به جهت اهمیت داشتن احسان در روابط اجتماعی، قرآن کریم ۱۹۴ بار در آیات متعدد به موضوع احسان و مشتقات آن سفارش کرده است.
به گزارش عاشوراحضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح شنبه ۳ آبان ماه در دیدار حضوری با رئیس جمهور و اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، توصیههای مهمی را بیان و بر لزوم اتخاذ تصمیمهای قاطع و حاکمیتی، اقناع افکار عمومی و همکاری همه دستگاهها و آحاد مردم برای مقابله با وضعیت تأسفبار ویروس عالمگیر کرونا تأکید کردند.
در پشت جایگاه مقام معظم رهبری در تابلویی بزرگ حدیثی از امام حسین (ع) نقش بسته بود که مسلماً معنا و منظور خاصی داشت. حسن عبدی پور عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در تبیین این حدیث و دلیل تذکر مقام معظم رهبری در آن جلسه به درخواست مهر یادداشتی نوشته است که در ادامه از نظر شما میگذرد:
پیروان مکتب اهل بیت (ع) پیشتاز میدان همدلی و نیکوکاری
با توجه به نتایج تلخ و اقتصادی ناشی از بحران کرونا و فشارها و تحریمهای دولت جنایتکار آمریکا علیه ملت ایران مسئله احسان و نیکوکاری از مسائل بسیار ضروری جامعه کنونی است. ملت غیور و سربلند ایران اسلامی در این روزهای سرنوشتساز رسالت بزرگی را بر دوش دارند. وظیفه همه اصحاب قلم و منبر است که در رسانههای مختلف بسیج عمومی را برای جهاد نیکوکاری تشریع نمایند. در سالهای اخیر جهان شاهد فشارهای حداکثری دشمن برای بهزانو درآوردن ملتی هستند که چهل سال در مقابل زورگوییهای ایالات متحده آمریکا ایستاده است و در این مدت انواع و اقسام تحریمها را تجربه کرده است، اما این بار تحریم اقتصادی به بخش دارو و مایحتاج ضروری مردم هم تسری یافته است، جنایتی که حتی در زمان جنگ تحمیلی شاهد آن نبودیم.
به فرموده سردار شهید سلیمانی «ما ملت امام حسین (ع) هستیم» و همانگونه که در عرصه نظامی و جنگ ندای «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» سرور آزادگان جهان را سردادیم و برای آن هزاران شهید تقدیم راه خدا کردیم در جنگ اقتصادی هم به توصیه امام شهدا عمل خواهیم کرد و با همدلی و گرهگشایی از کار مردم، رفع نیاز از نیازمندان را تبدیل به یک فرهنگ عمومی کرده و ایران مظلوم و مقاوم را از این شرایط سخت تاریخی عبور خواهیم داد.
احسان و نوعدوستی همواره در میان جامعه بشری امری پسندیده است و از شخص نیکوکار و احسان کننده در جایگاه انسان نمونه و بافضیلت یادشده و بدون در نظر گرفتن دین و آئین او، به مدح او سخن گفتهاند، چون نیکوکاری و خدمت به هم نوع، یکی از صفات عالی و ارزشمند انسانی است. این خصلت، امری فطری و غریزی است و نیکوکاران از اینکه توانستهاند کار شایستهای را برای هم نوع خود انجام دهند، احساس شادمانی و سرور پیدا میکنند.
احسان که همان انجام دادن کار نیک است، همیشه مطلوب و محبوب بوده و وجود آن، همزاد وجود آدمی است. از همان ابتدای آفرینش حضرت آدم (ع)، صفتی پسندیده در وجود انسان قرار دادهشده است. احسان به معنای بخشش و نفع رساندن به دیگری و عمل را نیکو انجام دادن و رفع نیازهای امروزی فوری و ضروری جامعه است. احسان به خویشاوندان، یتیمان، مساکین، همسایه، رفیق، همسفر، مسافر، همسر، فرزند، زیردستان، اسیر، اموات، کفار و حیوانات سفارشهای زیادی شده است.
ضرورت بحث
موضوع احسان از بحثهای ضروری جامعه است که لازم است در شرایط کنونی بیشتر به آن پرداخته شود تا زوایای آن بیش از گذشته روشن شود. از الگوها و کارهایی که طرفداران فراوانی در سطح جهان دارد مسئله نیکی و نیکوکاری است و انجمنهای متعددی در کشورهای مختلف با عنوان انجمنهای نیکوکاری و خیراندیشی به تأسیس شده که کار آنها کمک به انسانهای نیازمند است. این قبیل از انجمنهای مردمنهاد با عناوینی متنوعی مانند انجمن حمایت از بیماران خاص، بیماران کلیوی، انجمن حمایت از ایتام و غیره کارشان حمایت از افراد خاص و نیازمند است و در سطح بینالمللی صرفنظر از مذهب و ملیت در جهت تلاش برای بهبود زندگی افراد ناتوان میکوشند.
اهمیت و جایگاه احسان در قرآن
در منابع اسلامی در موارد مختلف به موضوع احسان اشارهشده است. با توجه به اهمیت موضوع احسان خداوند تبارکوتعالی به نیکوکاری فرمان میدهد و میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی وَیَنْهَیعَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (النحل / آیه ۹۰) همانا خداوند (مردم را) به عدل و احسان و دادن (حق) خویشاوندان، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و تجاوز، نهی میفرماید او شمارا موعظه میکند باشد که متذکّر شوید. این آیه منشور جهانی اسلام است که امام باقر (علیهالسلام) آن را در خطبههای نماز جمعه میخواندند و به گفته فیض کاشانی در تفسیر صافی؛ اگر در قرآن همین یک آیه بود، کافی بود که بگوییم: قرآن، «تبیان کل شیء» (النحل/۸۹) است، اوامر و نواهی این آیه در همه ادیان بوده و هرگز نسخ نشده است.
ازاینرو یکی از محوریترین مسائل قرآن کریم، توجه به احسان و نیکوکاری و انفاق درراه خدا است. احسان و نیکوکاری مانند نماز گاهی لازم است آن را آشکارا و درملأعام انجام داد و گاهی نیز باید مخفی باشد تا ریا محسوب نشود؛ بنابراین آنچه در احسان و نیکوکاری اهمیت دارد خلوص نیت برای خداوند است. آیاتی همچون «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» (البقرة/۲۷۴) تاکید دارد که از جمله عباداتی که میتوان پنهانی و ظاهری انجام داد، همین انفاق، احسان و نیکوکاری است.
الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ (لقمان/۴) أُوْلَئِک عَلَی هُدًی مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ (لقمان/۵) همانها که نماز را بر پا میدارند، زکات را ادا میکنند، و به آخرت یقین دارند. آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنهایند رستگاران. نیکوکاران باخدای خویش بهوسیله نماز در ارتباطاند و با بندگان خدای مهربان بهوسیله پرداخت زکات و انفاق و کمک به مستمندان ارتباط نیکو دارند و قلبهایی سرشار از یقین به آخرت. اینچنین بندگانی رستگاراناند.
«و یُطعِموُنَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً، إنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللَّهِ لا نریدُ مِنکُم جَزاءً و لاشُکُوراً» (انسان/۸) و به [پاس] دوستی [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدهند. ما برای خشنودی خدا است که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم. مهمترین رکن و اصل انفاق در نظر داشتن رضای خداوند است که اگر نباشد دیگر انفاق محسوب نمیشود.
آیات فراوان دیگری از قرآن درباره لزوم کمکرسانی به دیگران و ثواب این عمل وجود دارد؛ آیات مربوط به انفاق و صدقات جزو این دسته آیاتند؛ مثلاً خداوند در آیه ۷ سوره طلاق در این رابطه میفرماید: «لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا؛ بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند و هر که روزی او تنگ باشد باید از آنچه خدا به او داده خرج کند خدا هیچ کس را جز [بهقدر] آنچه به او داده است تکلیف نمیکند خدا بهزودی پس از دشواری آسانی فراهم میکند». همچنین در وصف ثواب انفاق اموال در مسیر الهی میفرماید: «مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد) دو یا چند برابر میکند و خدا (ازنظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همهچیز) داناست.» (بقره/۲۶۱) به جهت اهمیت داشتن احسان در روابط اجتماعی، قرآن کریم ۱۹۴ بار در آیات متعدد به موضوع احسان و مشتقات آن سفارش کرده است.
فلسفه و ارزش احسان در روایات
در روایات نیز الفاظ امری مانند (احسن و احسنوا) فراوان دیده میشود که به همه مردم مخصوصاً مسلمانان سفارش به احسان و کار شایسته نمودهاند. احادیثی که از امامان معصوم ما، در زمینهٔ کمک به دیگران و رفع نیاز از آنان واردشده، شامل آن کسی است که بتواند حاجتی از دیگری را برآورده کند چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی مانند نصیحت، مشورت، همدردی، همکاری، پشتیبانی، حل مشکلات خانوادگی، قبیلگی، امور اداری، امور اجتماعی امور بهداشتی، امر مسکن امور تحصیل و غیره است. چنان که پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: «مؤمنان برادران یکدیگرند که بعضی از آنان نیازهای بعضی دیگر را رفع میکند و خداوند هم نیازهای او را برآورده میکند. از بهترین اعمال این است که انسان مؤمنی را شاد، یا گرسنگی را از او دفع کند و از غصه برهاند یا قرض او را ادا کند یا به او لباس بدهد.»
رسول مهربانیها همچنین فرموده است: «الْخلقُ عِیالُ الله فَاحبُّ الْخلق الی الله من نَفَع عیالَ الله و ادْخل علی اهلبیت سُرُوراً» (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ص ۱۶۴، حدیث ۶) مردم بهمنزله عیال خداوند میباشند، دوستداشتنیترین خلق پیش خدا کسی است که به مردم نفع برساند یا خانوادهای را خوشحال کند یا با برادر مسلمانش به خاطر برآوردن حاجتش راه برود، این عمل از اعتکاف دو ماه در مسجدالحرام بهتر است.
مردم در زندگی اجتماعی همیشه نیازمند یاری و مساعدت همنوعان خود میباشند و این مسئلهای است که فقط منحصر در افراد ثروتمند نیست زیرا ممکن است کسی ازنظر مالی وضعیت مناسبی نداشته باشد اما از لحاظ جسمی، آبرو یا جایگاه سیاسی بتواند سنگی از پیش پای کسی بردارد.
هر فردی در هر وضعیت و جایگاهی که قرار دارد باید به وظیفه ملّی، میهنی و مذهبی خود در رابطه با کمک به همنوعان عمل کرده و نیاز نیازمندان را در حد توان برطرف نماید و عدم رفع نیاز افراد نیازمند (در صورت توانایی) در تمام ادیان و مکاتب زشت و ناروا شمردهشده است اما در این بین وظیفه ثروتمندان به دلیل منابع و امکانات وسیعتری که در دست دارند در حل مشکلات دیگران سنگینتر است چراکه همیشه مردم بهمنزله عیال خداوند میباشند و دوستداشتنیترین خلق نزد خدا کسی است که برطرفکننده حاجات مردم باشد. همچنین رسول خدا (ص) فرمود: هر کس یک نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد (قرب الاسناد، ص ۱۱۹)
تمایل به احسان
حضرت علی (ع) فرمود: «الاحسان غریزة الاخیار، والاساءة غریزة الاشرار.» (شرح غررالحکم ج ۲ ص ۵۱۵) تمایل به نیکی در طبیعت نیکوکاران و تمایل به بدی در طبیعت بدکاران است. چنانکه در این باره به کُمیل میفرماید: «ای کمیل به خانوادهات دستور ده در تحصیل مکارم اخلاق بکوشند و حتی در تاریکیهای شب به برآوردن حاجات مردم و رفع گرفتاریهای آنها بپردازند، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هیچکس بر دل انسان مؤمنی سرور و شادمانی وارد نمیکند مگر آنکه خدا از این عمل خیر یعنی سرور و شادمانی، مایه لطفی میآفریند که در موقع نزول بلا و به هنگام گرفتاری سریعتر از سیلاب در سراشیبی، به یاری او میرسد و او را نجات میدهد.»
رفع حوائج مردم در نگاه امام حسین (ع)
در اندیشه دینی کمک به نیازمندان، درماندگان و گرفتاران عرصهای است که هر فردی اذن ورود به آن ندارد مگر آنکه خداوند توفیق آن را نصیب فرد کند. از این روست که امام حسین (ع) در یک روایت فرمود: «بدانید که نیازمندیهای مردم به شما از نعمتهای الهی بر شماست؛ پس، از این نعمتها خسته نشوید که هرآینه بهسوی دیگران سوق یابد؛ اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم» (مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۰۹) از این جهت وقتی خداوند توفیق یاریرسانی به نیازمندان را نصیب هر فردی میکند، باید شب و روز شکر کند که او را واسطه این کار قرار داده و برای خدمتگزاری به همنوعان پسندیده است.
امام صادق (ع) به ثواب بالای رفع گرفتاری مردم اشاره فرموده است، در عین حال خداوند ثوابهای زیادی برای این عمل در نظر گرفته است. امام صادق (ع) در اهمیت و ثواب رفع گرفتاری مؤمنین فرمود: هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را برطرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور میکند؛ «اَیُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ کُربَةً، نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَةً مِن کُرَبِ الدُّنیا و کُرَبِ یَومِ القیامَةِ» (مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۴۱۳).
احتیاجات افراد به یکدیگر در جامعه اسلامی فراوان و متنوع است. باید اولویتگذاری کرد و برای رفع احتیاجات جامعه اسلامی برنامهریزی نمود. در منابع روایی به احسان به خویشاوندان، یتیمان، مساکین، همسایه، رفیق، همسفر، مسافر، همسر، فرزند، زیردستان، اسیر، اموات، کفار و حیوانات سفارشهای زیادی شده است.
احسان و نیکوکاری در ادبیات ایرانیان
فرهنگ احسان و نیکوکاری در بین مردم بهخصوص در روزهای خاص و مناسب طراوت دیگری دارد؛ فرهنگی که در متن ادب و شعر فارسی نمایانگر است. استاد سخن، سعدی شیرازی در این باره، اشعار متعددی دارد که تنها بهمرور بخشی از ابیات او بسنده میکنیم؛ ابیاتی که انسان را به یادکرد روزهای فروماندگی فرامیخواند و شُکرانه سلامتی و تنعّم را در احسان و نیکوکاری به دیگران میبیند:
کسی کوی دولت ز دنیا بِبُرد که با خود نصیبی به عُقبی ببرد
درون فروماندگان شاد کن ز روز فروماندگی یاد کن
نه خواهنده ای بر درِ دیگران به شکرانه، خواهنده از در مَران
حضرت لسان الغیب، حافظ هم ابیاتی مانند بین زیر در میان اشعار خود دارد:
ای صاحب کرامت، شکرانهی سلامت
روزی تفقّدی کُن؛ درویشِ بینوا را
و این هم بیتی از صائب تبریزی، شاعر قرن یازده هجری:
همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کُن
گر نصیبِ تو ز گردون، همه یک نان باشد
سخن خود را بابیانی از مرحوم آیتاللهالعظمی فاضل لنکرانی به پایان میرسانیم که گفته است: «من ۵۰ سال است که دارم اسلام میخوانم بگذار خلاصهاش را برائت بگویم واجباتت را انجام بده بهجای مستحبات تا میتوانی به کار مردم برس و کار مردم را راه بیانداز. اگر قیامت کسی از تو سوال کرد بگو فاضل گفته بود. خدمت به خلق خدا، در فرهنگ تعالیم قرآن و عترت، ارزش و ثواب فراوانی دارد.»
جمعبندی
احسان و نیکوکاری، مستحبی است که هزار واجب در آن قرار دارد. نعمتهایی که خداوند به ما عطا فرمودند گوناگون است و باید در برابر آنها شکرگزار بود. لازم است در مقابل هر نعمتی، شکر متناسب با آن را انجام داد. هرکسی در هر منصب و جایگاه و پستی قرار دارد باید وظیفه شکر گذاری خود را با خدمت به خلق تعریف نماید.
البته کسی قادر نیست حق واقعی و شکر نعمتها را بهجا آورد اما در حدی که برای ما مقدور است باید شکرگزار نعمتها باشیم و حقیقت شکر نعمت به کار بستن آن درراه صحیح و عقلانی و راهی است که خداوند متعال به آن دستور داده است، کسی که نعمت را از آن خدا بداند وامانت بهحساب آورد و آگاه باشد که احسان سبب زیادی نعمت میشود، در احسان و نیکوکاری دریغ نمیکند.
ارسال نظر