در یازدهمین شب ماه محرم در هیأتهای مذهبی به عزاداری برای شام غریبان اهل بیت(ع) پرداخته میشود.
به گزارش عاشورا نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، همزمان با فرا رسیدن ماه محرم، متناسب با عزاداری هیأتهای مذهبی در هر روز این دهه، بسته مقتل به همراه صوت روضه، زمینه، واحد و شور متناسب هر روز منتشر خواهیم کرد.
خلاصهای از مقتل عصر روز عاشورا و شام غریبان اهل بیت(ع) ارائه میشود:
بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام و یاران باوفایش در عصر عاشورا مصائب و مشکلات خاندان امام صد چندان شد.
آمدن ذوالجناح به خیام
ذوالجناح اسب آن حضرت، چون امام را شهید دید در حالی که یال و کاکلش به خون آن حضرت آغشته بود روان به سوی سراپرده حرم شد. افراد عمرسعد خواستند خواستند که او را بگیرند اما آن اسب با وفا چندی از آنها را زخمی کرد و به سوی سرای حرم رفت. چون نزدیک خیمه زنان رسید شیهههای بلندی میکشید.
اهل حرم صدای اسب امام را شنیدند، سراسیمه بیرون دویدند و اسب آن حضرت را بدون صاحب دیدند و دانستند که آن جناب شهید شده است آن وقت بود که گریه و شیون آنها بالا گرفت و فریاد «واحسینا و وا اماما» بلند شد.
غارت سلاح و لباسهای امام علیهالسلام
پس از آن که سپاه کوفه از کشتن امام حسین (ع) یارانش فارغ شدند، دست به غارت و یغماگری و تاراج و چپاولگری لباسها و اشیا همراه امام زدند و هر کدام چیزی بر خود برداشتند از جمله پیراهن، عمامه، کفش، شمشیر، انگشتر، زره که (بترا) نام داشت همه را به غارت بردند و پیکرش را برهنه بر زمین کربلا رها کردند.
حمله به خیام
از آن طرف آن لشکر شیطان و ناجوانمرد با بیحیایی تمام بر خیام حرم حمله کردند، ولی مادامی که اهل بیت(ع) در خیمهها بودند کسی را جرأت آن نبود که داخل خیمهها شود و چیزی بردارند پس در حالی که اهل بیت(ع) در خیمهها بودند خیمهها را آتش زدند. پس زنان و بچهها که چنین دیدند با پای برهنه گریان و شیون کنان و هراسان پای به فرار گذاشته و از هر سوی میدویدند آن لشکر هم دست به غارت حرم زدند و زنان و بچهها را به ضرب تازیانه میزدند و زیور آلات و روپوش آنها را به غارت بردند.
شمر لعنهالله در خیمه امام زینالعابدین علیهالسلام
در این حال شمر به خیام علیابن الحسین درآمد علی ابن الحسین را در آنجا افتان و پریشان در حالی که سر به بالین نهاده بود، دید شمشیر کشید تا آن حضرت را بکشد، زینب کبری خود را روی برادرزاده انداخت و گفت: اگر میخواهی او را بکشی اول باید مرا بکشی. در این حال عمر سعد در آنجا حاضر شد و گفت: دست از این جوان بیمار بردار. شمر لعنه الله گفت: فرمان امیر است که همه فرزندان حسین را بکشم. عمر اصرار کرد و منع نمود تا او دست باز داشت.
بدن امام پایمال اسب ستوران
عمر سعد لعین در میان اصحاب و یاران بی دین خود ندا در داد: کیست که اجابت کند دعوت امیر خود ابن زیاد را درباره حسین و بر بدن او بتازد پس ده نفر به نامهای اسحاق بن حویه، اخنس بن مرتد، حکیمبن طفیل سنبسی، عمروبن صبیح صیداوی، رجاء بن منقذ عبدی، سالم بن حثیمه جعفی، واحظ بن ناعم، صالح بن وهب جعفی، هانی بن شبث حضرمی، اسیر بن مالک هالک، لعنهم الله اجمعین اجابت آن لعین کردند و سینه و پشت فرزند رسول را به سم اسبهای خود پایمال کردند و درهم شکسته و خرد کردند.
حضرت زینب سلامالله و سکینه بر پیکر امام حسین علیهالسلام
پس حضرت زینب (س) زنان و بچهها را جمع کرد در حالی که هراسان و گریان بودند به دنبال شهدای خود بر بلندی که مشرف به آن منطقه بود بالا رفتند پس امام را به گودی قتلگاه یافتند پس سکینه دوان دوان به طرف نعش پدر دوید و جسم بیجان پدر را به سینه چسباند و بانگ واویلا برداشت و از حال رفت. پس حضرت زینب (س) دستانش را بر سر گرفت و گفت: ای خواجه کائنات که پیوسته هدیهها و تحفهها با درود نامحدود فرشتگان آسمان تقدیم سد جلالت میکردند اینک این حسین است که به خون خود آغشته شده و اعضایش قطعه قطعه گردیده است و اینها دختران تو هستند که اسیر شدهاند از این ظلم و ستم بر خداوند و به خدمت محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا و برادرم حسن و حمزه سیدالشهدا شکایت میبرم. یا محمدا یا علیا این حسین است که در گوشه بیابان افتاده در حالی که باد بر او میگذرد.
کجاییای اصحاب محمد اینک بی کسان ذریه مصطفی را به اسیری میبرند و این حسین توست که سرش را از قفا جدا کردند و لباسهایش را به غارت بردند.
بردن سر امام به طرف کوفه
پس از کشته شدن امام حسین (ع) و یارانش عمر سعد لعین دستور داد سرهای شهدا را از بدن جدا کردند آنگاه سرها را بین قبیلههایی که در رکابش میجنگیدند تقسیم کردند تا نزد پسر زیاد ببرند و از این طریق به او تقربجویند. پس در همان روز سر امام حسین (ع) را به خولی بن یزید داد و در همان روز او را به طرف عبیدالله بن زیاد لعنه الله روانه کرد. خولی سر مبارک را برداشت و به تعجیل به طرف کوفه حرکت کرد وقتی رسید شب بود به طرف دارالاماره روانه گردید در قصر را بسته یافت پس به خانه خود رفت و سر مبارک را در زیر طشتی نهاد و بامداد سر را برای عبیدالله برد.
منابع:
امالی شیخ صدوق
بحارالانوار
ناسخ التواریخ
منتهی الامال
کامل بهای
نفس المهموم
لهوف سید ابن طاووس
مقتل مقرم
ارشاد شیخ مفید
در ادامه اشعاری به مناسبت شام غریبان سیدالشهدا(ع) را بخوانید:
زینبِ دور از حسین - محمدجواد غفورزاده
شب است و دشت، هیاهوی مبهمی دارد
ستارهسوختهای، صحبت از غمی دارد
شب است و بر لب شطّ فرات، زمزمهایست
به پای نخل که گیسوی درهمی دارد
شب است و ماه به هر خیمهای که مینگرد
نشسته مادری و بزم ماتمی دارد
شب است و دشت، به خون خفته؛ خیمه، سوخته است
به وسعت ابدیّت، جهان غمی دارد
شب است و سنگ صبوری به ناله میگوید
کجاست دُرّ یتیمی که همدمی دارد؟
شب است و دختر معصوم سیدالشهدا
برای نوحهگری، فرصت کمی دارد
شب است و سایه اهریمنی شتابآلود
رَود به سوی سلیمان که خاتمی دارد
شب است و داغِ جگرسوزِ سینه مظلوم
ز اشک فاطمه، امّید مرهمی دارد
شب است و این همه غم، در عوالم ملکوت
خدا گواست، پیمبر چه عالمی دارد
شب است و ماتم اصغر گرفته است، رباب
ز گاهواره او، چشم برنمیدارد
شب است و قافلهسالار شاهدان شهید
به دست، مشعل و بر دوش، پرچمی دارد
شب است و بر سر سجّادهای پُر از اخلاص
بلندقامت عصمت، قد خمی دارد
شب است و زینبِ دور از حسین میداند
نفس کشیدنِ بیاو، چه ماتمی دارد...
خورشید سر بریده - محمدعلی مجاهدی
آتش چقدر رنگ پریدهست در تنور
امشب مگر سپیده دمیدهست در تنور؟
این ردّ پای قافله داغ لالههاست؟
یا خون آفتاب چکیدهست در تنور؟!
این گلخروش کیست که یکریز و بیامان
شیپور رستخیز دمیدهست در تنور؟
چون جسم پاره پاره در خون تپیدهاش
فریاد او بریده بریدهست در تنور
از دودمان فتنه خاکستری، خسی
خورشید را به شعله کشیدهست در تنور
جز آسمان ابری این شام کوفهسوز
خورشیدِ سر بریده که دیدهست در تنور؟
دنبال طفل گمشده انگار بارها
با آن سرِ بریده دویدهست در تنور!
امشب چو گل شکفتهای از هم، مگر گلی
گلبوسه از لبان تو چیدهست در تنور؟
در بوسههای خواهر تو جان نهفته است
جانی که بر لب تو رسیدهست در تنور
آن شب که ماهتاب تو را میگریست زار
دیدم که رنگ شعله پریدهست در تنور
صوت روضه، دودمه و شور به مناسبت شام غریبان سیدالشهدا(ع) بشنوید:
روضه محمدرضا طاهری
دودمه - شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
شور حسین طاهری - سه ساعته شلوغه تو گودال
پایان پیام/
ارسال نظر