سندی بر مظلومیت صدیقه طاهره (س) که در تاریخ ثبت است

یک کارشناس مذهبی گفت: غصب فدک سندی بر مظلومیت حضرت صدیقه طاهره و یک خطای راهبردی بود که سیمای واقعی جریان نفاق را برای عالمیان روشن ساخت.

به گزارش عاشورانیوز به نقل از خبرگزاری فارس، یکی از مهم‌ترین و راهبردی‌ترین اسناد تاریخی که در متون اسلامی در جهت دفاع از ولایت و مظلومیت صدیقه طاهره (س) به آن استناد شده، واقعه تلخ و دردناک غصب فدک است. غصب فدک یک خطای راهبردی بود که سیمای واقعی جریان نفاق را برای عالمیان روشن ساخت.

ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی فدک

حجت‌الاسلام علی بیرانوند کارشناس مذهبی و پژوهشگر اهل بیت (ع) در گفت‌وگو با فارس درباره ماجرای فدک گفت: به اذعان تاریخ نویسان، فدک دهکده و منطقه‌ای حاصل‌خیز بود که به واسطه‌ی موقعیت استراتژیکی که در منطقه حجاز داشت، سابقاً قلعه‌های محکم و نفوذ ناپذیری همچون «خیبر»، و همچنین استحکاماتی همچون «شمرخ» در نزدیکی آن احداث شده بود.

وی ادامه داد: دسترسی نه‌چندان دور به‎مدینه می‌توانست خود یک امتیاز برای این سرزمین حاصل‌خیز به‌حساب آید. منابع تاریخی این چنین ذکر کرده‌اند که «فدک بن حام» اولین کسی بود که در این سرزمین ساکن شده بود، از این رو  نام آن ناحیه را به اسم او می‌شناختند.[معجم معالم الحجاز، ابن غیث بلادی، واژه فاء، ص۲۷] از آنجا که فدک در مسیر بازرگانان شام به مدینه قرار داشت، از موقعیت جغرافیایی اقتصادی ممتازی نیز برخوردار بود.

دسیسه‌های یهودیان علیه مسلمانان با شورش و تحریک قبائل عرب

حجت‌الاسلام بیرانوند با اشاره به دسیسه‌های یهودیان علیه مسلمانان گفت: در جغرافیای نظامی صدر اسلام، یهودیان به صورت ویژه‌ای فکر شورش و تحریک قبائل عرب را علیه مسلمانان در سر می‌پروراندند و تلاش داشتند به‌گونه‌ای فتنه‌ی خانمان بر اندازی علیه کیان اسلامی به‌راه بی‌اندازند، به‌طوری‌که افرادی همچون «حیی بن اخطب»، «سلام بن ابی الحقیق» و «کنانة بن ربیع بن ابی الحقیق»  تلاش داشتند بعد از سکنا گزیدن در قلعه خیبر قریش را به جنگ با پیامبر اکرم (ص) برانگیزند[ر.ک: واقدی، ج ۲، ص ۴۴۱-۴۴۲؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۲۰۱، ۲۲۵]

این کارشناس مذهبی ادامه داد: از این‌ رو سپاه اسلام تصمیم گرفت که قلعه استراتژیک خیبر را از تصرف یهودیان منطقه خارج سازد. در نهایت مسلمانان در آن جنگ توانستند با مدیریت و فرماندهی امام علی (ع) پیروز شوند ولی از آنجاکه سیره نبوی به دنبال اعمال خشونت نبود، صلح‌نامه‌ای با یهودیان خیبر بسته شد و از این رو بنا بر مفاد آن صلح نامه، نظامیان هر چند باید قلعه را ترک کنند، ولی با این وجود می‌توانستند در منطقه خیبر به کسب معاش و زندگی و کشاورزی خود ادامه دهند. در این میان ساکنان منطقه خیبر نیز یک خیانت بزرگ علیه کیان اسلامی مرتکب شده بودند. آنها با پیوستن به فتنه‌گران و شورشیان خیبر به نوعی خود را در زمره‌ی حامیان آنها قرار دادند.

وی درباره چرایی مالکیت پیامبر (ص) بر فدک گفت: بعد از فتح خیبر از آنجا که ساکنین در قلعه‌ها و همچنین کشاورزان فدک از موقعیت به وجود آمده بیم و هراس داشتند، تصمیم گرفتند که  افرادی را به عنوان نماینده نزد پیامبر اکرم (ص) روانه کنند و تسلیم‌نامه خود را تقدیم پیامبر اکرم (ص) کرده و درخصوص اراضی فدک با حضرت مصالحه کنند. از این رو قرار بر این شد که  نیمی از زمین‌ها را به پیامبر اکرم (ص) تحویل دهند. با توجه به مطالب ذکر شده، روشن شد که منطقه «فدک» بدون جنگ و خون‌ریزی به دست پیامبر اسلام (ص) افتاد. و این چنین سرزمینی‌هایی که بدون هیچ قشون‌کشی بدست مسلمانان افتاد به‌اذعان آیات الهی به رسول اکرم (ص) اختصاص دارد. «مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَللّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتَامَی وَ الْمَسَاکینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کی لَایَکونَ دُولَةً بَینْ الْأَغْنِیاءِ مِنکمْ وَ مَا ءَاتَئکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ وَ اتَّقُواْ اللَهَ إنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب؛[سوره مبارکه حشر، آیه ۷]آنچه خدا از [دارایی] ساکنان آن قریه‌ها عاید پیامبرش گردانید، از آنِ خدا و از آنِ پیامبر [او] و متعلّق به خویشاوندان نزدیک [وی] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، تا میان توانگران شما دست به دست نگردد. و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت کیفر است».

فدک، حقی که اختصاص به افراد خاص داشت

بیرانوند درباره مالکیت فدک ادامه داد: نکته بسیار مهمی که در خصوص سرزمین فدک باید به آن توجه داشت، این است که بر اساس معارف قرآنی این سرزمین یکی از مصادیق «مَا أَفَاءَ اللَّهُ» به شمار می‌آید. مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه به این نکته بسیار مهم اشاره داشته‌اند که «افاء» از ماده «فى‌ء» در اصل به معنى «رجوع و بازگشت» است، و اینکه بر این دسته از غنائم «فى‌ء» (بر وزن شى‌ء) اطلاق شده، شاید به خاطر آن است که خداوند تمام مواهب این جهان را در اصل براى مؤمنان، و قبل از همه براى پیامبر اکرم (ص) که اشرف کائنات و خلاصه موجودات است آفریده، از این رو به غنائمی که بدون دردسر و جنگ به‌دست مسلمانان می‌افتد، فیء گفته می‌شود.[ر.ک: تفسیر نمونه، ج‌۲۳، ص۵۰۲]

وی با اشاره به تفسیر آیه 7 سوره مبارکه حشر گفت: در این آیه به‌طور کلى ۶ مصرف براى «فى‌ء» یا دارایی‌های پیامبر (ص) ذکر شده: ۱- (فَللّهِ): سهم خداوند متعال؛ البته باید به‌این نکته مهم توجه داشت که خداوند متعال مالک همه موجودات است، و از طرفی به هیچ موجودی نیز نیازمند نیست، از این رو تعبیر مذکور به نوعی «نسبت تشریفى» است، قرار گرفتن سهم خدای متعال در میان سایر سهم‌ها خود می‌تواند گویای رازی سربسته در تخصیص سایر سهام‌های مطرح شده در ادامه آیه باشد؛ چرا که سایر سهم‌ها نیز به نوعی هم‌ردیف سهم خدا محسوب شده‌اند.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: (لِلرَّسُولِ): سهم رسول اکرم (ص) که بنا بر صلاح دید و تشخیص حکیمانه‌ای که دارند در جای خود از استفاده خواهند کرد. (وَ لِذِی الْقُرْبی): سهم ذوى القربى: دراین که مقصود از ذوی القربی چه کسانی هستند؟ همه مفسران شیعه و برخی از مفسران اهل سنت همچون فخر رازى، برسوئى، سید قطب،مراغى، و همچنین آلوسی در روح المعانى به این مطلب اشاره کرده‌اند که  بدون شک مقصود، خویشاوندان پیامبر(ص) و بنى هاشم است که از گرفتن زکات که جزء اموال عمومى مسلمین است محرومند.

بیرانوند سهم یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان را ۳ راه دیگر مصرف دارایی‌های پیامبر (ص) برشمرد و گفت: در اینکه این سه گروه تنها از بنى‌هاشم باید باشند، یا عموم یتیمان و مستمندان و ابن‌السبیل‌‌ها را شامل مى‌‌شود، میان مفسران گفت‌وگو است. [مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‌۲۳، ص۵۰۵]

غصب فدک، بی‌اعتنایی به آیات الهی

ندای مظلومیت حضرت زهرا (س) در جریان خطبه فدکیه، سندی بر مظلومیت آیات الهی است، چرا که جریان انحرافی حاکم بر آن زمان با بی‌اعتنایی به آیات الهی در جهت منافع مادی و دنیوی خود چهره واقعی جریان نفاق را تا ابد در تاریخ ثبت و ضبط کرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر