگ جهانی دوم که یکی از پر تلفات ترین جنگ ها در طول تاریخ بشری می باشد، گروهی از دلسوزان واندیشمندان خیرخواه  و نوع دوست با هدف حمایت از حقوق انسانی  گرد هم آمده و با هم فکری و همکاری یکدیگر اقدام به تدوین و تصویب حقوق بشر کردند. اهمیت موضوع موجب تصویب معاهدات، کنوانسیون ها، مقررات و میثاق های بین المللی در زمینه حقوق بشر وحقوق بشر دوستانه گردید تا بدین وسیله دامنه جنگ، خونریری، ویرانگری، درد ورنج مردم تقلیل یافته و در زمان جنگ حقوق اولیه و انسانی تمام ملل رعایت گردد.[1] حقوق بشردوستانه بین المللی با هدف کاستن آلام رنج دیدگان از جنگ و حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه و حفظ کرامت و شان انسانی در زمان وقوع مخاصمات مسلحانه، عمده تمرکز خود را معطوف تعهدات حقوقی دولتها و بازیگران غیردولتی می سازد.[2] شناخت حقوق و توجه به حقوق متقابل و محور قرار دادن حقوق در زندگی بنیان زندگی سالم و سعادت آمیز است تا زمانی که آدمیان به حق های گوناگون واقف شوند و رعایت آن حقوق را محور رفتار و مناسبات خود قرار ندهند زندگی انسانی از تکیه گاهی محکم برخوردار نخواهد شد.واقعه عاشورا در بین جنگ‌های پس از ظهور اسلام، یکی از مهم‌ترین حوادثی است که رخ داد. با توجه به اهمیت واقعه عاشورا وجنایاتی که در این جنگ کوتاه و یک روزه اتفاق افتاده است این تحقیق بر آن است با نگاهی تحلیلی جنایات صورت گرفته در واقعه عاشورا را از منظر حقوق بشردوستانه بین المللی مورد بررسی قرار دهد.

2. مفهوم حقوق بشردوستانه

حقوق بین المللی بشردوستانه از طرفی شاخه ای از حقوق بشر است و از طرف دیگر شاخه یا بخشی از حقوق جنگ یا حقوق مخاصمات بین­المللی است. حقوق بین المللی بشردوستانه بنا به تعریف، مجموعه قواعد حقوقی بین المللی است که ضمن تعیین حقوق افراد انسانی و کشورها در مخاصمات مسلحانه اعم از بین المللی یا غیر بین المللی، تکالیف کشورها در آن مخاصمات را نیز روشن می کند. در واقع، حقوق بشردوستانه، حقوق انسانی زمان جنگ است.[3] این حقوق لازم الرعایه در زمان جنگ و درگیری مسلحانه، از یک سو ماهیت حقوق بشری دارد؛ زیرا رعایت آن بدون توجه به رنگ، نژاد، زبان و مذهب و ملیت مورد نظر است و از سوی دیگر، چون با انعقاد قرار داد و تصویب کنوانسیون های بین دولتهای مختلف لازم الرعایه می گردد و تلاش می شود برخی از مقررات آن جنبه عرف بین المللی پیدا کند، ماهیت حقوق بین المللی داشته و می تواند به عنوان شاخه ای از آن مورد بحث قرار گیرد. شاید بتوان گفت که حقوق بشردوستانه نوع خاصی حقوق بشر است و به طور اختصار آنرا به عنوان:" ابزار حقوق بشری جنگ" تعریف کرد و گفت؛ شاخه ای از حقوق بشر است که در منازعات مسلحانه بین المللی و در برخی اوضاع و احوال معین ومحدود، در منازعات مسلحانه داخلی مورد استفاده قرار می گیرد. باتوجه به این نکته برخی، حقوق بشردوستانه را این گونه تعریف کرده اند؛ اصول و قواعدی که استفاده از خشونت را در دوران منازعات مسلحانه محدود میکند و هدف از آن عبارت است از: حمایت از اشخاصی که مستقیماً درگیر در جنگ نیستند یا دیگر درگیر نیستند، یعنی زخمیها، بیماران، کشتی شکسته گان، اسرا و افراد غیر نظامی و محدود کردن آثار خشونت در جنگ، به دستیابی به اهداف جنگ (یعنی پرهیز از انتقام­گیری و اذیت و آزاری که تاثیری در اهداف جنگ ندارد).[4] به تعبیر دیگر، حقوق بشر دوستانه مجموعه ای از قواعد قراردادی یا عرفی بین المللی است که مشخصاً ناظر به رفتار قوای متخاصم در منازعات مسلحانه بین المللی یا غیر بین المللی است  بخشی از حقوق بین­الملل عمومی که براستفاده از نیروی مسلح و رفتار با افراد در جریان مخاصمه مسلحانه حکومت می کند.[5]

3. سیر تاریخی حقوق بشردوستانه   

بدنبال تشکیل جوامع بشری وایجاد روابط دوستانه بین افراد جنگ نیز همواره در نقطه مقابل آن وجود داشته است. جنگها همیشه تابع قوانین و مقررات انسان‌دوستانه بوده‌اند و اصول بنیادی این قوانین  با گذشت زمان و با وجود فرهنگ  مختلف در ملت‌های جهان تغییری نداشته است وهمه آن در پی کاهش آسیب‌های ناشی از جنگ وحفظ ارزش‌های انسانی بوده‌اند. بنابراین می‌توان گفت مقررات حقوق بشردوستانه عمری به بلندای تاریخ حیات بشری دارد. براین اساس مطالعات بسیاری در زمینه حقوق بشردوستانه صورت گرفته است. برای مثال در یونان و ایران باستان مقرراتی راجع به رفتار با اسیران جنگی و احترام به آنها، ایمنی غیر رزمندگان، تکریم تسلی مشدگان، حرمت اماکن مقدس و...دیده می‌شود. پای بندی قواعد و رفتار انسان دوستانه و رعایت آنها در زمان درگیری‌های مسلحانه، برخاسته و نشات گرفته از تمدنها، فرهنگها و عقاید و مذاهب ملل مختلف جهان است. به یقین می‌توان گفت که در این زمینه بیشترین قوانین و مقررات مشترک میان ملّتها وجود دارد و این مسئله سبب رعایت قواعد و مقررات انسان دوستانه در هنگام مخاصمات مسلحانه می‌شود.[6] در میان قبیله سومریان یک نهاد سازما نیافته وجود داشته که در آن قواعد و مقرراتی مانند اعلام جنگ، حکمیت ، مصونیت سفرا و نمایندگان سیاسی و احترام به قراردادهای صلح وجود داشته است. در این دوره رسم آزادی اسرا در مقابل گرفتن پول (فدیه) نیز رایج بوده است. حمورابی پادشاه بابل در مجموعه قوانین و مقررات خود بنام الواح حمورابی به بخشی از قوانین و مقررات جنگ اشاره می‌نماید.[7] سون تزو در کتاب خود بعنوان هنر جنگ که 500 سال پیش از میلاد مسیح بعنوان اولین اثر ادبی کلاسیک در استراتژی نظامی نگاشته شده رعایت اصول انسانی همانند احترام به اسیران جنگی، دلاوری، شرافت، پرهیز از خشونت بی‌دلیل و آزار رساندن به غیرنظامیان را برای فرماندهان گوشزد نموده است.[8] کتب آسمانی قرآن و انجیل هم دربردارنده قواعدی در مورد جنگها هستند . هر چند که قرآن مجید در این میان موقعیتی ممتاز دارد و در آن به کرات بر رعایت اصول انسانی در هدایت و اداره جنگها تأکید شده است. همچنین در احادیث و روایات اسلامی نمونه‌هایی از قواعد بشردوستانه حقوقی به چشم می‌خورد. اما این قواعد حقوقی ، جنبه عرفی داشته و تدوین نشده بودند. نخستین قانون بشردوستانه مدون و منظمی که از سوی یک دولت برای نیروهای مسلح تدوین شد، مجموعه قوانین لیبر بود. این مجموعه قوانین توسط دولت ایالات متحده آمریکا در سال 1863 تصویب شد و هدف آن تنظیم رفتار سربازانی بود که در ایالات متحده درگیر جنگهای داخلی بودند. اما این قانون هم جنبه داخلی داشت و فقط در ایالات متحده قابل اجرا بود.[9] پس از جنگ جهانی وخسارات و تجارب حاصل از آن، در ژنو چهار معاهده به شرح زیر به تصویب رسید:

  • معاهده نخست در باب بهبود وضعیت مجروحان جن گهای زمینی مصوب 12 اوت 1949
  • معاهده دوم راجع به وضعیت مجروحان و بیماران و غرق شدگان جنگ های دریایی مصوب 12 اوت 1949
  • معاهده سوم درباره رفتار با اسرای جنگی مصوب 12 اوت 1949
  • معاهده چهارم در باب حمایت از افراد غیرنظامی در اثنای جنگ مصوب 12 اوت 1949

ذکر این نکته نیز لازم است که در سده اخیر تلاش های صورت گرفته در زمینه حقوق بشردوستانه از دو جنبه دارای ارزش و اهمیت می باشد. اول از جهت محدود کردن و در نهایت، ممنوع کردن جنگ و حمله نظامی علیه کشور دیگر و دوم در جهت تدوین قوانین بشر دوستانه و احترام به افراد در درگیر یهای مسلحانه، لذا به مجموعه قواعد و مقرراتی که در زمینه مقید نمودن و یا محدود و در نهایت ممنوع کردن جنگ پرداخته، کنوانسیون های حقوق جنگ یا حقوق لاهه گفته می شود. مجموعه قواعد و مقررات ناظر به حفظ حقوق افراد نیز به  حقوق بشر دوستانه  یا حقوق ژنو معروف می باشند.

کنوانسیون­های لاهه در سال­های 1899 و 1907 به تصویب برخی از کشورهای جهان رسیده است و هم چنین کنوانسیون­های ژنو در سا لهای 1949 به تصویب رسید. در سال 1996 دیوان بین المللی دادگستری نظر خود راجع به ماهیت مقررات حقوق بشردوستانه در جنگ را اعلام نمود. در قضیه مشروعیت کاربرد سلاح های هسته ای، دیوان اعلام داشت که مقررات حقوق لاهه (حقوق جنگ) و حقوق ژنو (حقوق بشر دوستانه) به قواعد و مقررات عرفی بین­المللی تبدیل شده و در حال حاضر هر دو مجموعه قوانین و مقررات به نام حقوق بشردوستانه بین­المللی شناخته می شوند. مقررات پروتکل­های 1977 و کنوانسیون 1980 در مورد برخی سلاح های متعارف و پنج پروتکل آن، کنوانسیون 1997 اتاوا در مورد منع استفاده از مین­های زمینی ضد نفر و اساسنامه دیوان بین­المللی کیفری و نیز پروتکل 1999 منضم به کنوانسیون 1945 لاهه برای حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه وپروتکل اختیاری سال 2000 در خصوص ممنوعیت به کارگیری کودکان در مخاصمه مسلحانه می باشد. موارد مذکور مؤید وحدت این دو شاخه از حقوق محسوب می شوند به علاوه فهرست بلند معاهدات در زمینه حقوق بشر حاکی از اهمیت حیاتی و روزافزون این قواعد است. از این فهرست می توان به موارد ذیل اشاره کرد: وجود مقررات حقوق بشردوستانه می تواند امار­های باشد بر وجود تکلیف عمومی به مداخله، تکلیفی که هنوز اجماع جهانی نسبت به آن وجود ندارد و محل نزاع است.[10] در مخاصمات مسلحانه بین­المللی تمام قواعد مندرج در کنوانسیون­های پیش گفته و پروتکل­های الحاقی آن قابل رعایت است و تمام طرف­های متخاصم در جنگ­ها مکلف به رعایت این دسته قواعد می­باشند. نقض جدی و فاحش حقوق بشردوستانه، جنایت جنگی تلقی می گردد که در حیطه صلاحیت محکمه جزایی بین المللی می باشد محکمه جزایی بین المللی در سال 1998 تأسیس گردیده و صلاحیت رسیدگی به چهار جنایت: نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت علیه صلح را دارا می­باشد. این محکمه به جنایاتی رسیدگی می کند که پس از لازم الاجرا شدن اساسنامه و الحاق آن کشور به اساسنامه و لازم الاجرا شدن اساسنامه در مورد آن دولت، ارتکاب یافته باشد.[11]

4. جنایات قابل مجازات در حقوق بشردوستانه

الف. جنایت نسل­کشی

نسل­کشی یا ژنوسید از جنایات خیلی شدید بر علیه بشریت تلقی می­شود. در ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات نسل­زدایی (1948) نسل زدایی را اینگونه تعریف می­کند:

نسل­زدایی به هر یک از اعمال زیر گفته می­شود که به قصد نابودی کامل یا قسمتی از گروه­های ملی، نژادی، قومی یا مذهبی صورت می­گیرد.                         

  • کشتن اعضای گروه
  • وارد کردن آسیب شدید نسبت به سلامت جسمی و روحی اعضای یک گروه
  • قرار دادن عمدی یک گروه در معرض وضعیت زندگی نامناسبی که منتهی به نابودی فیزیکی یا بخشی از گروه شود
  • اجرای اقداماتی که به قصد جلوگیری از تولید مثل در میان گروه صورت می­گیرد
  • انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر.[12]

ب. جنایت علیه بشریت

جنایت علیه بشریت شامل تهدید نسبت به صلح، امنیت و رفاه جهان طی یک حمله نظام­مند یا گسترده به حقوق بنیادین بشری یک جمعیت غیرنظامی می­باشد. این شرایط خشونت سازمان­یافته ما را به تامل بیشتر در مسئله بشریت و مسائلی از این دست در مفهوم حداقل استاندارد قواعد موجودیت انسانی فرا می­خواند. پس این جنایت نه تنها تک­تک قربانیان را متاثر می­سازد بلکه جامعه بین­المللی را در کل تحت تاثیر قرار می­دهد. به علاوه این قاعده برخی حقوق فردی شامل حیات، سلامتی، آزادی و کرامت فرد قربانی را نیز مورد حمایت قرار می­دهد.   به­طور کلی جنایات علیه بشریت جنایاتی است که به علت شدت  قساوت  آن وجدان جامعه جهانی براثر وقوع ان جریحه دار می شود و اولیای دم این جنایات کل بشریت است.

طبق ماده 7 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی منظور از جنایات بر ضد بشریت اعمالی است که در یک حمله گسترده یا سازمان یافته بر ضد یک جمعیت غیر نظامی و با علم به آن حمله ارتکاب یابند و به سه دسته تقسیم می­شوند.

1. جنایات بر ضد تمامیت جسمی و روحی افراد شامل:

  • قتل
  • قلع وقمع
  • شکنجه
  • آزار به علل سیاسی، نژادی، قومی، ملی، فرهنگی،  مذهبی  و یا هر جنایتی که به موجب حقوق بین­الملل در ساسر جهان غیر مجاز شناخته شده­اند.

2. جنایت بر ضد آزادی­های افراد شامل:

  • به بردگی گرفتن
  • کوچ یا جابجایی اجباری جمعیت
  • حبس کردن یا ایجاد هر شکل دیگر محرومیت شدید از آزادی جسمی که‌ بر خلاف قواعد بنیادین حقوق بین الملل باشد
  • تجاوز جنسی،بردگی جنسی،فاحشگی اجباری،حاملگی اجباری، عقیم کردن اجباری و هر نوع خشونت جنسی مشابه با آنها
  • ناپدید کردن اجباری(اشخاص)
  • آپارتاید

3. سایر اعمال ضد بشری مشابه که عامدا به قصد ایجاد رنج زیاد یا صدمه شدید به جسم یا سلامت جسمی یا روحی صورت پذیرد.[13]

ج. جنایت جنگی

جنایت جنگی، جنایتی است که ارتکابش نقض حقوق بین‌الملل بشر دوستانه ناظر بر درگیری‌های مسلحانه را درپی دارد.[14] جنایات جنگی، نقض جدی مقررات عرفی یا معاهده ای حقوق بشر دوستانه در مورد مخاصمات مسلحانه‌ای هستند که باید نقض ارزش‌های مهم حمایت شده محسوب شوند و نتایج مهم و گسترده‌ای برای قربانیان به همراه داشته باشند و مطابق حقوق عرفی یا معاهده‌ای، متضمن ایجاد مسئولیت کیفری فردی برای مرتکبین باشند.[15] جرم جنگی به عنوان یک پدیده جزائی، جزء جرائم بین­المللی می­باشد. تعریف جنایت جنگی سابقه طولانی ندارد و برای نخستین بار بطور صریح در بند ج ماده 6 نورمبرگ تدوین شد. این منشور از جنایات قتل عمد، نابودی، برده­سازی، اخراج وسایر اقدامات غیرانسانی ارتکاب یافته علیه هر جمعیت غیرنظامی پیش از جنگ یا در حین آن یا آزار افراد به دلایل سیاسی، نژادی یا مذهبی در ارتباط با هر جرمی که در صلاحیت محکمه قرار می­گیرد خواه نقض حقوق داخلی کشور محل وقوع محسوب شود یا خیر صحبت می­کند.[16] بطور کلی جنایات جنگی شامل تمام اعمالی است که عمدا قوانین و عرف جنگ را نادیده می­گیرد.

سایر مواردی که جنایت جنگی محسوب می شوند عبارت اند از :

  • قتل عمدی
  • شکنجه و رفتار غیرانسانی
  • عمدا موجبات رنج شدید دیگران را فراهم کردن
  • صدمه شدید به جسم یا سلامتی
  • حمله به جمعیت غیرنظامی
  • اخراج یا انتقال غیرقانونی گروه های غیرنظامی
  • استفاده از سلاح ها یا روش های ممنوع جنگی (سلاح های شیمیایی ، باکتریولوژیک و آتشزا)
  • استفاده خائنانه از علائم و دیگر نشانه های حفاظتی
  • غارت اموال عمومی یا خصوصی

در چهار معاهده ژنو رعایت و حفظ حقوق مجروحان،‌ بیماران و غرق شدگان نیروی دریایی و نیز تمام زندانیان جنگی بی­هیچ تمایزی پیش­بینی شده و در نتیجه حق حمایت برابر برای تمام قربانیان جنگ تضمین شده است. معاهده چهارم به حفظ حقوق اشخاص غیرنظامی در دوران جنگ می­پردازد.

پروتکل­های الحاقی این حمایت را به تمام اشخاص آسیب دیده از درگیری­های مسلحانه گسترش می دهند و هرگونه حمله رزمندگان و طرف­های درگیر را اعم از اینکه درگیری بین­المللی باشد یا داخلی به افراد و اهداف غیرنظامی ممنوع می­کند.[17]

د. جنایت علیه صلح

با این که واژه تجاوز در منشور ملل متحد بسیار به کار رفته است ولی در هیچ کجای منشور از آن تعریفی ارائه نشده است. در سال ۱۹۷۴ قطعنامه­ای با عنوان " قانون نامه تعریف تجاوز" به تصویب مجمع عمومی سازمان مللل متحد رسید. طبق این قطعنامه تجاوز عبارت است از " استفاده از زور توسط یک کشور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشور دیگر یا به طریق دیگری ناسازگار با منشور ملل متحد. مصادیق تجاوز بسیار متنوع است مانند حمله به یک کشور، انضمام سرزمین کشوری دیگر به خاک خود با توسل به زور، بمباران سرزمین های یک کشور، حمله به نیروی هوایی، دریایی و زمینی یک کشور، محاصره بنادر یک کشور و ...

لزوم اجرای قواعد بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه، از زمانی که منشور ملل متحد کاربرد زور را ممنوع نموده است و تجاوز نامشروع شناخته شده است مسئله «جنایت بر ضد صلح» پدیدار گشته است و بیشتر احساس می شود.[18]

5. موارد نقض حقوق بشردوستانه در عاشورا

حقوق جنگ از قدیمی‌ترین حقوق شناخته شده بشری است که قدمت بسیار دارد و حتی در دوران جاهلیت و پس از آن در زمان ظهور اسلام نیز برای آن قواعد بسیاری تدوین شده و مورد احترام و رعایت جوامع آنروز بوده است. بنابراین می توان اذعان داشت که در زمان واقعه عاشورا حقوق جنگ وجود داشته است. قیام عاشورا دارای وجوه متفاوت است و از زوایای متعدد می­توان آن را مورد توجه قرار داد. یکی از مهم ترین وجوه حادثه عاشورا نقص حقوق بشردوستانه است که در ادامه به آن می پردازیم.

 

جنگ در ماه حرام

در تمام جوامع بشری جنگها نیز آدابی دارد که رعایت آن از سوی دوطرف ضروری است و تجاوز از آن امری غیرقانونی و غیر انسانی محسوب می شود. یکی از قوانینی که در قبایل عرب وجود داشت و بعد از اسلام نیز به رعایت آن تاکید شده است منع جنگ و خونریزی در ماه­های حرام است.

بعضی از مفسران تحریم جنگ در این چهار ماه را از زمان حضرت ابراهیم  علیه‌السلام می­‌دانند که در عصر جاهلیت عرب نیز به‌عنوان یک سنت به قوت خود باقی بود، هرچند آن‌ها طبق امیال و هوس‌های خود گاهی جای این ماه‌ها را تغییر می‌­دادند، ولی در اسلام همواره ثابت و لایتغیر است که سه ماه آن پشت سرهم ذی‌القعده و ذی‌الحجه و محرم و یک ماه جدا است و آن ماه رجب است و به قول عرب‌ها سه ماه سرد (یعنی پشت سرهم) و یک ماه فرد است. در حقیقت عرب چون پاس احترام این ماه‌ها را نگاه می­‌داشتند، لذا از هرگونه قتل و غارت و آدم کشی در آن‌ها اکیدا ممانعت به عمل می ‌آوردند. در ماه‌های حرام به کسی تعرض نمی­‌شد. نه قتل و تجاوزی و نه هتک حرمتی به وقوع نمی­‌پیوست. حتی حیوانات هم از امنیت و آزادی برخوردار بودند و تامین جانی داشتند. اگر در این مدت به کسی تعدی می­‌شد، عموم قبایل خود را موظف می‌­داشتند که متجاوز را سرکوب کنند و متعدی را به کیفر رسانند.[19] هر قبیله‌ای هم که با هم جنگ داشتند مانند: اوس و خزرج که ۱۲۰ سال با هم نزاع و پیکار می‌کردند، در این چهار ماه متارکه می‌کردند، اسلام که یک دین اجتماعی بود هر ادب و سنت ملی که مخالف با عقل و شرع نبود حفظ می‌کرد، در دوره اسلام ماه‌های حرام مورد احترام تمام قبایل بود جز آنکه بنی امیه چون بر کرسی ریاست نشستند نه تنها آداب و سنن دین اسلام را محو کردند، بلکه آداب و رسوم ملی عرب را هم زیر پا گذاشتند و به اسم حمایت از دین اسلام و شریعت جنگ براه انداخته‌اند و مسلمانان علیه نه دشمنان اسلام بلکه علیه ملتی مسلمان وارد جنگ شدند، لذا مورخین عرب آن‌ها را از نژاد عرب نمی‌شناسند.[20] آنان در دو زمان این قانون را زیر پا گذاشته و به جان امام حسین (ع) تعرض کردند.

اول: زمانی بود که امام حسین(ع) بیعت با یزید را نپذیرفت و به سوی مکه رفت. با نزدیک شدن ایام حج یزید و عمالش در صدد برآمدند از امنیت حرم و ماه­های حرام سوء استفاده کرده و امام را ترور کنند. زمانی که امام از این موضوع آگاه می­شود به علت حرمت گذاشتن به حرم الهی و ماه حرام از مکه خارج می­شود.

دوم: زمانی که امام توسط ابن زیاد و عمربن سعد محاصره شدند و تلاش امام در جهت ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام در قلب آن از خدا بی­خبرا موثر نیافتاد فلذا امام به دستور قرآن که می­فرماید: ماه حرام در مقابل ماه حرام ( اگر دشمنان احترام آن را شکستند و در آن با شما جنگیدند شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنیدو تمام ماه و تمام حرامها قابل قصاص است هرکسی به شما تجاوز کرد همانند او بر وی تعدی کنید و از خدا بپرهیزید...)[21] درصدد دفاع بر آمده و از باب دفاع و مقابله به مثل با آنان جنگید.[22]

بنابراین امام حسین (ع) برای جنگ به طرف کوفه حرکت نکردند ، بلکه به دعوت کوفیان و برای استقرار حکومت اسلامی واقعی به طرف کوفه حرکت کردند اما با عهد شکنی کوفیان و حمله مزدوران حکومت اموی مواجه شدند و حتی آنگاه که چاره ای جز مقابله با آنان را نداشت هیچگاه آغاز کننده جنگ نبود بلکه دشمنان حضرت آغاز کننده جنگ بودند، شاهد بر این مطلب گفتار عمر سعد است که روز عاشورا خطاب به لشکرش گفت شاهد باشید که اولین تیر را من به طرف حسین رها کرده ام.

 

نقص عهد و پیمان

از مهمترین اصول مورد اهتمام حقوق بین الملل معاصر، اصل "حقوق قراردادها و لزوم پایبنـدی بـه تعهدات" می باشد. و تنها با رعایت این اصل، کشورها می توانند به طور سازنده با یکدیگر تعامل کنند؛ زیرا یکی از عوامل مهم درگیری ها و جنگ ها در طول تاریخ عدم پایبندی به تعهدات بوده است.دیـوان بین المللی دادگستری، که ارگان قضایی سازمان ملل متحد است، اولین منبع در حل و فصل اختلافهای میان دولتها را "قرارداد" معرفی می کند (حتی در زمینه دعاوی خصوصی). منابع دیگر، نظیـر عـرف بین المللـی، اصول کلی حقوقی، رویه قضایی و دکتـرین حقـوقدانـان، در مراتـب بعـدی از جهـت اعتبـار قـرار دارنـد. انعقاد توافقنامه های بین المللی، رایجترین روش ایجاد قواعد بینالمللـی محسوب میشود. تمامی این توافقنامه ها(قراردادها، کنوانسیونها، پروتکـلهـا، مصـوبه هـا) نمایـانگر تلفیـق اراده های دو یا چند تابع بینالمللی، به منظور تنظیم منافعشـان از طریـق قواعـد بـین المللـی هستند. این امر، نشانگر اهمیت فوق العاده و اولیه قراردادها در حقوق بین الملل معاصر است و بیـان می کند که قراردادها منبع بسیار خوبی برای ایجاد دوستی ها و وفاق های بین المللی هستند. از نظر قوانین بین الملل زمانی که عدم رعایت قرارداد به صورت یک جانبه صورت گیرد فسخ رخ داده است. با این اصل پیمانها با تغییر شخص ویا هیئت حاکم و دگرگونی اوضاع و شرایط همچنان به قوت واحترام خود باقی خواهد ماند. زمامدار بعدی حق تبدیل و یا ابطال قراردادی را که قبلا به طور مشروع بین گروهها به امضا رسیده است ندارد. این مطلب در مورد هر نوع معاهده اعم ازر دایمی و یا محدود و موقت یکسان خواهد بود.فسخ قرادادها یا نقض تعهدها از رذیلت های اخلاقی فراوانی سرچشمه می گیرد که مهمترین آن شامل:

 دروغ: فرد متعهد از ابتدا قصد انجام پیمان را نداشته و به دروغ پیمان می بندد تا به منافعی برسد.

منافع: در مواردی فرد از ابتدا قصد پایبندی به قرارداد راداشته اما به محض اینکه منافع او در تعارض با قرارداد قرار گیرد قرارداد را فسخ می کند.

غفلت: فسخ قرارداد به دلیل عواملی چون سوء تدبیر یا فراموشی

بهانه گیری: بهانه های چون کوچک یا غیرمهم بودن قرارداد یا توجیه فسخ قرارداد به دلیل سوء سابقه طرف مقابل. [23]

با این مقدمه وقتی به صحنه عاشورا می­نگریم در یک طرف مظاهر برجسته ای از وفا را می­بینیم و در سوی دیگر نمونه­های زشتی از عهدشکنی و بی­وفایی و نقض پیمان و بیعت و زیر پاگذاشتن تعهدات را. حتی از نقاط ضعفی که امام حسین (ع) برای معاویه برمی­شمرد آن است که وی به هیچ یک از تعهداتی که نسبت به امام حسن مجتبی و سید الشهدا (ع) داشته است، وفا نکرد. از نقاط ضعف کوفیان نیز بی وفایی بود چه بیعتی که با مسلم­بن­عقیل کردند و قول یاری دادند و تنهایش گذاشتند چه نامه­هایی که به امام حسین (ع) نوشته وعده نصرت و یاری دادند ولی در وقت لازم نه تنها به یاری امام برنخاستند بلکه در صف دشمنان او قرار گرفتند و آن نامه­ها و عهدها و امضاهای خود را زیر پاگذاشتند. امام حسین (ع) در منزل بیضه در سخنی که با لشکریان حر داشت ضمن یادآوری نامه نگاری­ها و بیعتی که برای حمایت و یاری بسته بودند می­فرماید: "اگر اهل وفا به پیمان نیستند و عهد خویش را شکسته اید و بیعت مرا از گردن خود کنار نهاده­اید به جانم سوگند این روش از شما کوفیان چندان ناشناخته و شگفت نیست با پدرم، با برادرم و با پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز همین کار را کردید." در روز عاشورا نیز در خطابه­ای پرشور و انتقادآمیز از بیعت و بیعت شکنی از عهد و بی وفایی آنان یاد می­کند و بر آن همه سست رایی و نامردی و زیر پا نهادن تعهدات، ملاتشان می کند.[24]

 

قطع آب

در نظام حقوق بین الملل بهره مندی انسا نها از حق بر غذا و آب در همه وضعیت ها ازجمله مواردی است که حتی در طول درگیری مسلحانه نیز جاری باید رعایت شود این حقوق مبتنی بر تعهدات و الزاماتی آمره یا همگانی هستند که در همه حالت ها و برای همه بازیگران بین المللی الزام آورند. ازآنجاکه هنگام مخاصمات هم حقوق بشر و هم حقوق بشردوستانه قابل اعمال است، یک عمل واحد می تواند در هر دو نظام حقوقی، نقض یا تخلف محسوب شود. حق بر غذا به عنوان یک حق بشری از حقوقی است که در مجموعه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طبق هبندی می شود و برای نخستین بار در مقیاس جهانی در ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر، مبنی بر اینکه هر کس حق دارد که سطح (مطلوب) زندگی، سلامت و رفاه خود و خانواد ه اش را از حیث غذا، مسکن و مراقبت های پزشکی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند شناسایی شد. پس از آن در مواد 1 و6  در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به ترتیب با این بیان که هیچ ملتی را نمی توان از وسایل معاش خود محروم کرد  و همچنین حق حیات از حقوق ذاتی شخص انسانی است تأکید شد. سپس در ماده 11 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این حق از حق کلی تر و جزئی از آن را تشکیل داده است. بند اول ماده 11 میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تعدادی از موارد مربوط به حق داشتن سطح مناسب زندگی را برشمرده که شامل خوراک، پوشاک و مسکن می شود. از متن ماده برمی آید که این حق، منحصر به موارد مذکور نیست و حق آب نیز قطعاً یکی از موارد مهم برای برخورداری از سطح زندگی کافی لازم است. این امر از سوی کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تفسیر عام شماره 15 به تفصیل مطرح شده است. اگر مردم به آب کافی و سالم دسترسی نداشته باشند حق غذا محقق نخواهد شد. حق بشری بر آب به هرکس استحقاق می دهد که آب کافی، سالم،قابل دسترسی فیزیکی با هزینه معقول برای مصارف شخصی و خانگی داشته باشد. کفایت آب سالم برای پیشگیری از مرگ ناشی از بی آبی، کاهش خطر بیماری مرتبط با آب و تأمین آب برای مصرف، پخت وپز، بهداشت شخصی و خانگی از ضروریات است. حق بر آب، جزء تضمین های لازم برای تأمین سطح کافی زندگی مندرج در بند مذکور قرار می گیرد به ویژه آنکه آب یکی از بنیادترین ضروریات بقا و ادامه حیات است. حق بر آب، ارتباط ناگسستنی با حق بر بالاترین سطح قابل وصول سلامت (بند 1 ماده 12) و حق بر غذای کافی (بند 2 ماده 11) دارد. حقوق بین­الملل بشردوستانه این حق را در ارتباط با سایر حق های بشری مندرج در منشور بین الملل حقوق بشر به عنوان حق بر حیات و کرامت انسانی مورد توجه قرار داده و تعهدات الزام­آوری در زمینه حق آب و غذا در زمان مخاصمتات مسلحانه بین­المللی و شرایط اشغال ایجاد نموده و تا آن حد پیش رفته که استفاده از سلاح گرسنگی و تشنگی در این منازعات را به منزله جنایات جنگی، جنایات  نسل­کشی و جنایات علیه بشریت قلمداد نموده است.[25] در حادثه کربلا نیز این جنایات به روشنی دیده می­شود. عبیدالله بن زیاد طی نامه ای از حر می خواهد که امام حسین(ع)را در سرزمینی بدون پناهگاه و آب و آبادی فرود آورد. و همین که امام حسین(ع) در سرزمین کربلا فرود آمد و مستقر گردید عمر بن سعد از سوی عبیدالله بن زیاد ماموریت یافت که بین امام حسین(ع) و آب حایل گردد. ابو­حنیفه دینوری در این باره می نویسد: "ابن زیاد به عمر بن سعد نوشت که از حسین(ع) و یاران او آب را باز گیرد و نباید یک جرعه آب بنوشد". آنان از روز هفتم تا دهم محرم یعنی پایان جنگ با جدیت تمام از شریعه فرات حفاظت می نمودند که مبادا امام حسین(ع) و یارانش از آن آب بردارند.[26]

 

حمله به امام حسین(ع) در وقت نماز

یکی از ظلم و ستمها در روز عاشورا علاوه بر تخلف از قوانین جنگی، نقض آشکار دستورات دین اسلام بوده حمله به امام حسین(ع) و یارانش در وقت نماز است. ابن اثیر در کامل می‌‌نویسد ابو ثمامه صائدی چون جنگ روز عاشورا را شدید دید عرضه داشت‌ "من دوست دارم، پروردگارم را ملاقات کنم در حالی که نماز ظهر را خوانده باشم‌". حضرت فرمود: "نماز را یادآوری کردی‌، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد".آن گاه به یاران فرمود: به کوفیان بگوئید دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم کوفیان مخالفت کردند حضرت اباعبدالله‌ علیه‌السلام خود اذان گفت وقتی اذان تمام شد خطاب به عمر سعد فرمود: "وای بر تو ای پسر سعد! آیا احکام اسلام را از یاد بردی؟ آیا جنگ را متوقّف نمی‌کنی تا ما نماز خود را و شما نماز خود را بخوانید و سپس به پیکار برگردیم؟"  عمر سعد جواب نداد امام‌ علیه‌السلام فرمود: "شیطان بر او چیره شده است".[27]

سپس همانجا در میدان جنگ نماز خواندند، نمازى که در اصطلاح فقه اسلامى نماز خوف نامیده مى شود. (نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است نه چهار رکعت یعنى انسان اگر در وطن هم باشد باز باید دو رکعت بخواند براى اینکه مجال نیست در آنجا باید مخوف خواند. چون اگر همه به نماز بایستند وضع دفاعیشان به هم مى خورد، سربازان موظف هستند در حال نماز نیمى در مقابل دشمن بایستند و نیمى به امام جماعت اقتدا کنند. امام جماعت یک رکعت را که خواند صبر مى کند تا آنها رکعت دیگرشان را بخوانند. بعد آنها مى روند پست را از رفقاى خودشان مى گیرند در حالى که امام همین طور منتظر نشسته یا ایستاده است سربازان دیگر مى آیند و نماز خودشان را به رکعت دوم امام می­خوانند.)

ابا عبدالله چنین نماز خوفى خواند، ولى وضع ابا عبدالله یک وضع خاصى بود  زیرا چندان از دشمن دور نبودند. لهذا آن عده اى که مى خواستند دفاع کنند نزدیک ابا عبدالله ایستاده بودند و دشمن بی­حیاى بی­شرم حتى در این لحظه هم آنها را راحت نگذاشت . در حالى که ابا عبدالله مشغول نماز بود دشمن شروع به تیراندازى کرد، دو نوع تیراندازى هم تیر زبان که یکى فریاد کرد: حسین نماز نخوان نماز تو فایده اى ندارد تو بر پیشواى زمان خودت یزید یاغى هستى لذا نماز تو قبول نیست و هم تیرهایى که از کمان­هاى معمول­شان پرتاب مى کردند. یکى دو نفر از صحابه ابا عبدالله که خودشان را براى ایشان سپر قرار داده بودند روى خاک افتادند و به شهادت رسیدند.[28]

 

نقص حقوق کودکان

کودکان عامل برانگیختن مخاصمات مسلحانه نیستند، اما همواره صدمات زیادی را در این رابطه به صورت گوناگون متحمل شده اند. بنابراین از آنجا که بیشترین سهم صدمات ناشی از مخاصمات مسلحانه، متوجه این دسته از غیر نظامیان می شود، به همین جهت سازمان ها و نهادهای بشر دوستانه و دولتها را به اندیشه حمایت از این قشر آسیب پذیر واداشته است.

امروزه حقوق کودک و مسائل ناشی از آن ، بخش عمده ای از متون حقوقی ممالک مترقی جهان را به خود اختصاص داده است. از زمانی که اولین اعلامیه جهانی حقوق کودک پس از جنگ جهانی دوم به سال 1959 ، تدوین و منتشر شد، چهل و یک سال می گذرد. در این مدت ، تغییرات چشمگیری در زمینه مسائل مربوط به حقوق درک و رعایت جوانب مختلف آن حاصل گردیده که دیگر افراد نمی توانند به میل خود مانع از تحصیل

اطفال شوند و یا نسبت به تربیت آنان کوتاهی کرده و آنان را وادار به کار کنند. در حقیقت ما به سوی حقوق جهانی کودکان پیش می رویم که با تصویب کنوانسیون حقوق کودک در سال 1989، گام بزرگی در این زمینه برداشته شده است. با این وجود، نکته قابل تأمل اینکه در کنوانسیون  1989که تنها کنوانسیون حقوق بشری است که در آن به طور واضح به حقوق بشر دوستانه ارجاع شده است، از تکلیف دولتهای عضو به حمایت از کودکان در خلال منازعات اشاره داشته، اما از حق کودکان به دریافت چنین حمایت هایی سخن به میان نیاورده است. البته در دهه های اخیر، نظام بین المللی به ویژه سازمان ملل بسیار کوشیده تا اجرای عدالت کیفری درباره کودک، پیشگیری از جرایم کودک و حمایت از کودک محروم از آزادی را بهبود بخشد. از اینرو در راستای حمایت های بین المللی از حقوق کودک می توان به چهار سند از جمله مجموعه قواعد حداقل سازمان ملل درباره تشکیلات و چگونگی دادرسی کودک موصوف به قواعد پکن، اصول راهبردی سازمان ملل برای پیشگیری از جرایم کودک موصوف به  اصول ریاض، قواعد حداقل سازمان ملل برای حمایت از کودک محروم از آزادی و کنوانسیون حقوق کودک که هر یک تأثیر به سزایی بر سرنوشت کودک در جهان بخشیده، اشاره نمود.

به طور کلی یکی از موارد رعایت حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه بین المللی، رعایت حقوق کودکان در خلال مخاصمات مسلحانه و مصون ماندن آنان از خطرات و بلایای ناشی از آن می باشد. اصلی که امروزه افکار عمومی آنرا تصدیق نموده و برای آن ضمانت های اجرایی قائل می شود. اگر چه نقض حقوق غیر نظامیان به ویژه حقوق کودک از چندین دهه قبل، یک جنایت بین المللی محسوب می گردید، اما در حال حاضر علاوه بر ممنوعیت قراردادی و عرفی این حملات و قابل تعقیب بودن عاملان آن بر پایه اسناد بین المللی موجود، محاکمی همچون دیوان کیفری بین المللی تأسیس گردیده اند تا براساس شمول صلاحیت خویش به این گونه جرایم رسیدگی نمایند. انعکاس حمایت از حقوق کودکان را می توان در تمامی مراحل مخاصمه و قبل و بعد آن در اسناد بین المللی ملاحظه نمود. مع الوصف، نقض قواعد مندرج در این اسناد، امروزه موجبات مسئولیت کیفری مرتکبین را به عنوان مجرمان جنگی فراهم می آورد. در این بین، نباید از جایگاه و نقش سازمان ها و نهادی بین المللی همچون کمیته بین المللی صلیب سرخ ، نهادهای ملی صلیب سرخ و هلال احمر، کمیته حقوق بشر، شورای امنیت و نهادهای امدادی در جهت گسترش ، تحول و ترویج حقوق کودک غافل ماند. چرا که هر یک از این نهادها به نوبه خود در ایفای وظایف خویش به نحوی مطلوب اقداماتی را انجام داده اند. کودک در نظام بین المللی از دو نوع حمایت عام و خاص برخوردار است. به طور کلی کودکان در دسته غیر نظامیان قرار گرفته و ازحمایتهای عامی که حقوق بشر دوستانه بین المللی در مورد این افراد مقرر داشته، برخوردار می شوند. یکی از عمده حقوقی که غیر نظامیان از آن برخوردارند عدم تهاجم نظامی علیه آنها بوده چرا که آنها بایداز هرگونه حمله نظامی مصون باشند. همچنین با آنها بایستی به نحو انسانی رفتار شود و تمامیت جسمی و اخلاقیات آنها مورد احترام باشد. نظر به شرایط سنی و امکان وارد شدن صدمات جسمی و روحی به کودکان ، به هنگام جنگ یا پس از آن ، آنها نیازمند حمایت ویژه هستند. اما برای مرتفع نمودن خلأها و نیازهای کودکان در این حین امتیازاتی برای آنها در نظر گرفته می شود که هدف آنها " مصونیت کودک از هر طریق و به هر شیوه ای" است. در این راستا، هر گونه اقدام تقنینی، اجرایی و قضایی در سطح ملی و بین المللی، اقدامات نظارتی دولتها، اعزام نهادهای حافظ صلح و امنیت بین المللی نهادهای بین الدولی یا غیردولتی که منافع عالیه کودک را مورد توجه قرار دهند، مکمل یکدیگر خواهند بود. [29] در حادثه عاشورا یکی از نمونه­های شقاوت انسانی را میتوان در کشتن کودکان تبیین کرد که ازجمله آن شهادت علی اصغر(ع) و حضرت رقیه(س) است بی آنکه جنگی کرده باشند مورد آزار های روحی و جسمی قرار گرفتند .

                                          

نقص حقوق زنان

علی رغم این که زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه معمولاً نیروی جنگی دشمن محسوب نمی شوند متاسفانه از جمله گروه های انسانی هستند که بیش ترین آسیب ها را از جنگ متحمل گشته و قربانیان اصلی و گسترده مخاصمات مسلحانه را تشکیل می دهند . بر ای جلوگیری از این آسیب ها، مخاطرات و تهدید ها علیه زنان و کودکان احکام خاصی در مقررات خاصی در اسناد بین المللی حقوق بشردوستانه لحاظ گردیده است. نخستین بار وضع قواعد ی که برای حمایت از زنان در جنگ باشد در قانون لیبر بود ماده 47 این قانون قواعد مربوط به مجازات افراد مرتکب تجاوز به عنف به ساکنین کشور متخاصم را مقرر می کرد.با وجود تمام بیرحمی های جنگ جهانی دوم یک نفربه داشتن مسئولیت در ارتکاب این جنایات متهم نشد. حقوق بین الملل بشر دوستانه به عنوان یک حقوق توسعه یافته در کنوانسیون های ژنو در زمینه حمایت هایش از زنان بسیار دور از دسترس است. حمایت های خاص اسناد بین المللی حقوق بشردوستانه از زنان و کودکان مربوط به زمان پس از اشغال سرزمین طرف مخاصمه می باشد اما در حین مخاصمات مسلحانه حمایت از این اشخاص بویژه در منطقه جنگی موضوعیت ندارد بلکه این حمایت در قالب حمایت از غیر نظامیان می باشد که زنان و کودکان نیز از جمله آنان محسوب می شوند. تنها حمایت ویژه ای که در اسناد بین المللی از زنان صورت گرفته متوجه زنان باردار و تازه زایمان کرده شده است. همچنین  در بند 1 ماده  76 پروتکل اول الحاقی 1977 حمایت عامی هم از عموم زنان در جریان مخاصمات مسلحانه صورت گرفته است. که بیان می دارد "زنان باید مورد احترام خاص قرار گیرند و بویژه در برابر هتک ناموس ،فحشای اجباری و اشکال دیگر حمله غیرمحترمانه حمایت شده و خواستار تامین نیاز های مختلف مناسب با سن آنان شده است". به طور کلی تا کنون جامعه بین المللی توجه لازم را نسبت به حقوق زنان در جنگ مبذول نداشته است و آن را در زمره جنایاتی مثل جنایات جنگی و آدمکشی،نسل کشی ،به بردگی گرفتن،تبعید و دیگر اعمال ضد بشریت که علیه افراد غیرنظامی انجام گرفته قرار داده است. [30] نگاه به واقعه عاشورا و آنچه که به زنان گذشت نشان می دهد هیچ یک از قوانین بشردوستانه در مورد زنان حاضر در صحنه رعایت نشده و حتی با قوانین برخورد با غیر نظامیان نیز قابل قیاس نیست که از جمله آن میتوان به شرایط روحی رباب مادر حضرت علی اصغر (ع)، کشتن ام وهب، و آزار روحی و جسمی زنان اسیر شده اشاره کرد.

 

تاراج اموال و به آتش کشیدن خیمه­ها

با بروز جنگ در راه زندگی غیرنظامیان وقفه و مشکلات اجتناب ناپذیری ایجاد می­گردد ولی دولت­های متخاصم مکلف­اند تلاش کنند که تاثیر سوء درگیری­های نظامی برای غیرنظامیان به حداقل ممکن برسد. براین اساس مقررات لاهه در مورد سرزمین­های اشغالی، حمایت وسیعی را معطوف به اموال خصوصی کرده است حمایتی که هم اکنون در حقوق بین الملل عرفی استقرار یافته است. اصل الزام به حفظ حرمت اموال خصوصی از طرف دولت اشغالگر، به صراحت در ماده 46 مقررات لاهه مورد توجه قرار گرفته است. براساس این ماده، دولت اشغالگر باید به مالکیت خصوصی در سرزمینهای اشغالی احترام گذارد. از این رو انهدام اموال خصوصی بدون مبرم نظامی، یا در صورتی که صرفاً در جهت هدفهای انتقام جویانه یا خسارت بار به دشمن باشد، ممنوع است. همچنین به موجب ماده 3 مشترک کنوانسیون های 1949 ژنو که ناظر بر مخاصمات مسلحانه داخلی است، تخریب و تاراج اموال عمومی و خصوصی ممنوع بوده و طرفهای درگیر جنگ نباید به تخریب و غارت نامشروع و دلبخواهانۀ اموال خصوصی یا عمومی، حتی اموال متعلق به طرف متخاصم، بپردازد.[31] اما می­بینیم عصر عاشورا لشکر یزید بعد از اینکه امام حسین (ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمه‌ها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند آن نامردمان به سوی خیمه‌های حرم امام حسین (ع) روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهل‌بیت پاک با آن بی‌شرمان بر سر جامه‌ای در کشمکش بود و عاقبت آن لئیمان جامه را از او می‌ربودند.[32]

آتش زدن خیمه هایى که زنان و کودکان خردسال در آن بودند نشان مى دهد که هدف نهایى دشمن این بود که حتى نسل و ذریه پاک رسول خدا(ص) را ریشه کن کنند این صحنه ها نشان از بى رحمى و سنگ دلى دشمنان و اوج مظلومیت خاندان اهل بیت(ع) دارد.[33]

 

بی حرمتی به شهدا ولگدمال کردن بدن مبارک امام (ع و یارانش) با سم اسبان

وضعیت جنگ تلفات انسانی فراوانی را به همراه دارد. احترام و بزرگداشت نسبت به افرادی که در طول جنگ جان خود را از دست داده­اند در سرتاسر دنیا وجود دارد.  این قاعده در کنوانسیون الحاقی ١، تحت عنوان کلی احترام به اجساد درج گردیده که مفهوم آن جلوگیری از غارت بقایای اجساد قربانیان می باشد. در رابطه با مفقودین کنوانسیونهای چهارگانه ژنو از قییل ماده  122کنوانسیون سوم ژنو، ماده 136 کنوانسیون چهارم، مواد 16 و 17 کنوانسیون اول با تأسیس دفتر اطلاعاتی اشاره دارند تا اطلاعات مربوط با اسرای جنگی غیرنظامیان در آن ثیت و بر این اساس تحقیقاتی را در خصوص سرنوشت مفقودان آغاز نمایند. در مورد اجساد نیز هرچند در ذیل عنوان مفقودین اشاره شده اما به طور خاص در کنوانسیونهای ژنو 1949 به آن پرداخته شده است. وظیفه جست و جو و جمع آوری اجساد در دستورالعملهای نظامی متعدد قید شده است از جمله اینکه متوفیان در گورهای دسته جمعی قرار گیرند مگر آن که دلایل مذهبی یا ضرر و زیان بهداشتی اقتضا نماید سایر تدابیر اتخاذ گردد در هر صورت تدفین باید محترمانه و بر اساس آیین مذهبی متوفی به عمل آید، قبرها علامت گذاری شوند و از گورهای آنها حفاظت و حمایت شود. از طرفی مطابق اساسنامه دیوان کیفری بین­المللی ممنوعیت مثله اجساد قربانیان در جریان درگیریهای مسلحانه در چارچوب هتک شأن و منزلت اشخاص قرار میگیرد که بر اساس عناصر تشکیل دهنده جرم، نسبت به جسد اشخاص نیز اعمال میگردد. شمار بسیاری از دستورالعمل های نظامی نیز، مثله اجساد قربانیان، و سایر اعمال منجر به هتک حرمت اجساد را ممنوع اعلام کرده اند.[34] از جنایاتی که در کربلا صورت گرفته بی حرمتی به شهدا است. آنان علاوه بر مثله کردن اجساد و بریدن سرها، اجساد آنان را نیز با سم اسبان لگدکوب کردند. سپس کشته‌های خودشان را پیدا کرده دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین (ع) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا اینکه توسط قبیله بنی‌اسد دفن شدند.[35]

 

آزار اسیران

گرفتن اسیر به عنوان غنیمت جنگی از زمانها قدیم در جنگها و درگیر ها معمول بوده و رفتاری هم که با اسرا صورت می گرفت با توجه به مکاتب و مذاهب مختلف، تفاوت داشته است. با اسیر کردن نیروهای طرف مقابل نه تنها از شرکت آنها در جنگ جلوگیری و موجب تضعیف قوای نظامی دشمن میشود  بلکه با باازجویی از اسیران میتوان از امکانات و برنامه های دشمن اطلاعات زیادی بدست آورد. نقطۀ آغاز حقوق بشردوستانۀ بین المللی )به صورت سلسله اصول و مقررات انسانی که در ایام جنگ مورد توجه دولتها بوده و از لحاظ حقوقی، جنبۀ قانونی و عملی پیدا کرده است( سابقه چندان طولانی ندارد و به نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی برمی گردد. در میانه قرن نوزدهم آشکار بود که تعداد معینی از اصول برای رفتار با زندانیان جنگی درحال به رسمیت شناخته شدن است، اما این اصول در جنگ داخلی امریکا )جنگ انفصال( با آنکه خیلی به آن تمایل نشان داده می شد، رعایت نگردید. در نیمه دوم همین قرن کوشش ها بسیار شد تا وضع سربازان مجروح و زندانیان جنگی بیش ازپیش بهبود یابد. در سال 18774 م پس از تشکیل کنفرانسی در بروکسل در خصوص رفتار با اسرای جنگی اعلامیه ای صادر شد ولی به به تصویب نرسید اما در ادامه کنفرانس های بین المللی دیگری در سال 1899 و 1907 م در لاهه تشکیل شد که در آنها مقرراتی در باب رفتار با زندانیان جنگی تنظیم و در حقوق بین الملل نیز به  رسمیت شناخته شد. پس از جنگ جهانی دوم کنوانسیونهای 1929 ژنو اصلاح و در کنوانسیون سوم ژنو 1949 درج گردید

بررسی­ها در مجموعۀ مقررات و حقوق جنگ نشان می­­دهد که کنوانسیون­های چهارگانۀ 1949 ژنو و پروتکل­های الحاقی 1977 به طور صریح به موضوع پرداخته است.  در این مقررات به برخورد انسانی با اسیران جنگی تاکید شده است و هرگونه رفتاری که موجب به خطر افتادن جان و سلامتی اسرا و آزار روحی و روانی آن­ها شود ممنوع شده است.[36] اصولا اسیر گرفتن مسلمان بویژه اسیر کردن زن مسلمان طبق قوانین اسلام جایز نیست و این کار یزید نقض قوانین اسلام بود. تعداد اسرای کربلا مختلف نقل شده، اما گویا 8 مرد و 17 زن بوده اند. در میان اسراء امام سجاد(ع) ، امام باقر(ع) ، حضرت زینب(س) و پنج دختر دیگر امیرمؤمنان(علیه السلام) و ... حضور داشتند. بنابر نقل تاریخ دستهای امام سجاد را با زنجیر به گردن ایشان بسته بودند و از آن خون جاری بوده است. سخت ترین مرحله برای کاروان اسراء گویا شام بوده است. در شام شهر را آذین بستند و اهل بیت(ع) را از کوچه ها و بازار عبور دادند و مردم در حالیکه آنان با زنجیر، غل و طناب بسته بودند شادی می کردند بعد از تمام شدن مجلس شادی که در کاخ یزید صورت گرفت اهل بیت را سه روز در خرابه ای بی سقف جا دادند که به خرابة شام معروف شد.[37]

 

 نتیجه گیری

حقوق بین الملل بشر دوستانه مجموع قواعدی است که به دلایل بشر دوستانه هدف آن محدود نمودن اثرت برخوردهای نظامی می باشد. این حقوق از افرادی که در مخاصمات شرکت ندارند حمایت می کند و وسایل و روش های جنگیدن را تحدید و ممنوع می کند. حقوق بین الملل بشر دوستانه همچنین به عنوان حقوق جنگ یا حقوق برخوردهای نظامی می باشد. مبنای قواعدی که بر روابط بین دولت ها می باشد بر این مبنا و اساس، کنوانسیون ها و حقوق و مقررات عرفی و اصولی کلی حقوقی می باشد. که در واقع حقوق بشردوستانه بین الملل قابل اعمال در منازعات بین المللی می باشد.

از لحاظ تاریخی حقوق بین المللی بشر دوستانه ریشه در قواعد مذهبی و مدنی کهن دارد اما تدوین جهانی حقوق بین الملل بشر دوستانه در قرن نوزدهم آغاز شد. از آن بعد دولت ها توافق بر سر یک سری از قواعد عملی بر مبنای تجربه های تلخ جنگ ­های گذشته نمودند. این قواعد یک نمای دقیق را بین نگرانی­های بشر دوستانه و نیازهای نظامی کشورها ایجاد نموده است. با وجود زمینه تاریخی حقوق بشر دوستانه در همه دوران و بخصوص دین اسلام شاهد نقض فاحش این  مقررات در مخاصمه مسلحانه هستیم که فجیع­ترین آن واقعه عاشورا است. با وجود کوتاهی مدت زمان مبارزه بیشترین جنایات حقوق بشری در آن صورت می­گیرد که حتی با گذشت سال­ها از آن حادثه می­توان آن را از نظر حقوق بشردوستانه بین­المللی مورد بررسی قرار داده و محکوم کرد.

در واقعه عاشورا هر چند هردو سوی مخاصمه از یک دین واحد بودند اما یک سوی این جنگ از رعایت این مقررات سرباز زدند و مهمترین هدف حقوق بشردوستانه که حفظ کرامت انسانی است را نادیده گرفتند و به شقی­ترین رفتارها پرداختند. آنان علاوه بر حقوق نظامیان حقوق غیرنظامیان، زنان، کودکان، بیماران و اسیران را پایمال کرده و موجب ایجاد خطرات جانی و جسمی و روحی و روانی شدند. بر اساس آنچه گذشت این حادثه از نظر هر نوع مجازات بین­المللی قابل تامل است و می­توان بر اساس جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت علیه صلح آن را محکوم کرد.

در حقیقت حادثه عاشورا نمادی است مبین بین حق و باطل که معرفی آن نتایج زیر را به دنبال دارد:

شناختن اصل کرامت انسانی و عزت نفس بشری

بیدار شدن وجدان بشریت در مقابل ظلم

معرفی اسلام به کل جهان و به حق بودن آن

معرفی نهضت عاشورا برای جامعه بشری به ویژه از جنبه حقوقی و سیاسی

شناساندن ابعاد پنهان و اقدامات ضد بشری صورت گرفته و جلوگیری از تحریفات وارد شده بر واقعه عاشورا

رعایت اصول اخلاق در مخاصمات مسلحانه

جلوگیری از فجایع جنگی

جلوگیری از تبعیض نژادی، قومی و دینی

جلوگیری از هتک حرمت و تخریب اماکن عبادی و آثار مذهبی .

 

منابع

- حسینی ، لطیفه، محمدزاده، ناهید، فرادینی یا دینی بودن حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، دوفصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی، شماره 83 ، 1396.

- ذاکریان، مهدی، مفاهیم کلیدی حقوق بشر بین المللی، تهران، نشر بنیاد حقوقی میزان، چاپ دوم 1388.

 - مهرپور، حسین، نظام بین الملل حقوق بشر، تهران، انتشارات اطلاعات، 1390.

 - قربان نیا، ناصر، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1394.

- ترجمه دبیرخانه کمیته ملی حقوق بشر دوستانه، رعایت حقوق بشر دوستانه بین المللی، تهران، نشر سرسم، 1383.

- محقق داماد، مصطفی ، تدوین حقوق بشر دوستانه و مفهوم اسلامی آن، مجله حقوقی، شماره 18،  1374.

- محقق داماد، مصطفی ، ‌مبانی و توسعه مترقیانه حقوق بین الملل بشر دوستانه،، تهران، دانشگاه امام صادق علیه السلام، 1374.

- فقیه حبیبی، علی، جایگاه حقوق بشر دوستانه در اسلام و اسناد بین المللی، فصلنامه پژوهش­های سیاسی جهان اسلام، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1395.

 - صدیقیان کاشانی، منصوره و یزدانی، حسین، درآمدی بر رابطه حفظ صلح و رعایت قواعد حقوق بشر دوستانه، فصلنامه مطالعات بین المللی (ISJ)، سال 9، شماره 3، 1391.

 - کیتی شیایزری، گریانگ ساک ، حقوق بین المللی جزایی ، ترجمه بهنام یوسفیان، تهران، انتشارات سمت، چاپ دوم 1391 .

-  ورله، گرهارد، جنایات علیه بشریت در حقوق بین­الملل معاصر، مترجم امیر ساعد وکیل، مجله حقوقی بین­المللی، شماره 25، دوره 39، 1387.

- بیگ زاده ، ابراهیم، جزوۀ درسی حقوق بین الملل عمومی (2) ، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1382.

 -  دوانی، علی، تاریخ اسلام، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی،1370.

 - ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان حسین بن علی، قم، مکتب الحسین، 1385.

  - احمدی طباطبایی، محمدرضا، آرام، محمدرضا، اصل وفای به تعهدات و قراردادها؛ مقایسه حقوق بین الملل اسلامی و حقوق بین الملل معاصر، اندیشه های حقوق عمومی، سال چهارم، شماره اول، 1393.

 - محدثی، جواد، پیام­های عاشورا، قم، زمزم هدایت، 1385.

 - اسفندیاری، چنگیز، کوشا، سهیلا، میرعباسی، باقر، حق دسترسی به غذا از منظر حقوق بین­الملل بشردوستانه، علوم غذایی و تغذیه، 10، 3، 1392.

 - ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن علی، الفتوح، مصحح غلامرضا طباطبایی، مجد، مترجم محمد بن احمد بن مستوفی هروی، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، شرکت افست، 1372.

- دربندی، فاضل، ترجمه میرزا حسین شریعتمدار تبریزی، چاپ سوم، تهران، طوبای محبت، 1397.

- مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، تهران، صدرا، چاپ پنجاه و دوم، 1390.

- نمامیان، پیمان، طیبی، سبحان، حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه، مطالعات بین المللی پلیس، شماره 9، 31، 1391.

- زمانی، قاسم، حقوق بشردوستانة بین المللی و اشغال سرزمینهای ایران در جنگ تحمیلی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شماره 28، 1378.

 - ابی مخنف،  لوط بن یحیی، وقعه الطف، مترجم سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات بنی الزهرا، چاپ اول، 1380.

- داودی، سعید، رستم نژاد، مهدی، ره­آوری از کتاب: عاشورا ریشه ‌ها، انگیزه‌ ها، قم، امام على بن ابى طالب علیه السلام‌، 1388‌.

 - غیبی، محمد معین، شن و منزلت درگذشتگان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین­الملل بشردوستانه، تهران، دانشگاه شهیدد بهشتی، دانشکده حقوق، 1395.

 - قمی، شیخ عباس، ترجمه نفس المهوم (در کربلا چه گذشت)، مترجم محمدباقر کسره ای، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ پنجم، 1374.

 - موسوی، فضل الله، فامیل زوار جلالی ، امیر، بررسی تطبیقی حقوق بشردوستانۀ اسلامی با کنوانسیونهای چهارگانه 1949  ژنو؛ با تاکید بر رفتار با اسرای جنگی، مطالعات حقوق تطبیقی، دور ه 7 ، شماره2، 1395.

- Greenwood, Christopher, “Historical Development and Legal Basis”, in: The Handbook of  International Humanitarian Law, Dieter Felck (ed.), 2nd ed., 2008, Oxford University Press.

- Convention on the Prevention and Punishment of the Crime of Genocide, 1948, art. 2.

- Cassese, Antonio, International Criminal Court, New York, Oxford University Press, 2003, P 47.

 - https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/492795/

 - http://mehdighadyani.blogfa.com/post/6

 - https://www.academia.edu/7873715/

 - http://sarallah.valiasr-aj.com/include/showquestion.php?code=510

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[1] - حسینی ، لطیفه، محمدزاده، ناهید، فرادینی یا دینی بودن حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، دوفصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی، شماره 83 ، 1396.

[2] - Greenwood, Christopher, “Historical Development and Legal Basis”, in: The Handbook of  International Humanitarian Law, Dieter Felck (ed.), 2nd ed.,2008 ,  Oxford University Press.

[3] - ذاکریان،مهدی، مفاهیم کلیدی حقوق بشر بین المللی، تهران، نشر بنیاد حقوقی میزان، چاپ دوم 1388 ، ص 190.

[4] - مهرپور، حسین، نظام بین الملل حقوق بشر، تهران، انتشارات اطلاعات، 1390، ص 246.

[5] - قربان نیا، ناصر، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1394، ص 40.

[6]- ترجمه دبیرخانه کمیته ملی حقوق بشر دوستانه، رعایت حقوق بشر دوستانه بین المللی، تهران، نشر سرسم، 1383، ص 8.

[7]- محقق داماد، مصطفی ، تدوین حقوق بشر دوستانه و مفهوم اسلامی آن، مجله حقوقی، شماره 18،  1374.

[8]- محقق داماد، مصطفی ، ‌مبانی و توسعه مترقیانه حقوق بین الملل بشر دوستانه،، تهران، دانشگاه امام صادق علیه السلام، 1374.

[9]- فقیه حبیبی، علی، جایگاه حقوق بشر دوستانه در اسلام و اسناد بین المللی، فصلنامه پژوهش­های سیاسی جهان اسلام، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1395.

[10] - صدیقیان کاشانی، منصوره، یزدانی، حسین، درآمدی بر رابطه حفظ صلح و رعایت قواعد حقوق بشر دوستانه، فصلنامه مطالعات بین المللی (ISJ)، سال 9، شماره 3، 1391، ص158.

[11] - کیتی شیایزری، گریانگ ساک ، حقوق بین المللی جزایی ، ترجمه بهنام یوسفیان، تهران، انتشارات سمت، چاپ دوم 1391 ، ص 62.

[12] - Convention on the Prevention and Punishment of the Crime of Genocide, 1948, art. 2.

[13] - ورله، گرهارد، جنایات علیه بشریت در حقوق بین¬الملل معاصر، مترجم امیر ساعد وکیل، مجله حقوقی بین¬المللی، شماره 25، دوره 39، 1387.

[14] - حقوق بین‌الملل کیفری، همان، ص 151.

[15] - Cassese, Antonio, International Criminal Court, New York, Oxford University Press, 2003, P 47.

[16] -  https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/492795/

[17] -  http://mehdighadyani.blogfa.com/post/6

[18] - بیگ زاده ، ابراهیم، جزوۀ درسی حقوق بین الملل عمومی (2) ، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1382، ص 327.

[19] -  دوانی، علی، تاریخ اسلام، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی،1370، ص ۳۹.

[20] - ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان حسین بن علی، قم، مکتب الحسین، 1385، ص ۱۱۸.

[21] - سوره بقره، آیه 194.

[22] - چهره درخشان حسین بن علی، همان، ص 118.

[23] - احمدی طباطبایی، محمدرضا، آرام، محمدرضا، اصل وفای به تعهدات و قراردادها؛ مقایسه حقوق بین الملل اسلامی و حقوق بین الملل معاصر، اندیشه های حقوق عمومی، سال چهارم، شماره اول، 1393.

[24] - محدثی، جواد، پیام­های عاشورا، قم، زمزم هدایت، 1385، ص 34.

[25] - اسفندیاری، چنگیز، کوشا، سهیلا، میرعباسی، باقر، حق دسترسی به غذا از منظر حقوق بین­الملل بشردوستانه، علوم غذایی و تغذیه، 10، 3، 1392.

[26] - ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن علی، الفتوح، مصحح غلامرضا طباطبایی، مجد، مترجم محمد بن احمد بن مستوفی هروی، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، شرکت افست، 1372، ص 887.

[27] - دربندی، فاضل، ترجمه میرزا حسین شریعتمدار تبریزی، چاپ سوم، تهران، طوبای محبت، 1397، ج ا ، ص 361.

[28] - مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، تهران، صدرا، چاپ پنجاه و دوم، 1390، ص 103.

[29]- نمامیان، پیمان، طیبی، سبحان، حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه، مطالعات بین المللی پلیس، شماره 9، 31، 1391.

[30] - https://www.academia.edu/7873715/

[31] - زمانی، قاسم، حقوق بشردوستانة بین المللی و اشغال سرزمینهای ایران در جنگ تحمیلی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شماره 28، 1378.

[32] - ابی مخنف،  لوط بن یحیی، وقعه الطف، مترجم سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات بنی الزهرا، چاپ اول، 1380، ص 256.

[33] - داودی، سعید، رستم نژاد، مهدی، ره­آوری از کتاب: عاشورا ریشه ‌ها، انگیزه‌ ها، قم، امام على بن ابى طالب علیه السلام‌، 1388‌، ص 540.

[34] - غیبی، محمد معین، شن و منزلت درگذشتگان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین­الملل بشردوستانه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده حقوق، 1395.

[35] - قمی، شیخ عباس، ترجمه نفس المهوم (در کربلا چه گذشت)، مترجم محمدباقر کسره ای، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ پنجم، 1374، ص 492.

[36] - موسوی، فضل الله، فامیل زوار جلالی ، امیر،بررسی تطبیقی حقوق بشردوستانۀ اسلامی با کنوانسیونهای چهارگانه 1949 ژنو؛ با تاکید بر رفتار با اسرای جنگی، مطالعات حقوق تطبیقی، دور ه 7 ، شماره2، 1395.

[37] - http://sarallah.valiasr-aj.com/include/showquestion.php?code=510

 

ارسال نظر