رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا گفت: اگر طبیعت حیوانی بر فطرت الهی غلبه کند، هنر بیش از آنکه در رشد و تعالی انسان نقشآفرین باشد، در زوال و تحقیر انسان نقش میآفریند.
به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری فارس، حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، سهشنبه شب در نهمین هماندیشی سینما انقلاب و جایزه سینمایی ققنوس که در مجموعه فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه) برگزار شد، با بیان اینکه هنر یکی از مهمترین و در عین حال، زلالترین جوششهای درونی انسان است که چه بسا بعد عقل و تفکر، وجه ممیزه آدمی از حیوان محسوب میشود، اظهار داشت: این پرسش از گذشته مطرح بوده که هنر مولود طبیعت انسان است یا مولود فطرت انسان؟ هرچند پاسخگویی دقیق به این پرسش محتاج یک سلسله مقدمات است اما در یک پاسخ اولیه و ساده میتوان گفت که هنر، بروز، ظهور و انعکاسِ همافزایی طبیعت و فطرت انسان است.
غلبه طبیعت حیوانی بر فطرت در هنر، موجب زوال انسان است
وی ادامه داد: در این همافزایی، گاهی فطرت بر طبیعت غلبه دارد و گاهی طبیعت بر فطرت. اگر طبیعت حیوانی بر فطرت الهی غلبه کند، هنر بیش از آنکه در رشد و تعالی انسان و در خوشبختی و سعادت حقیقی آن نقش آفرین باشد، در زوال، در فروریزی و در تحقیر و تخفیف انسان نقشآفرین خواهد بود و بالعکس، چنانچه فطرت بر طبیعت غلبه پیدا کند، هنر به عنصری روح بخش و پرواز دهنده تبدیل میشود.
غلامی با بیان اینکه ما در زندگی با دو نوع هنر روبرو بودهایم. هنری که هرچند طبیعت و نفس به سمت آن تمایل نشان میدهد اما برای ما رشد دهنده نیست بلکه مایه حقارت انسان است و در نقطه مقابل، هنری که انسانها را بالا میبرد و چیز گرانقدری را برای همیشه به سرمایه وجود او اضافه میکند گفت: در همین هنر سینما که به واقع باید آن را جامع و اثرگذار ترین هنرها دانست، هرچند آثار نوع اول هنر، بخش مهمی از سیمای جهان را احاطه کرده است لکن هرکجا آثار نوع دوم هنر عینیت پیدا کرده است، روح انسان و جامعه انسانی از قبال آن رشد کرده است.
هنر متعالی، نیازمند هنرمند متعالی است
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا با اشاره به شانزده ویژگی هنر متعالی تصریح کرد: اولین ویژگی آن است که هنر متعالی از فطرتهای پاک و انسانهای متعالی متولد میشود. هنر از عمق وجود انسان بر میخیزد و نمیتوان از یک انسان پست و تهیمایه که در قفس شهوات خود حبس شده و حتی از حبس شدنش هم آگاهی ندارد، انتظار داشت که از وجود خود هنر متعالی ارائه کند.
وی ادامه داد: در واقع، این انسانهای مهذب و خودساخته و این انسانهای بزرگ، بلند نظر و روحانی هستند که هنر متعالی را خلق میکنند و لذا هنر متعالی نیازمند هنرمند متعالی است و چنانچه جامعهای به دنبال هنر متعالی است، باید هنرمند متعالی تربیت کند.
هنرمند متعالی با عقل خود نفس سرکشش را مهار میکند
غلامی با بیان اینکه هنرمند متعالی خواهشهای نفسانی و خوی حیوانی را در خود مهار کرده است، تصریح کرد: انسان در این دنیا بدون امیال حیوانی خود قادر به حیات نیست و از سوی دیگر، رهبانیت شرط تعالی نیست اما همانطور که قبلاً اشاره شد، اگر ارضاء گرایشهای طبیعی در انسان هنرمند از مسیر تعادل خارج شد و او در دام این امیال افتاد، دیگر باید با هنر متعالی که یک هنر انسانی است وداع کرد. بنابراین، هنرمند متعالی کسی است که با عقل خود نفس سرکشش را مهار کرده و به تبع آن، اثر هنری او رنگ حیوانی ندارد.
هنر متعالی با تکیه به ساحت تفکر، منعکس کننده حقیقت است
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا حقیقت را مهمترین دغدغه هنر متعالی دانست و گفت: هر چند هنر همچون فلسفه در مقام کشف حقیقت نیست اما میتوان گفت که کار هنر متعالی و دغدغه اصلی آن انکشاف و پرده برداری از حقیقت است. در واقع، جوهر و ذات هنر متعالی حقیقت است و این هنر نمیتواند با پشت کردن به ذات خود، حقیقت را کتمان کند و ناراستیها را به جای راستی قرار دهد. با این وصف، هنر متعالی هنری است که با تکیه به ساحت تفکر، منعکس کننده حقیقت است. این قول مشهور از نیچه که هنر داریم تا حقیقت ما را نابود نکند، مولود نسبی گرایی است و الا روشن است که هنر نمیتواند بالاتر از حقیقت تلقی شود و از این حیث باید گفت هنر متعالی یک هنر حقیقت محور است و لذا میتواند به مرتبهای از مراتب صراط مستقیم برسد و مقصد را به انسانهای گمگشته نشان بدهد.
در هنر متعال هدف توجیهکننده وسیله نیست
وی با اشاره به اینکه در هنر متعالی هدف وسیله را توجیه نمیکند، گفت: بدون شک هنر متعالی یک هنر معنادار و هدفمند است و حتی هدف آن در اثر پیوند با حقیقت از قابلیت قدسی شدن برخوردار است لکن هنر متعالی نمیتواند با هر وسیلهای به هدف خود برسد. هدف پاک به وسیله پاک نیاز دارد و هنر متعالی بر خلاف هنر زوال بخش که از هر وسیله پلیدی برای رسیدن به هدف بهره میبرد، روی طهارت و پاکیزگی وسیله اصرار دارد.
مخاطب هنر متعالی جهانی است و محدود به مرزها نیست
غلامی مخاطب هنر متعالی را فطرتهای پاک توصیف و تصریح کرد: وقتی گفته شد که هنر متعالی اثر هنرمند متعالی است، میتوان گفت که مخاطب هنر متعالی هم انسان متعالی است. به بیان دیگر، برای انسانهایی که فطرت خود را زنده بهگور کردهاند و چشم دل خود را نابینا ساختهاند، هنر متعالی یک هنر غریبه و ناآشناست. هنر متعالی برای انسان متعالی است و اگر انسانهای متعالی تربیت نشوند، نه فقط هنر متعالی به درستی دیده نخواهد شد بلکه هنر متعالی متولد نخواهد شد. ضمناً چنانچه هنر متعالی مخاطب خود را فطرتهای پاک بداند، باید گفت مخاطب این هنر جهانی است و این هنر در هیچمرزی متوقف نمی شود.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا با بیان اینکه هنر متعالی هنر آزاد است، گفت: آزادی برای هنر متعالی، آزادی از هر آن چیزی است که هنر را به بردگی میکشد و آن را از اصالت و از حقیقت خود جدا میکند. در واقع، آزادی هنر، هم یک مقوله فکری است و هم یک مقوله اجتماعی. فکری از این جهت که محتوا و جهتگیری هنر متعالی نمیتواند بوسیله انواع گرایشات پوچ نفسانی یا تابوهاسازیها به اسارتگرفته شود و آن را مسیر حقیقت دور کند؛ اجتماعی از این حیث که امر اجتماعی اعم از اقتصادی، سیاسی و غیره، چه از جنس سنتی باشد و چه از جنس مدرن، نمیتواند هنر متعالی را از حرکت به سمت حقیقت متوقف کند. امروز لیبرایسم و نهادهای لیبرال بر خلاف نامشان، بیش از همه هنر را از آزادی حقیقی دور کردهاند.
هنر متعالی نه مستبد است و نه در آغوش استبداد میرود
وی با اشاره به اینکه هنر متعالی با استبداد و خودکامگی سازگاری ندارد، گفت: همچنانکه هنر متعالی یک هنر مستقل و آزاد است و به جز حقیقت به چیزی تعهد ندارد، با استبداد و خودکامگی هم هیچ نوع سازگاری ندارد. هنر متعالی برخلاف هنر زوالبخش، نه خود مستبد است و نه در آغوش استبداد قرار میگیرد. آنچه امروز بیش از هر چیز هنر را زخمی کرده است، خدمتی است که هنر در زیر پرچممردمسالاری به استبداد میکند. وقتی هنر در خدمت استبداد بود، خود نیز مستبد میشود و امروز بخش مهمی از آثار هنری در جهان به آثار هنری مستبد تبدیل شده است که مردم عالم را به زنجیر کشیده است.
غلامی با بیان اینکه هنر متعالی ابزار جریان فرانواستعماری نمیشود، گفت: اگر هنر آزاد بود و خود را از استبداد و خودکامگی رها ساخت به طریق اولی، به ابزار جریان فرانواستعماری که امروز به نماد استبداد جهانی تبدیل شده است، مبدل نخواهد شد.
هنر متعالی صدای مستضعفین عالم است و لکنت زبان ندارد
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا هنر متعالی را صدای مستضعفین عالم توصیف و تصریح کرد: مستضعف یعنی کسی که با محروم ساختن او از عدالت به ضعف کشیده شده و این استضعاف، حق بهره مندیاش از حیات مترقی یعنی حیات تواماً مادی و معنوی را سلب کرده است. هرچند امروز بیش از همه، از واژه استضعاف، استضعاف اقتصادی به ذهن متبادر میشود اما خطرناکتر از استضعاف اقتصادی، استضعاف سیاسی و فرهنگی است و خطرناکتر از آنان، استضعاف فکری است. هنر متعالی هنر است که نه فقط در پروژه سیاه استضعاف مشارکت ندارد، بلکه خود را صدای مستضعفین عالم میداند و هیچ چیز مانع از انعکاس این صدا نمیشود. به همین خاطر است که من معتقدم هنر متعالی لکنت زبان ندارد و در انتقال صدای مستضعفین عالم نه سانسور میکند و نه دچار خودسانسوری میشود.
هنر یک کالای تجاری نیست
وی با بیان اینکه هنر متعالی فروختنی نیست، گفت: فروختنی نبودن هنر متعالی یعنی این هنر، یک کالای تجاری نیست که نفع و سود نقش اول را در شکلگیری آن داشته باشد. البته اقتصاد هنر در جای خود مهم است و حتماً به رونق هنر کمک میکند اما باید قبول کرد اگر هنر به یک کالای تجاری محض تبدیل شد و معادلات هنر را ارزشهای تجارت تعیین کرد، حقیقت در هنر قربانی نفع و سود میشود، چیزی که امروز میتوان در بسیاری از آثار هنری به وضوح مشاهده کرد.
هنر متعالی مردمی است نه ارثیه مرفهین و ثروتمندان بی درد
غلامی هنر متعالی را یک هنر مردمی برشمرد و گفت: هر چند امروز مردمی بودن هنر به یک شعار رایج و البته مبهم تبدیل شده است لکن منظور من از مردمی بودن شعار نیست. مردمی بودن یعنی هنر نه ارثیه مرفهین و ثروتمندان بی درد است که تفکرات و سبک زندگی آنها هنر را قبضه کرده باشد و نه به طور طبیعی مخاطب چنین هنری صرفاً طبقات برخوردار جامعهاند که میتوانند با هنرِ برخواسته از درونیات خود همنوایی کنند. هنر متعالی متعلق به همه مردم است و مردم را به شمال و جنوب تقسیم نمیکند.
هنر متعالی، مخاطب خود را به ناامیدی و دلمردگی سوق نمیدهد
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا هنر متعالی را امید آفرین و تحرک بخش دانست و افزود: این هنر، هنری است که به تبع ذات خود یعنی حقیقت، نه خود به یأس و پژمردگی دچار میشود و نه مخاطبان خود را به ناامیدی و دلمردگی سوق میدهد. هنر متعالی حقیقت را در همه حال فائق میداند و لذا دلیلی برای مایوس شدن و مایوس کردن ندارد. علاوه بر این، هنر متعالی یک هنر تحرک بخش است و از آنجا که همواره امید آفرین است، هیچگاه مخاطبان خود را به عزلت و گوشهنشینی و بیتفاوت شدن در برابر جامعه فرا نمیخواند.
وی با اشاره به اینکه هنر متعالی آیینه نامحدور زیباییهاست، گفت: هرچند مطلق هنر با زیبایی شناسی پیوند خورده است اما زیبایی در هنر متعالی یک زیبایی مضاعف است چراکه هم از زیباییهای طبیعی برخوردار است و هم زیباییهای روحانی. تفاوت زیبایی طبیعی و مادی با زیبایی معنوی و روحانی در این است که زیبایی روحانی به تبع روح که محدودیتی ندارد، یک زیبایی بدون سقف و تمام ناشدنی است.
غلامی عدم غلبه فرم بر محتوا را دیگر ویژگی هنر متعالی برشمرد و تصریح کرد: هنر متعالی به فرم بی عنایت نیست و علاوه بر این، خودش را از تمام جذابیتهای هنر و به ویژه قابلیتهایی که تکنیک برای جذابیت بخشی بوجود آورده است محروم نمیکند، اما در این هنر اولاً، حقیقت نقش جوهری در هنر دارد و ثانیاً، جایگاه و منزلگاه حقیقی حقیقت محتواست. با این وصف، روشن است که در هنر متعالی بر خلاف رویکردهای فرمالیستی، محتوا اصالت دارد و هیچگاه مغلوب فرم و صورت نمیشود.
هنر متعالی تضمین مهر و دوستی را در گرو مبارزه با این جریان میداند
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا با بیان اینکه هنر متعالی هنر مهر است، گفت: هنر متعالی اهل خصومتورزی و خشونت نیست. اهل دوستی و مهربانی است و از صلح و زندگی مسالمتآمیز در جوامع انسانی حمایت میکند. البته ممکن است کسی مبارزه هنر متعالی با جریان سلطه و ظلم را مغایر با این اصل قلمداد کند اما واقعیت این است که هنر متعالی تضمین مهر و دوستی را در گرو مبارزه با این جریان میداند. نباید فراموش کرد تا زمانیکه سلطه، سلطه گری و ظلم هست، انسانها طعم مهر را نخواهند چشید.
وی آخرین ویژگی هنر متعالی را تمدن سازی دانست و گفت: هنر زوال بخش نمیتواند تمدن سازی کند و اگر هم نقشی از خود در تمدنها به جا میگذارد، این نقش یک نقش سازنده و پیشبرنده و به تبع آن، عمیق و ماندگار نیست. هنری که پوچ و توخالی است، هنری که با فضائل انسانی بیگانه است؛ هنری که جز نفع و سود چیزی را به رسمیت نمیشناسد، این هنر استعدادها و ظرفیتها را در پایینترین حد محبوس میکند و اجازه رشد و شکوفایی به آنها نمیدهد؛ لذا باید گفت که آن هنری که میتواند در شکل گیری تمدنهای مطلوب نقش آفرین باشد، قابلیتهای منحصربفرد انسان و جامعه انسانی را عینیت ببخشد و اثر جادوانهای از خود به جا بگذارد، هنر متعالی است.
انتهای پیام/
ارسال نظر