دولت سیزدهم از نگاه ناظران دستکم با پنج چالش مهم در حوزه سیاست خارجی روبهرو است؛ همسویی فرا آتلانتیک، تنشزدایی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان، خلا امنیتی در افغانستان، تصویب FATF و همچنین پیشبرد مذاکرات برجام در صورت تداوم گفت وگوها از آن جمله است.
به گزارش عاشورا به نقل از خبرگزاری ایرنا، حجت الاسلام «حسن روحانی» هشت سال پیش در حالی زمام امور کشور را به دست گرفت که ایران در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل با چالش های بسیار جدی مواجه بود. باوجود موفقیت ها و بهبود نسبی مناسبات ایران و بازیگران مختلف جهان که در سایه رویکرد «تعامل سازنده» دولت یازدهم و دوازدهم ایجاد شد، امروز نیز چالش هایی البته انگشت شمار در این حوزه باقی مانده اند که انتظار می رود دولت آتی بر آن فایق آید.
احیای برجام و ضرورت لغو تحریم ها
هر چند احیای برجام در همین چند هفته باقی مانده از عمر دولت روحانی دور از انتظار نیست اما در صورت حاصل نشدن توافق در مذاکرات وین، سرنوشت آن به دولت بعدی واگذار خواهد شد.
رییسی درباره برنامه خود برای تقویت و گسترش دیپلماسی اقتصادی گفته بود که «نسبت به بحث رفع تحریم ها باید بگویم هر دولتی که کار را به دست گیرد، یکی از وظایفش رفع تحریم های ظالمانه است و باید با همه وجود آن را دنبال کرد. در کنار این قضیه خنثی سازی اثر تحریم ها باید در دستور کار قرار گیرد و اقتصاد را هم شرطی نکنیم؛ نه کرونا و نه سیل و نه تحریم نباید تاثیر داشته باشد.»
در شش دور مذاکراتی که از میانه فروردین ماه تا کنون در پایتخت اتریش برگزار شده، بر لغو بیشتر تحریم ها توافق شده است. در این میان اما هنوز چند گره وجود دارد که همین گره ها بسترساز کاهش تعهدات ایران شده است.
اختلاف بین ایران و آژانس در روزهای اخیر به دلیل پافشاری آمریکا بر تحریم یکی از موانع مذاکراتی است. سلسله اقدامات اخیر ایران شامل عدم تمدید مهلت تفاهمنامه فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تهدید به پاک کردن فیلمها و اطلاعات ضبط شده توسط دوربینهای آژانس از سایتهای هستهای و اکنون طرح برنامه تولید اورانیوم فلزی با خلوص ۲۰ درصد از نظر ناظران و تحلیلگران برای اعمال فشار بیشتر به آمریکا در رابطه با احیای برجام و لغو تمامی تحریم های هستهای صورت گرفته است.
همسویی فرا آتلانتیک در دولت بایدن
بسیاری از ناظران بر این باورند که رویکرد ایران در دولت رییسی نسبت به شرق ثابت خواهد ماند و تهران همچنان روابط حسنه ای با چین و روسیه خواهد داشت اما این قضیه در مورد کشورهای غربی متفاوت است. شکافی که در دولت ترامپ در دو سوی اقیانوس اطلس بین اروپا آمریکا ایجاد و تعمیق شده بود، در دولت بایدن پر شده است. بنابراین شاهد همسویی بیشتری در محور غربی علیه ایران خواهیم بود.
اصرار آمریکا بر تحریم و کاربرد ابزارهای فشار بر تهران با همراهی کشورهای اروپایی همراه است. ضمن اینکه اروپا همواره با اتهامات حقوق بشری، ایران را زیر فشار قرار می دهد. همان گونه که شخص رییسی از این جهت در فهرست تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا قرار گرفته است. وی در سال ۱۳۹۰ به دلیل مسایل حقوق بشری در فهرست ۸۰ مقام ایرانی تحریم شده توسط اتحادیه اروپا قرار گرفت و در سال ۱۳۹۸ وزارت خزانهداری آمریکا، رییسی را در لیست تحریمی خود قرار داد؛ تحریم هایی که غرب در مذاکرات برجام چاره ای جز لغو آنها ندارد.
تعیین تکلیف FATF
پیوستن ایران به «گروه ویژه اقدام مالی» و تصویب لوایح چهارگانه آن یکی از چالش های بزرگ این سال ها بوده چرا که تبادلات تجاری و مالی کشور به آن گره خورده است؛ موضوعی که انتظار می رود در دولت بعدی مورد بررسی و تصویب قرار گیرد.
در تشریح لوایح چهارگانه FATF و سرنوشت هر یک از آن ها در مجاری قانونی ایران لازم به یادآوری است که لوایح مذکور عبارتند از اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم، اصلاح قانون مبارزه با پولشویی، الحاق ایران به کنوانسیون جرایم سازمانیافته فرا ملی (پالرمو) و الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بینالمللی مقابله با تأمین مالی تروریسم(CFT).
از چهار لایحه اشاره شده تا کنون لوایح «اصلاح قانون مبارزه با تروریسم» و «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» به تصویب رسیده اند اما لوایح الحاق ایران به پالرمو و CFT که در دی ماه سال ۱۳۹۸ و در پی تصویب مجلس و رد شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد، همچنان بلاتکلیف باقی مانده اند.
دی ماه پارسال لوایح FATF از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره مقام معظم رهبری مجددا در دست بررسی قرار گرفت. آیت الله آملی لاریجانی رییس مجمع در ان زمان از آغاز بررسی مجدد لوایح FATF خبر داد و گفت: حسب ارجاع مقام معظم رهبری، بررسی مجدد این لوایح در دستور کار مجمع قرار گرفت و اعضای مجمع فارغ از فضا سازی های مختلف از سوی گروهها و جریانهای سیاسی و در جهت مصالح و منافع مردم و کشور آن را بررسی خواهند کرد.
خلا امنیتی در افغانستان
با توجه به خروج نیروهای غربی از افغانستان یکی از چالش هایی که نمیتوان آن را نادیده گرفت بروز خلا امنیتی در این کشور همجوار، تشدید درگیریها بین طالبان و دولت مرکزی و همچنین احتمال تشدید فعالیتهای تروریستی در افغانستان و سرایت آن به کشورهای همسایه از جمله ایران خواهد بود. آمریکا به تازگی اعلام کرده که بیش از ۹۰ درصد نیروهای این کشور از افغانستان خارج شدهاند. ساعت سه بامداد روز دهم تیرماه ۱۴۰۰، آخرین کارکنان نیروی هوایی و زمینی آمریکا مستقر در پایگاه هوایی «بگرام» افغانستان را ترک کردند؛ بدون آنکه به طور رسمی کنترل پایگاه را به همتایان افغان خود واگذار کنند؛ حرکتی که نشان می دهد آمریکا با خروج از افغانستان قصد دامن زدن به تشنج و نزاع بیشتر در این کشور دارد تا حضور دو دهه ای خود را در این کشور موجه و مشروع جلوه دهد.
نیروهای آمریکایی بیش از ۲۰ سال بود که در این پایگاه حضور داشتند؛ پایگاهی که به مدت دو دهه بزرگترین مانع طالبان برای تصرف کابل محسوب میشد. تنها ساعاتی پس از خروج نیروهای آمریکایی و اعلام خبر آن، پیکارجویان طالبان به آنجا حمله کردند تا آن را به تصرف خود درآورند اما با مقاومت محافظان جدید آن، یعنی اردوی ملی افغانستان مواجه شدند و به سمت کوههای اطراف دره پنجشیر عقبنشینی کردند.
ایران تلاش زیادی را برای حل وفصل اختلافات بین گروه های مختلف افغان به کار بسته است. به عنوان نمونه اجلاس گفت وگوهای بین الافغانی با حضور نمایندگان دولت افغانستان، شخصیتهای عالی جمهوریت و هیات عالی سیاسی طالبان چهارشنبه شانزدهم تیرماه جاری به میزبانی تهران آغاز شد؛ گفت وگوهایی که در آن رهبری هیات جمهوری اسلامی افغانستان را در این دور از مذاکرات «یونس قانونی» وزیر امور خارجه پیشین افغانستان و رهبری هیات مذاکراتی گروه طالبان را «عباس استانکزی» معاون دفتر این گروه بر عهده داشت.
انتظار می رود در دولت رییسی نیز تهران بازیگری فعال و پویا برای حل منازعه بین الافغانی باشد تا بعد از گذشت دو دهه، صلح و امنیت به این کشور دوست و همسایه برگردد.
لزوم تنشزدایی با همسایگان عربی و ترمیم مناسبات با ریاض
مهمترین چالشی که اکنون در عرصه سیاست خارجی ایران در منطقه مطرح است لزوم تنش زدایی با همسایگان به ویژه همسایگان جنوبی حوزه خلیج فارس و دریای عمان و به طور مشخص عربستان سعودی است.
نزدیک به نیم دهه است که ایران و عربستان روابط تیره ای را تجربه می کنند و دلیل آن به مسایل متعددی چون بحران یمن و حمله های هوایی مکرر ائتلاف عربی به رهبری سعودی ها به این کشور جنگ زده، اختلاف بر سر سوریه و لبنان، سیاست های ضدبرجامی آل سعود، حادثه منا، اعدام شیخ «نمر النمر» روحانی شیعه در عربستان، حمله به سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد برمی گردد.
قطع روابط دیپلماتیک تهران و ریاض سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد یعنی همان سالی که «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز رقابت های سیاسی شد و به کاخ سفید راه یافت. سیاست های کاخ سفید از آن پس بر محور آشتی اعراب و اسراییل استوار شد تا این اتحاد به عنوان سدی در برابر تحرکات منطقه ای ایران عمل کند. با شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ این کشور، ریاض راه خود را از تل آویو جدا ساخت و طی این چند ماه شاهد دست کم دو دور مذاکرات محرمانه بین مقامات ایران و عربستان به ترتیب در بغداد و مسقط بوده ایم.
حال این پرسش به ذهن می رسد که در دولت بعدی ایران، روابط تهران و ریاض چه سمت و سویی خواهد یافت؟ آنچنان که از اظهارات رییسی درباره سیاست خارجی و منطقه ای ایران در دولت او بر می آید، وی برای بهبود مناسبات با همسایگان از جمله عربستان سعودی خواهد کوشید. به تازگی پایگاه شبکه خبری «الجزیره» در گزاشی نوشته است که به دنبال اظهارات رییس جمهوری منتخب ایران درباره تمایل به بهبود روابط با همسایگان و به طور خاص عربستان سعودی، «فیصل بن فرحان» وزیر امور خارجه عربستان تاکید کرد که ریاض صحت اظهارات رییسی را بر اساس «واقعیت موجود» قضاوت خواهد کرد. با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در راستای ترمیم مناسبات تهران و ریاض در دولت روحانی، انتظار می رود که ادامه این مسیر از سوی دولت بعدی طی شود و شاهد ازسرگیری روابط دیپلماتیک بین این دو کشور بزرگ جهان اسلام باشیم.
ارسال نظر