مریم بصیری بیشتر خود را مدرس میداند و پیگیر برگزاری سه کارگاه با موضوع «شهدا»، «اربعین» و «مهدویت» است او گفت: برخی نویسندگان و هنرمندان حاضر نیستند بدون پول برای کسی قدمی بردارند و این خیلی بد است.
به گزارش عاشورا به نقل ازخبرگزاری فارس، گروه کتاب و ادبیات_ نفیسه اسماعیلی: کتاب «پرواز پروانهها»، مجموعه داستان کودک رضوی به اهتمام «مریم بصیری» به زودی از سوی انتشارات سروش منتشر و روانه بازار میشود.
این مجموعه شامل داستانهای رضوی برای کودکان است. مجموعه سعی دارد کرامات امام رضا علیهالسلام و آداب زیارت را از زبانکودکان برای کودکان بازگو کند و آنها را با مشهد و امامی که در این شهر مدفون است، آشنا کند.
«پرواز پروانهها»، شامل ۱۳ داستان از حمیده مقدسی، زهرا اخلاقی، زینب بخشایش، سارا اسماعیلی، بنتالهدی قاسمی، طهورا کریمیان، فاطمه طوسی، رقیه بابایی، فاطمهزهرا پوریایی، شیما پوریایی، معصومه کرمی، فاطمه اکبری اصل، و فاطمه کوثرینیا است.
کتاب «پرواز پروانهها» سعی دارد کرامات امام رضا علیهالسلام و آداب زیارت را از زبانکودکان برای کودکان بازگو کند و آنها را با مشهد و امامی که در این شهر مدفون است، آشنا کند
به واسطه انتشار این کتاب با «مریم بصیری» به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
ابتدا به موضوع و محتوای کتاب «پرواز پروانهها» بپردازیم که داستانهای رضوی برای کودکان است. چگونه انتخابها صورت گرفت؟
این مجموعه شامل داستانهای رضوی برای کودکان است. شخصیتهای اصلی هم گاه کودک، گاه جوندهای چون موش، گاه پرندگانی چون کلاغ، زاغ و گنجشک، گاه گلها، گاه وسایل خیاطی، گاه تسبیح، درِ حرم، کفش زائران و... هستند که با تکنیک تشخّص، زندهنمایی و جانپنداری نگارش شدهاند.
این مجموعه سعی دارد کرامات امام رضا علیهالسلام و آداب زیارت را از زبانکودکان برای کودکان بازگو کند و آنها را با مشهد و امامی که در این شهر مدفون است، آشنا کند. برای این مجموعه دوستان کارهای مشابه را بررسی کرده و طرحهای تاریخی یا معاصر خود را ارائه دادند. کار من فقط بررسی ایدهها، طرحها، نظارت در مراحل نگارش، نقد و نظر، بازخوانیهای مکرر و ویرایش مختصر برای ارائه آثار به ناشر و پیگیری مراحل چاپ بود.
در واقع پس از تشکیل کارگاه ضامن آهو و بعد از بررسی کلی ایده و طرح، در نهایت طرح ۷۰ داستان کوتاه و پنج رمان را تأیید کردم که همه به همت دوستان کارگاه نوشته شد. داستانهای دو مجموعه «یک مشت نخودچی» و «پرواز پروانهها» هم، نمونهای از همین ۷۰ داستان هستند که هر دو توسط انتشارات سروش منتشر شدند.
بیشتر از آنکه خودم را نویسنده بدانم، مدرس میدانم و به خاطر همین روحیه به جای آنکه برای رمانهای خودم وقت بگذارم، بیشترین وقتم را به نقد و بررسی آثار دوستان گروه و یا دیگر دوستانی که دوست دارند کارشان را بخوانم، اختصاص میدهم
شنیدم که شما برای نوقلمان کارگاه داستان و رمان برگزار میکنید، هدف خاصی را مدنظر دارید؟ زیرا گویا تدریس را بیشتر از تألیف دوست دارید.
اول اینکه دوست دارم به همه کسانی که به نحوی با من در ارتباط بوده و در جستجوی کار هستند کمک کنم تا بتوانند هر چند اندک به استقلال کاری و مالی برسند. دوم اینکه با توجه به شرایط چاپ کتاب در وضعیت فعلی و ناشناخته بودن هنرجویان برای ناشران و رد شدن آثار ضعیف یا متوسطشان، به آنها کمک کنم آثارشان را قوی کرده تا به ناشران معرفی شوند.
سوم اینکه واقعاً بیشتر از آنکه خودم را نویسنده بدانم، مدرس میدانم و به خاطر همین روحیه به جای آنکه برای رمانهای خودم وقت بگذارم، بیشترین وقتم را به نقد و بررسی آثار دوستان گروه و یا دیگر دوستانی که دوست دارند کارشان را بخوانم، اختصاص میدهم. هرچند به علت حجم زیاد کارها و اشکالات نوشتاری اعضای گروه، غُر هم زیاد میزنم.
به دلیل مشغله زیادم فرصت نگارش آثار سفارشی را ندارم، به جای اینکه کاری را رد کنم آن را به اعضای کارگاه محول میکنم. هرچند اگر خودم آن سفارش را قبول کنم حداکثر یکسال وقتم را بگیرد، اما وقتی به دیگران محول میکنم وقت بیشتر گرفته میشود. اما چون به ادبیات علاقه دارم و هدفم رشد نوقلمان است این موضوع را میپذیرم.
متأسفانه برخی نویسندگان و هنرمندان حاضر نیستند بدون پول برای کسی قدمی بردارند و این خیلی بد است
متأسفانه برخی نویسندگان و هنرمندان حاضر نیستند بدون پول برای کسی قدمی بردارند و این خیلی بد است. اگر هم کسی چنین کاری انجام بدهد متهم میشود که لابد نفع مالی برایش دارد و یا میخواهد خودش معروف شود. برخی با بیانصافی ادعا میکنند که هدف من از این کار بالارفتن از پلههای ترقی، توسط هنرجویانم است. تمامی هنرجویانم شاهد هستند که بنده از چاپ آثارشان نفعی نمیبرم و متضرر هم میشوم و به دلیل رسیدگی به آثار آنان از کارهای خودم میمانم، تا چه برسد بخواهم پلهای را بالا بروم و یا قلهای را فتح کنم!
این هم که اسمم روی این کتاب آمده لطف دوستان انتشارات است و من حتی قبل از چاپ جلد را ندیده بودم. من به اندازه خودم سعی میکنم برای ارتقاء نویسندگان جوان و نگارش آثار قابل توجه برای اهلبیت علیهماالسلام قدمی بردارم.
روند کارگاه و نحوه برگزاری جلسات شما چطور است؟
در گذشته به صورت گروهی یا انفرادی آثار نوقلمان را به صورت خصوصی و یا در جلسات گروهی به ثمر رسانده و به ناشر دادم و چند کتاب از آنها منتشر شد و حالا خودشان هم نویسندگان مطرحی شدهاند.
به صورت متمرکز از چهار سال قبل وقت برای تدریس نویسندگی خلاق، عناصر داستان و کارگاه داستان و رمان گذاشتم
نویسندگان نوقلم زیادی در طول سالهای گذشته به من مراجعه میکردند که چند دوره کلاس رفتهاند، اما نمیتوانند چیزی بنویسیند و یا رمانی هم نوشتهاند ولی هیچ ناشری حاضر به چاپش نشده است. من هم به فکرم رسید به جای آموزش تئوری و رهاکردن هنرجویان، پس از هر دوره برایشان کارگاه داستان و رمان برگزار کنم تا وارد دنیای حرفهای نویسندگی شوند.
اول از همه هم تمام جزوهها، تجربهها و چکیدهای از پانصد و اندی کتاب مربوط به نویسندگی را در کتاب «فرآیند شکلگیری داستان در ادبیات داستانی و دراماتیک» منتشر کردم تا به زبان ساده به عنوان کتابی آموزشی در اختیار هنرجویان قرار گیرد.
با آنکه علاقه به فیلمنامه و سابقه تدریسم در آن رشته بیشتر است، اما به صورت متمرکز از چهار سال قبل وقت برای تدریس نویسندگی خلاق، عناصر داستان و کارگاه داستان و رمان گذاشتم. سپس هر سال پس از اتمام کلاس، افراد مستعد و علاقهمند را گزینش کردم و به صورت جهادی بدون اینکه به کسی یا جایی وابسته باشیم و برای برگزاری کارگاهها حمایت بشویم، این کارگاهها را به صورت جلسات حضوری یا مجازی در مکانهای مختلف برگزار کردم. با توجه به موضوع کارگاه هم کلی کتاب به دوستان معرفی میکنم و لیست آثاری را که قبلاً در آن موضوع چاپ شدند به اعضا میدهم تا مطالعه کنند و کار مشابه ارائه ندهند.
در نگارش طرح هم بسیار سختگیری میکنم که کاملاً حرفهای نوشته شده باشد
ثمرات کارگاههای داستان و رمان چطور است؟
کارگاه داستان و رمان فعلی ما ۴۰ نفر عضو دارد که از دوازده سال تا شصت سال سن دارند، با تحصیلات مختلف از مقطع ششم ابتدایی گرفته تا دانشجوی دکترا. در ابتدا موضوعی را انتخاب میکنم و به اعضای گروه اعلام میکنم در صورت تمایل برای آن مورد طرح ارسال کنند.
در نگارش طرح هم بسیار سختگیری میکنم که کاملاً حرفهای نوشته شده باشد. بعد از اینکه بهترین طرحها را انتخاب کردم به دوستان میگویم بسته به اینکه کار کودک و نوجوان است یا بزرگسال، داستان است یا رمان، تاریخی است یا معاصر، بخشی یا فصل اول و یا خلاصه فصول کارشان را ارائه بدهند. با توجه به اینکه در طول چاپ ۴۶ کتابم تا به حال به سلیقه ارزیابان، ناشران و مشکلات نشر و... پی بردهام کارها را به فراخور موضوع به ناشری که کار تخصصی درباره آن موضوع دارد، ارائه میدهم. ناشران با توجه شرایطشان برخی پس از ارائه طرح، یا ارائه خلاصه فصول و یا ارائه کل اثر با دوستان قراداد بسته و کار در نهایت چاپ میشود. آثاری را هم که رد میشوند به ناشران دیگر ارائه میدهم.
برگزاری چنین کارگاههایی چقدر در تربیت و شناساندن نوقلمان موثر است؟
مشکل اغلب نوقلمان این است که بعد از اتمام کلاسشان به دلیل اینکه به صورت عملی تمرین و تجربه نوشتن رمان را ندارند، یا کاری نمینویسند و یا کارشان آنقدر نپخته و ضعیف است که هیچ ناشری کارشان را چاپ نمیکند. برخی هم کارشان در حدمتوسط و قابل چاپ است؛ اما چون شناخته شده نیستند به جای اینکه ناشر با آنها قرارداد ببندد درخواست چندمیلیون تومان هم میکند تا کتاب را به هزینه خود نویسنده چاپ کند. برخی ناشران حتی شده در حد ده نسخه کتابی را چاپ میکنند تا هم درآمدی داشته باشند و هم آمار نشرشان بالا برود. نویسندگان نوقلم هم ذوق میکنند که کتابی به اسم آنها فیپا گرفته و ثبت شده و میتوانند به عنوان نویسنده شناخته بشوند و مثلاً در فلان انجمن یا... شرکت کنند. هر چند این کتاب در نسخههای محدود فقط دست خودشان است و هیچ جا توزیع نمیشود که کسی آن را ببیند یا بخواند.
برخی ناشران حتی شده در حد ۱۰ نسخه کتابی را چاپ میکنند تا هم درآمدی داشته باشند و هم آمار نشرشان بالا برود
هر چه در توان دارم به کار میبندم تا دوستان در دام برخی از این سودجوییها نیفتند و از طرفی کارشان واقعاً مطرح و قابل ارائه به ناشر باشد. کاری که ناشر حرفهای با ارزیابان حرفهای تأیید و چاپ کند و به نویسنده حقالتألیف بدهد، ارزش دارد. وگرنه چاپ آثار ضعیف با هزینه نویسنده و یا بارگزاری رمان بیکیفیت در فضای مجازی، هنر نیست.
کارم مشاوره، نقد و نظر و ویرایش آثار است تا کار دوستان قابلیت ارائه به جشنواره یا ناشری را داشته باشد. به طور حتم بدون کارگاههایی مشابه، اگر نویسنده مبتدی بخواهد خودش این مسیر را طی کند تا کارش به پختگی برسد و کسی حاضر شود آن را چاپ کند، شاید ده سال باید انتظار بکشد. سعی میکنم با توجه به تجربیاتم این پروسه را گاه تا یکسال هم کاهش بدهم. بهخصوص برای دوستان شهرستانی که برای اثبات خود به جامعه ادبی باید زحمت مضاعفی را متحمل شوند.
پیگیر برگزاری سه کارگاه با موضوع «شهدا»، «اربعین» و «مهدویت» هستم
خروجی این کارگاه چهار ساله چه بوده است؟
در حال حاضر خروجی این چهار سال نگارش ۲۲ کتاب است. رمانهای «اردیبهشت نام دیگر توست» و «گنجشکها بیصدا میگریند» از زینب بخشایش، مجموعه داستان «حنانه شو» و رمان «سفر به قلعه خورشید» از رقیه بابایی، رمان «مردان نُخیله» از زینب امامینیا، مجموعه داستان «دوستت دارم دمشق» از ده نویسنده، مجموعه داستان «خونینکفنان» از طاهره موسوی، مجموعه داستان «زمانتنیهای من» از چهار نویسنده، مجموعه داستان «فرشتههای خاکی» از اسماء هاشمی گلپایگانی، مجموعه داستان «ما راهزن نیستیم» از زهرا اخلاقی، مجموعه داستان «یک مشت نخودچی» از سیزده نویسنده و «پرواز پروانهها» از سیزده نویسنده تا به حال منتشر شدهاند. مجموعه داستان «نوچه مربایی» از هشت نویسنده، رمان «تایماز» از لیلا قربانی، رمان «عروس قنات» از فاطمه بختیاری هم زیر چاپ هستند. مجموعه داستان «قصههای گلنوش» از لیلا مدرسپور، مجموعه داستان «مثل امام رضا» و داستان بلند «بیقرار» از زهرا طباطبایی، رمان «باغ گلابتون» از حمیده مقدسی، رمان «سمفونی کلاغها» از زینب امامی، رمان «گنج بیشه زمرد» از زینب بخشایش، مجموعه داستان «یاقوت مارکده» از صدیقه شاهسون هم در حال بازنویسی و ارائه به ناشر هستند.
در حال حاضر هم پیگیر دو کارگاه با موضوع «اربعین» و «مهدویت» هستم که روی هم شامل سیزده رمان و یک مجموعه داستان است. طرح همه کارها توسط دو ناشر تأیید و با دوستان قرارداد بسته شده و آنان در حال نگارش آثارشان هستند. پیگیر یک کارگاه جدید با موضوع «شهدا» هم هستم تا بتوانم برای دوستانی که کاری دستشان ندارند، سفارش کار بگیرم.
علاوه بر این بیستودو اثر، کتابهای دیگری هم از اعضا به صورت مشترک با دیگر نویسندگان خارج از گروه منتشر شده است. همچنین برخی اعضا کارشان در جشنوارهها حائز رتبه شده است.
من تمام تلاشم را میکنم تا دوستان واقعاً پیشرفت کنند. این دیگر به همت خودشان بستگی دارد که چقدر از این کارگاهها استفاده کنند و برای موفقیت خودشان تلاش کنند تا دیگر متکی به من یا دیگری نباشند و بتوانند در آینده بدون احتیاج به این کارگاهها، خودشان مثل یک نویسنده حرفهای وارد بازار کار شوند و به دیگران کمک کنند تا مراحل حرفهای شدن را در پی بگیرند. ناشران هم به من لطف دارند و بدون اینکه بخواهم خودم و آثار هنرجویان کارگاه را به آنها تحمیل کنم با حقالتألیف دوازده درصد که فعلاً عرف اکثر ناشران است، با دوستان قرارداد میبندند.
امیدوارم در دوران بد اقتصادی فقط به فکر خوراک جسم نباشیم و بهترین خوراک روح و جان را برای خودمان و فرزندانمان انتخاب کنیم
و حرف آخر؟
واقعاً و از صمیم قلب میگویم دوست دارم آثار همه نویسندگان جوان در همه جای ایران چه در عرصه داستان، پژوهش، نمایشنامه، روایت و... در بهترین انتشارات تخصصی مثل انتشارات سروش چاپ شود. امیدوارم در آینده شاهد تولد نویسندگان توانمند باشیم و فرهنگ مطالعه کتاب بیش از پیش همگانی شود.
امیدوارم در دوران بد اقتصادی فقط به فکر خوراک جسم نباشیم و بهترین خوراک روح و جان را برای خودمان و فرزندانمان انتخاب کنیم تا بچهها در قالب کتاب داستان بهتر با اهلبیت آشنا شوند.
ارسال نظر