آتش‌به‌اختیارها در محله سبلان چه می‌کنند؟

هیچ‌کس به ما نگفت علیه کرونا پویش راه بیندازیم. اما بچه‌بسیجی که نمی‌تواند منتظر بنشیند کسی بیاید این فعالیت‌ها را برای محله‌اش انجام دهد. بچه‌بسیجی‌ها وقتی مشکلی ببینند، خودشان وارد میدان می‌شوند، شرایط را بررسی می‌کنند، موارد موردنیاز را فهرست می‌کنند و می‌روند دنبال تهیه‌کردن آن‌ها. به این می‌گویند آتش‌به‌اختیار.

گروه سلامت خبرگزاری فارس - مریم شریفی: «اگر هر ساعت هم در برنامه‌های تلویزیونی یک روانشناس بیاوریم تا با مردم صحبت کند و بگوید: آرامش خود را حفط کنید، دلیلی برای ترس از کرونا وجود ندارد و... تاثیری در کاهش نگرانی‌های آن‌ها ندارد. نگرانی مردم آن موقع رفع می‌شود که اگر به ماسک یا دستکش یا ژل ضدعفونی نیاز پیدا کردند، با مراجعه به داروخانه بتوانند آن را تهیه کنند. وقتی موجی ایجاد و این پیام به مردم منتقل می‌شود که ماسک و ژل در هیچ داروخانه‌ای وجود ندارد، ما اگر برای هر نفر یک روانشناس هم اختصاص دهیم، بی‌فایده است...»

برای «علی ریوندی»، جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس و رفقایش در محله «سبلان»، ماجرا از همین‌جا شروع شد؛ از همان نقطه همیشگی. از همان نقطه ضعف که نه، نقطه قوت بچه‌بسیجی‌ها. تا یک پدیده در میان مردم ایجاد نگرانی کرد، شاخک‌هایشان حساس شد و بی فوت وقت، آستین‌ها را بالا زدند برای رفع سرچشمه آن نگرانی. نیروهای داوطلب و خیران محله هم با همین دغدغه از روزهای اول شیوع ویروس کرونا به آن‌ها ملحق شدند تا هر کاری از دستشان برمی‌آید، انجام دهند تا سلامت فیزیکی و روانی اهالی محله حفظ شود.

در یکی از روزهای نوروز 99 با حضور در این محله و بازدید از پایگاه‌های مشارکت‌کننده در پویش مقابله با کرونا، با جزییات این حرکت منسجم محلی که بیش از هر چیز، نظم و برنامه‌ریزی در آن جلب‌توجه می‌کند، بیشتر آشنا شدیم.

 

علی ریوندی

داوطلبانه، منظم و بجا؛ این را می‌گویند «آتش به اختیار»

دلخور است! آنقدر که ترجیح می‌دهد حرف آخر را همین اول کار بزند. چند ثانیه‌ای مکث می‌کند و می‌گوید: «اگر می‌بینید یک بسیج عمومی در محله ما شکل گرفته، مبنایش روحیه جهادی است. با توجه به شرایط حساس امروز به‌دلیل شیوع ویروس کرونا، ما داوطلبانه یک کار جهادی را شروع کرده‌ایم برای بهبود وضعیت محله‌مان. در این حرکت خودجوش ما، یک نکته نهفته است. ببینید، مدتی قبل، حضرت آقا فرمانی صادر کردند به‌نام "آتش به اختیار". اما بعضی‌ها مفهوم این فرمان را به‌درستی متوجه نشده‌اند. برداشت‌هایشان آنقدر اشتباه و گاه آنقدر همراه با غرض است که حتی کار زشتی که چند روز قبل در مقابل حرمین در مشهد و قم انجام شد را هم بازتابی از همین فرمان آتش به اختیار معرفی کردند! اما اینطور نیست. اگر مفهوم واقعی این فرمان را می‌خواهند، سری به محله ما بزنند. آتش‌به‌اختیار یعنی اینکه من بیایم با همکاری و کمک بسیجی‌ها و دیگر افراد مشتاق و داوطلب، یک تشکلی راه بیندازم برای خدمت به محله خودم و همان‌قدری که از دستم برمی‌آید، به مردم کمک کنم. و نکته مهم‌تر این است که مثل همان زمان دفاع مقدس، منظم و مرتب و بجا کار کنم؛ آن موقع اگر جایی نیاز به حضور یک دسته از نیروها داشت، یک دسته می‌رفت. یک گروهان را برای یک دسته نمی‌فرستادند. یا یک گردان را برای یک گروهان نمی‌فرستادند. الان هم همانطور است. نظم و برنامه‌ریزی و تاثیرگذاری مثبت، از ویژگی‌های فعالیت‌های آتش به اختیار است.»

 

دلسوز محله‌ات باشی، منتظر کسی نمی‌مانی

«ما تو را می‌شکنیم کرونا». این جمله را حالا تقریباً در همه‌جای محله سبلان می‌توانید ببینید. از نقطه شروع پویش همگانی سبلانی‌ها برای شکست کرونا که می‌پرسم، «علی ریوندی»، جانباز فعال محله یک آدرس سرراست مقابلمان قرار می‌دهد و در ادامه می‌گوید: «شیوع ویروس کرونا که سلامت جسمی و روانی مردم را هدف گرفت، با دوستان دور هم جمع شدیم و بررسی کردیم ببینیم چه کارهایی از دستمان برمی‌آید برای اینکه محله‌مان را ایمن نگه‌داریم؟ اولین کاری که ضروری به نظر می‌رسید، گندزدایی بود. اما این کافی نبود. به این نتیجه رسیدیم با توجه به وضعیتی که در جامعه به وجود آمده و مردم هرکجا می‌روند دست‌خالی برمی‌گردند، باید روی تولید ماسک و آماده‌کردن ژل و مواد ضدعفونی‌کننده هم متمرکز شویم. واقعیت این است که باید با اقدامات عملی، آرامش روانی در جامعه ایجاد کنیم. در شرایطی که نگرانی از ابتلا به کرونا همه‌گیر شده، صرف صحبت‌های روانشناسان نمی‌تواند مردم را به آرامش برساند. آن‌ها وقتی به آرامش می‌رسند که اگر نیازی به ماسک و دستکش و ژل ضدعفونی داشتند، با مراجعه به داروخانه بتوانند آن را تهیه کنند و بی‌جهت دچار اضطراب نشوند. ما فکر کردیم در این شرایط، باید خودمان دست‌به‌کار شویم و با تولید ماسک و آماده‌کردن ژل، نیاز هم‌محله‌ای‌ها را تأمین کنیم.»

ماجرا همین‌قدر ساده اما در نهایت دغدغه‌مندی شروع شد: «محورهای فعالیت که مشخص شد، شروع کردیم به برنامه‌ریزی کردن تا بتوانیم این چند کار را همزمان پیش ببریم. ببینید، هیچ‌کس نیامد به ما بگوید این کارها را بکنید. اما بچه‌های بسیج که نمی‌توانند بنشینند و منتظر بمانند که فرد یا نهادی مثل شهرداری، محیط زیست یا... بیاید این فعالیت‌ها را برایشان انجام دهد. بچه‌بسیجی‌ها وقتی مشکلی ببینند، خودشان وارد میدان می‌شوند، شرایط را بررسی می‌کنند، می‌بینند چه چیزهایی لازم است، آن‌ها را فهرست می‌کنند و بعد می‌روند دنبال تهیه‌کردنشان.»

 

اندک‌اندک جمع خادمان جمع می‌شود

... ولی افتاد مشکل‌ها. درست از همین‌جا دردسرها شروع شد: «به هر حال انجام کارهای سنگینی مثل گندزدایی یک محله 50 هکتاری و تهیه ماسک و ژل برای جمعیت حدود 30 هزار نفری یک محله، به امکانات نیاز دارد. به‌طور مثال ما برای تهیه مواد ضدعفونی‌کننده، به کلر نیاز داشتیم. برای اجرای عملیات گندزدایی هم دستگاه واترجت و بادگیر، چکمه، ماسک و... برای نیروهای داوطلب موردنیاز بود. بعضی از این‌ها را خودمان می‌توانستیم تهیه کنیم اما برای تهیه مواردی مثل واترجت یا کلر یا خودروی حمل‌کننده مواد ضدعفونی‌کننده، نیاز به کمک داشتیم. در این زمینه، ابتدا سراغ مسئولانی رفتیم که کارشان همین بود. اما متاسفانه یک هفته به‌عبارتی ما را سردواندند و واقعاً خون به دل ما کردند. بعد از کلی اذیت کردن هم، هیچ کمکی نکردند! اینجا بود که دوباره سراغ دوستان قدیمی و جهادی رفتیم.»

ریوندی سری به افسوس تکان می‌دهد اما به‌جای گلایه از بی‌عمل‌ها و همینطور فرصت‌طلب‌هایی که روزگار رنج و اضطرار مردم را فرصتی برای کاسبی خود به حساب آورده‌اند، ترجیح می‌دهد از فرصت استفاده کند برای تقدیر از آن‌هایی که با دریادلی و بزرگواری، هرطور می‌توانستند در این حرکت مردمی سهیم شدند و باری از روی دوش خدمتگزاران محله برداشتند: «به لطف خدا، انسان‌های خوب و دغدغه‌مندی سر راهمان قرار گرفتند و کمک‌های صمیمانه‌شان شامل حال ما شد. سردار "ریوندی"، یکی از این دوستان بود. یک بار تماس با ایشان کافی بود تا همه‌جوره در کنار ما بایستد و پیگیر نیازهایمان باشد. برای مثال، کلر موردنیاز را از قم برایمان تهیه کرد و در تأمین هزینه خرید واترجت هم برای محله سنگ‌تمام گذاشت. از آن طرف، پای تهیه پارچه برای تولید ماسک که به میان آمد، اگر نبود کمک مالی ارزشمند آقای "موحدی" که در بازار فعال است، شاید کار روی زمین می‌ماند.

باید از دوستان پزشک بسیجی‌مان مثل دکتر "شاه‌رضایی"(فوق تخصص ارتوپد) و دکتر "خالَکی"(یکی از اندیشمندان بیمارستان بقیه‌الله (عج)) هم یاد کنم که وقتی درباره نوع پارچه برای تولید ماسک از آن‌ها مشورت خواستیم، فوری دور هم جمع شدند و فارغ از رشته‌های تخصصی‌شان، موضوع را بررسی و بهترین نوع پارچه را به ما معرفی کردند. در مرحله بعد و برای تهیه پارچه هم، آقای "حسینی" را به ما معرفی کردند که در همین زمینه فعال است. فروشنده پارچه را هم خدا سر راهمان گذاشت. 15 اسفند که با یک کارخانه در یزد تماس گرفتیم، آب پاکی را روی دستمان ریختند و گفتند تا 15 فروردین خبری از تولید نیست و قیمت هم تقریبی محاسبه می‌شود و موقع تحویل باید بر اساس قیمت روز، مابه‌التفاوتش را پرداخت کنیم. اما معامله با فروشنده‌ای قسمتمان شد که وقتی فهمید پارچه را برای چه کاری می‌خواهیم، نه‌تنها از سودش گذشت بلکه پارچه‌هایش را متری 500 تومان زیر قیمت خرید خودش به ما داد تا بتوانیم این خدمت را برای مردم انجام دهیم. البته از خیران محترم محله هم نباید غافل شویم که مثل همیشه پای کار بودند و کمک‌های ارزشمندی به ما کردند.»

 

قلب پویش ما در مسجد محله می‌تپد

بعد از توضیحات اولیه، قرار می‌شود به پایگاه‌های محله در پویش مقابله با کرونا سر بزنیم و با جزییات کار از نزدیک آشنا شویم. اینجاست که علی ریوندی تاکید می‌کند بازدید میدانی را از مسجد محله به عنوان محور این پویش شروع کنیم. می‌گوید: «از قبل از پیروزی انقلاب، فعالیت‌های ما از همین مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شروع شد و بعد از آن در دوران دفاع مقدس تا امروز هم همچنان پایگاه اصلی ماست. اینطور است که چند نسل از هر خانواده را می‌توانید در این مسجد پیدا کنید. بعد از پدرم، برادر بزرگم و من، پسر خردسالم هم الان پای ثابت این مسجد است.»

سید مهدی شیخ الاسلامی، نفر دوم از سمت چپ

وارد مسجد که می‌شویم، علی آقا ریش و قیچی را به دست فرمانده پایگاه بسیج برادران شهید «شجاعی» می‌دهد. سید «مهدی شیخ‌الاسلامی» هم یکراست می‌رود سراغ اصل مطلب و می‌گوید: «از وقتی قرار شد عملیات گندزدایی در محله انجام شود، پایگاه بسیج برادران شهید شجاعی پای کار آمد. به‌طور طبیعی برای این کار به امکاناتی نیاز داشتیم. انتظار می‌رفت دولت، شهرداری یا سازمان بسیج از همان آغاز شیوع ویروس کرونا بچه‌های بسیج را با امکانات و وسایل موردنیاز، تجهیز سازماندهی می‌کردند تا آن‌ها در اسرع وقت و به‌شکلی مطلوب‌تر بتوانند این کار را که داوطلبانه برایش پیشقدم شده‌بودند، انجام دهند. خب، این کار انجام نشد. اما ما هم دست روی دست نگذاشتیم. برای گرفتن امکانات موردنیاز با چند جا تماس گرفتیم اما چیزی به ما ندادند(با خنده). باز هم میدان را خالی نکردیم. این بار با کمک حاج علی ریوندی، با بعضی دوستان مثل سردار ریوندی رایزنی کردیم و خلاصه با یک موتور برق و یک پمپ کارمان را شروع کردیم. یکی از دوستان هم یک پمپ سمپاش دستی آورد و کار گندزدایی محله کلید خورد. روز اول با مخزن 100 لیتری که با فرغون حمل می‌شد شروع کردیم، مخزنی که نیاز به شارژ مجدد داشت و منجر به کندی کار می‌شد. در ادامه، با دوستان حوزه بسیج صحبت کردیم و با وانتی که در اختیارمان قرار دادند، توانستیم هر شب با هزار لیتر مواد ضدعفونی‌کننده، به گندزدایی بخش بزرگ‌تری از محله بپردازیم.»

 

کار جهادی، بی‌نظمی برنمی‌دارد

اگر تصور کرده‌اید مشکل با یک وانت و واترجت و مقادیری مواد ضدعفونی‌کننده حل می‌شود و هرکس اراده کند، با این امکانات می‌تواند خیال اهالی محله را بابت گندزدایی راحت کند، معلوم می‌شود آنقدرها هم از کار میدانی سررشته ندارید. علی ریوندی وارد بحث می‌شود و می‌گوید: «اجرای عملیات گندزدایی محله‌ای با وسعت 50 هکتار، کار ساده‌ای نیست. برای انجام منظم و دقیق کار، نقشه محله را که تمام خیابان‌ها و کوچه‌ها در آن مشخص است، مبنا قرار دادیم و بنابر این نقشه، محله را برای کار گندزدایی تقسیم‌بندی کردیم. البته حتماً می‌دانید که مواد ضدعفونی‌کننده، 48 ساعت بیشتر دوام ندارد. بنابراین بعد از 48 ساعت از گندزدایی محله اول، باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که دوباره به آن محله برگردیم و از نو کار گندزدایی را انجام دهیم. به همین دلیل، بحث شیفت‌بندی نیروهای داوطلب و سازماندهی آن‌ها، موضوع مهمی است که این زحمت را حاج مهدی تقبل کرد.»

سید مهدی شیخ‌الاسلامی در تکمیل صحبت‌های هم‌محله‌ای‌اش، می‌گوید: «شیفت‌بندی نیروها را طوری انجام دادیم که هر شب نهایتاً 8 نفر پای کار باشند. از این میان، 2 نفر کار گندزدایی دستی را انجام می‌دهند و 4 نفر هم کار با دستگاه واترجت را برعهده می‌گیرند. البته قبل از تعطیلات عید، برنامه‌ریزی سخت‌تر بود. اغلب بچه‌ها سر کار می‌رفتند و باید مراعات خستگی آن‌ها را هم می‌کردیم. با این حال، ساعت 11 شب که شروع می‌کردیم، بچه‌ها تا حدود ساعت 3، 4 صبح کار می‌کردند و بعد از پایان عملیات گندزدایی هم می‌رفتند سر کار خودشان.»

آقا سید یادآوری می‌کند که گندزدایی تمام محله سبلان، کار پایگاه بسیج مسجد حضرت ابوالفضل (ع) نبوده: «در محدوده محله، دو پایگاه بسیج دیگر هم پای کار آمده‌اند که کاملاً با آن‌ها هماهنگ هستیم تا از موازی‌کاری جلوگیری شود. با محوریت ستادی که در حوزه بسیج 197 شهید آوینی تشکیل شده، محدوده فعالیت ما و سایر پایگاه‌ها تعیین شده‌است. به‌این‌ترتیب مشخص است که مثلاً ما امشب قرار است کدام نقاط محله را ضدعفونی کنیم. حالا اگر در پایان کار، مواد ضدعفونی‌کننده و زمان اضافه بیاوریم، به ستاد اعلام می‌کنیم و در زمان باقیمانده، به گندزدایی نقاطی می‌پردازیم که آن‌ها تعیین می‌کنند. به‌طور کلی در این زمینه، هیچ‌کس بی‌برنامه و سرخود عمل نمی‌کند.»

همسایه مخزنمان را پر از آب کرد، در گندزدایی سهیم شد

فرمانده و نیروهایش شاید ندانند صدای پمپاژ مواد ضدعفونی‌کننده‌ای که در سکوت نیمه‌شب بر تن کوچه و خیابان می‌پاشند، چه آرامشی به اهالی محله می‌دهد و چه دعاهایی از پشت دیوار خانه‌ها پشت سرشان روانه می‌شود. از واکنش‌های محلی که می‌پرسم، چهره‌اش به لبخند باز می‌شود و می‌گوید: «واکنش‌ها خوب بوده و مردم خیلی از این کار استقبال کرده‌اند. البته ما اغلب در نیمه‌شب که بیشتر اهالی محله خواب هستند، کار گندزدایی را انجام می‌دهیم. اما به هر حال پیش آمده که خودروهایی در حال عبور بوده‌اند و توقف کرده و تشکر کرده‌اند. یک بار هم اتفاق جالبی افتاد. یکی از روزهای ابتدایی کار که با مخزن 100 لیتری کار می‌کردیم، در میانه مسیر، محتویات مخزن تمام شد. باید با دسترسی به آب، دوباره محلول ضدعفونی درست می‌کردیم. قاعدتاً باید دوباره به پایگاه برمی‌گشتیم اما یکدفعه دیدیم یکی از هم‌محله‌ای‌ها بیدار و در بالکن خانه‌شان است. موضوع را که به او گفتیم، پایین آمد و کمک کرد شیلنگ شیر آب حیاطشان را به مخزن وصل و پر از آبش کردیم. با همین اتفاق، او هم در کار گندزدایی محله سهیم شد.»

آقا سید مکثی می‌کند و صحبت‌هایش را اینطور به پایان می‌برد: «راستش را بخواهید، درواقع با این کارها داریم دل خودمان را راضی می‌کنیم که حداقل قدمی برای ایمن نگه‌داشتن محله‌مان برداشته‌ایم. شکل مطلوب کار این است که عملیات گندزدایی در سطح گسترده و به وسعت کل پایگاه‌های بسیج در سراسر کشور انجام شود. کاش از روز اول ضمن اجرای محدودیت‌های تردد، این تدبیر هم انجام می‌گرفت. به‌این‌ترتیب، حتماً تعداد بسیار کمتری از هموطنان‌مان به این ویروس مبتلا می‌شدند.»

­

وقتی حسینیه، پایگاه عملیات ضدعفونی محله می‌شود

مقصد بعدی، حسینیه چهارده معصوم (ع) است که با تدبیر دلسوزان محله، حالا تبدیل به پایگاهی برای تأمین سلامت اهالی شده است. از بدو ورود، تجهیزات مورداستفاده برای عملیات گندزدایی جلب‌توجه می‌کند. علی ریوندی که پیشاپیش جمع وارد حسینیه شده، می‌گوید: «ما دو حسینیه فعال در محله داریم که از ظرفیت هر دو برای پویش مقابله با کرونا، استفاده بهینه کرده‌ایم. از این میان، حسینیه چهارده معصوم (ع) را که در تمام مناسبت‌های مذهبی، با اجرای مراسم ویژه، پذیرای تعداد زیادی از همه‌محله‌ای‌هاست، به‌عنوان پایگاه سازماندهی فعالیت‌های مربوط به عملیات ضدعفونی محله انتخاب کرده‌ایم. تجهیزاتی که می‌بینید ازجمله واترجت، با کمک خیران محله و سردار ریوندی تهیه شده است. هر شب، نیروهای بسیجی داوطلبی که نوب شیفتشان است، با حضور در این محل، با دریافت لباس، بادگیر، ماسک، عینک و چکمه، برای عملیات ضدعفونی کوچه و خیابان‌ها آماده می‌شوند. تهیه محلول ضدعفونی و پرکردن مخازن هم در همین محل انجام می‌شود. نیروها بعد از پایان عملیات، دوباره به حسینیه برمی‌گردند اما کارشان در این نقطه تمام نمی‌شود. شست‌وشوی لباس‌ها، مرحله آخر است. تمام لباس‌ها هر شب شسته می‌شود تا برای استفاده نفرات شیفت بعدی در فردا شب آماده باشد.»

می‌خواهیم از حسینیه خارج شویم که علی آقا از یاران ویژه پویش مقابله با کرونا در محله سبلان رونمایی می‌کند. قدم‌زنان به انتهای حسینیه می‌رود و با اشاره به چهره‌های درخشانی که بر پیشانی این محفل صمیمی می‌درخشند، می‌گوید: «ما معتقدیم هر کاری مربوط به بسیج است، شهدای محله هم در آن دخیل هستند. در این پویش هم همینطور است. ما در تمام برنامه‌هایی که در محله داریم، همیشه از این شهدای بزرگوار یاد می‌کنیم و سعی می‌کنیم همیشه به خانواده این عزیزان سر بزنیم به‌ویژه در ایام سال نو. حالا که امسال به‌دلیل شرایط خاص موجود نتوانستیم به دیدار این عزیزان برویم، در این پویش از آن‌ها و شهدایشان یاد می کنیم.»

دست در دست هم تا تولید 20 هزار ماسک در خانه‌های محله

ماجرای حسینیه و خیریه «محبین امام حسین (ع)» که چند کوچه آن‌ط‌رف‌تر قرار دارد، کمی متفاوت است. این حسینیه که به همت خیران محله سبلان، خانه امید نیازمندان محسوب می‌شود و در هر فصل از سال با تهیه سبدهای ارزاق از این خانواده‌های آبرومند میزبانی می‌کند، در یک ماه اخیر به پایگاه سازماندهی عملیات تولید ماسک و آماده‌سازی ژل ضدعفونی‌کننده تبدیل شده است. ریوندی درباره علت این تفکیک می‌گوید: «بهداشتی بودن فضای مرتبط با تولید ماسک، یکی از مهم‌ترین ملاحظات ما بود، بنابراین این پایگاه را در مکانی مجزا از پایگاه مرتبط با عملیات گندزدایی انتخاب کردیم تا برای مثال، آلودگی کلر وارد فضای تولید ماسک نشود.» او مکثی می‌کند و با اشاره به دستگاه برشی که روی میز خودنمایی می‌کند، ادامه می‌دهد: «البته کار اصلی در روند تولید ماسک، در خانه‌های اهالی محله انجام می‌شود. ما در این پایگاه و یک نقطه دیگر، پارچه‌ها را طبق الگویی که تهیه کرده‌ایم، برش می‌زنیم و سپس پارچه‌های برش‌خورده را به در منزل خانواده‌های داوطلب می‌رسانیم. خوب است بدانید تمام ملاحظات بهداشتی در این مرحله رعایت می‌شود. به‌این‌ترتیب که در هنگام تحویل پارچه‌ها، ژل ضدعفونی‌کننده و دستکش بهداشتی هم به متقاضیان می‌دهیم و تاکید می‌کنیم قبل از شروع کار، دست‌هایشان را ضدعفونی کنند و حتماً با دستکش کار کنند. شیوه ضدعفونی کردن پارچه قبل از کار را برایشان توضیح می‌دهیم و شیوه دوخت ماسک را هم از طریق یک فیلم کوتاه چند دقیقه‌ای که تهیه کرده‌ایم و در فضای مجازی برای این عزیزان ارسال می‌کنیم، به آن‌ها آموزش می‌دهیم.

این امکان برای ما وجود داشت که با قرار دادن تعداد زیادی چرخ، این حسینیه را به کارگاه تولید ماسک تبدیل کنیم و با حضور تعداد زیادی از هم‌محله‌ای‌های داوطلب، در حجم بالا به تولید ماسک بپردازیم و به‌سرعت به سقف موردنظر 20 هزار تایی پویش برسیم. اما آگاهانه این کار را نکردیم. در درجه اول، تاکید داشتیم با پرهیز از جمع کردن افراد در این مکان، به سهم خودمان از شیوع ویروس کرونا جلوگیری کنیم. همان‌طور که می‌بینید، فقط دو چرخ‌خیاطی در حسینیه قرار داده‌ایم تا افرادی که در خانه امکان دوخت ماسک ندارند، بتوانند در شیفت‌های مشخص به اینجا بیایند و در کار تولید ماسک مشارکت کنند. در درجه بعد، با بردن کار دوخت ماسک به خانه‌های اهالی، تلاش کردیم ضمن سهیم کردن آن‌ها در این پویش، از حرکت جهادی مقابله با کرونا، یک تمرین و رزمایش برای بحران‌های احتمالی آینده بسازیم. با این تمرین، اهالی محله به‌یژه خانم‌ها یاد می‌گیرند حتی از پارچه‌های مازاد در خانه هم برای اعضای خانواده‌شان ماسک بدوزند و اسیر سودجویی افرادی که دست به احتکار ماسک می‌زنند، نشوند.»

سرای محله، پایگاه چهارم پویش مقابله با کرونا در محله سبلان محسوب می‌شود. در این پایگاه، ماسک‌های دوخته‌شده‌ای که از منازل جمع‌آوری شده، در مرحله آخر به وسیله دستگاه پرس اتو، ضدعفونی می‌شود.

محلول آب و نمک، و عمر دوباره ماسک ابداعی ما

«با توصیه دوستان متخصص، به این نتیجه رسیدیم که پارچه موردنیاز برای تولید ماسک محافظ در مقابل ویروس کرونا باید از جنس نخ باشد. گرچه پارچه یک‌لایه هم می‌توانست کارمان را راه بیندازد اما دیدیم اگر ماسک را با پارچه نخی دولایه بدوزیم و به روش صحیح ضدعفونی کنیم، می‌توانیم عمر آن را به‌مراتب بیشتر کنیم.» علی ریوندی، یکی از ماسک‌ها را به صورت می‌زند و با اشاره به پوشش کامل دهان و بینی توسط آن، در ادامه می‌گوید: «همسرم یک هفته برای طراحی الگوی این ماسک وقت گذاشت و بعد از بررسی چند مدل ماسک موجود، به این الگوی نهایی رسید؛ طرحی که هم پارچه کمی ببرد، هم آنقدر ساده باشد که هرکس با ساده‌ترین چرخ و کمترین مهارت بتواند در خانه خودش آن را بدوزد.»

اما این تمام ویژگی‌های ماسک ابداعی جهادگران محله سبلان نیست. به گفته ریوندی، برخلاف بسیاری از ماسک‌های موجود، این ماسک قابلیت دارد بارها توسط افراد استفاده شود: «می‌توانید این ماسک را در طول روز استفاده کنید و شب که به خانه برمی‌گردید، به‌راحتی آن را احیا کنید. چطور؟ کافی است دو لیوان آب در یک ظرف بریزید و 3 قاشق نمک هم به آن اضافه کنید و روی حرارت قرار دهید. بعد از اینکه آب جوش آمد، ماسک را از قسمت کِش در دست گرفته و داخل این محلول آب و نمک در حال جوش قرار دهید. بعد از چند دقیقه ماسک را بیرون بیاورید و از کش آویزان کنید. بعد از خشک شدن، با یک اتوی معمولی یا سشوار، ماسک را ضدعفونی کنید. به‌این‌ترتیب، ماسک برای استفاده مجدد آماده است. شاید بپرسید آن محلول آب و نمک چه کارکردی دارد؟ محلول نمک، به‌عبارتی یک فیلتر طبیعی در ماسک ایجاد می‌کند و کیفیت آن را ارتقا می‌دهد.»

در حالی‌که به پایان تعطیلات نوروزی نزدیک می‌شویم، چرخه فعالیت‌ها در پویش همگانی مقابله با کرونا در محله سبلان با تدبیر بانیان و مجریان این حرکت جهادی، همچنان با نظم و هماهنگی در حال انجام است و تا امروز، بیش از 2 هزار بسته بهداشتی شامل ماسک و ژل ضدعفونی‌کننده به درب خانه اهالی محله سبلان تحویل داده شده است. علی ریوندی در پایان می‌گوید: «این پویش، یک حرکت جهادی گروهی است و ما هم تلاش کردیم در بسته‌بندی نهایی این محصولات بهداشتی، از تمام مشارکت‌کنندگان در این پویش یاد و قدردانی کنیم؛ از بسیج مسجد حضرت ابوالفضل (ع)، هیئت رزمندگان محبان حضرت فاطمه (س)، شورایاری محله سبلان، هیئات محله، خیران محترم و از همه مهم‌تر، مردم عزیز همیشه در صحنه. امیدواریم به لطف خدا و با همکاری همه مردم، به‌زودی شعار پویشمان محقق شود و کرونا را شکست دهیم.»

انتهای پیام/

 

ارسال نظر