مطالعه نزاع انسان با شیطان و شکستها و پیروزیهای او در این نبرد، همیشه مورد توجه انسان هایی بوده است که به سعادت خود و همنوعانشان علاقمند بودهاند و از این راه میخواستند نقاط قوت و ضعف انسانها را بیاموزند و به دیگران هم آموزش دهند تا با یک خودشناسی عمیقتری به درک مسائل خویش و هستی دست یابند و در سایه این شناخت، چهره یکی از سرسختترین دشمنان قَسم خورده بشریت و حیلهها و مکرهای او آشکارتر گردد. این انسانهای وارسته، پیامبران و جانشینان به حق آنان هستند که با اتصال به وحی، میکوشند تا ماندگارترین سعادت را نصیب انسانها کنند.
به گزارش عاشورا به نقل از سایت حوزه نت، مطالعه نزاع انسان با شیطان و شکستها و پیروزیهای او در این نبرد، همیشه مورد توجه انسان هایی بوده است که به سعادت خود و همنوعانشان علاقمند بودهاند و از این راه میخواستند نقاط قوت و ضعف انسانها را بیاموزند و به دیگران هم آموزش دهند تا با یک خودشناسی عمیقتری به درک مسائل خویش و هستی دست یابند و در سایه این شناخت، چهره یکی از سرسختترین دشمنان قَسم خورده بشریت و حیلهها و مکرهای او آشکارتر گردد. این انسانهای وارسته، پیامبران و جانشینان به حق آنان هستند که با اتصال به وحی، میکوشند تا ماندگارترین سعادت را نصیب انسانها کنند.
شیطان و قسم های او علیه انسان
یکی از آموزشهایی که رسولان خدا به آدمیان هدیه کردهاند، شناساندن موجودی است که به هنگام رانده شدن از بارگاه الهی، چندین بار و با شدت، قسم یاد کرده است که با هر وسیلهای و در هر زمان و مکانی، انسانها را از مسیر و صراط الهی باز دارد. ابلیس که سالها خداوند را عبادت کرده بود و در ردیف ملائکه قرار گرفته بود از فرمان خداوند برای سجده آدم سرباز زد. او علت سجده نکردنش را چنین توضیح داد: «من از او (آدم) بهترم زیرا که مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک».(اعراف: 12) خداوند نیز در مجازات این موجود مغرور، او را از درگاه خود راند. شیطان با مشاهده این وضع و به جای پشیمانی و توبه، باز گستاخ تر گردید و خطاب به خداوند گفت: «چون مرا گمراه کردی من نیز در کمین بندگانت، در مسیر مینشینم ... . آنگاه از پیش رو و از پشت سر و طرف راست و چپِ آنان در میآیم و بیشتر آنان را هرگز شکرگزار نعمتت نخواهی یافت.»( اعراف: 16 و 17)
«امام باقر ـ علیه السّلام ـ در حدیثی در تفسیر این آیه فرمودهاند: «منظور از پیش رو این است که شیطان آینده و آخرت را در نظر انسان ساده و راحت جلوه میکند و منظور از پشت سر هم این است که انسان را مشغول زراندوزی و بخل ورزیدن میکند. معنای طرف راست هم آن است که مسائل معنوی او را با ایجاد شبهات و شک و تردید ضایع میسازد و منظور از چپ هم زیبا نشان دادن مسائل مادی و شهوانی در دید انسان است.» دشمنی شیطان با انسانها و فرزندان آدم تا آنجا بیپرده است که خداوند میفرماید: «شیطان دشمن آشکار شما است.»(اعراف: 22)
اصلیترین راه نفوذ شیطان، نفس اماره انسان
انسان در اصل، موجودی روحانی و معنوی است. ولی چون به فرمان خدا و برای پرورش استعدادهای معنوی خویش مدت محدودی را در زمین مادی و خاکی زندگی میکند به ناچار روح او در قالب بدن جسمانی قرار گرفته است تا روح و جسم به کمک هم به تکامل برسند. «برای زندگی در این دنیا، انسان نیازمند برخی قدرتها و نیروهای خاص است تا نیازهای مادی او تأمین شود. از مهمترین این قدرتها، قدرت شهوت برای تولید مثل، قدرت غضب برای دفع خطرها و پیروزی بر مشکلات و قدرت وهم و خیال برای تفکر و اندیشه میباشد. او میباید با استفاده از نیروی عقل و هدایت دینی پیامبران، تمام این نیروها را در جهت رسیدن به قرب الهی کنترل و هدایت کند. ولی بسیاری از انسان ها کنترل و هدایت نفس اماره خود را به دست عقل و دین نمیدهند و از آنها غفلت میکنند. همین غفلت، فرصت خوبی میشود تا سکان هدایت باطن انسان در دستان بدترین دشمن او قرار گیرد. در چنین حالتی شهوت باعث فحشاء و زشتی و پلیدی، نیروی غضب موجب ظلم و ستم به بیگناهان و نیروی وهم و تفکر باعث ریا و تکبر و ... میشود.» شیطان در کمینگاه است و با سلاح خودِ (نفس اماره) انسان بر او ضربه میزند. هنگامی که این شیطان بیرونی با آن شیطان درونی (نفس اماره) متحد میشوند آنچنان قدرتی پیدا میکنند که پیامبر خدا حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ نیز از آن هراسان میشود و میفرماید: «همانا نفس اماره، انسان را به کارهای زشت و ناروا وامیدارد مگر آنکه خدای من رحم کند که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.»(یوسف: 53)
یکی از آموزشهایی که رسولان خدا به آدمیان هدیه کردهاند، شناساندن موجودی است که به هنگام رانده شدن از بارگاه الهی، چندین بار و با شدت، قسم یاد کرده است که با هر وسیلهای و در هر زمان و مکانی، انسانها را از مسیر و صراط الهی باز دارد. ابلیس که سالها خداوند را عبادت کرده بود و در ردیف ملائکه قرار گرفته بود از فرمان خداوند برای سجده آدم سرباز زد. او علت سجده نکردنش را چنین توضیح داد: «من از او (آدم) بهترم زیرا که مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک».(اعراف: 12) خداوند نیز در مجازات این موجود مغرور، او را از درگاه خود راند. شیطان با مشاهده این وضع و به جای پشیمانی و توبه، باز گستاخ تر گردید و خطاب به خداوند گفت: «چون مرا گمراه کردی من نیز در کمین بندگانت، در مسیر مینشینم ... . آنگاه از پیش رو و از پشت سر و طرف راست و چپِ آنان در میآیم و بیشتر آنان را هرگز شکرگزار نعمتت نخواهی یافت.»( اعراف: 16 و 17)
«امام باقر ـ علیه السّلام ـ در حدیثی در تفسیر این آیه فرمودهاند: «منظور از پیش رو این است که شیطان آینده و آخرت را در نظر انسان ساده و راحت جلوه میکند و منظور از پشت سر هم این است که انسان را مشغول زراندوزی و بخل ورزیدن میکند. معنای طرف راست هم آن است که مسائل معنوی او را با ایجاد شبهات و شک و تردید ضایع میسازد و منظور از چپ هم زیبا نشان دادن مسائل مادی و شهوانی در دید انسان است.» دشمنی شیطان با انسانها و فرزندان آدم تا آنجا بیپرده است که خداوند میفرماید: «شیطان دشمن آشکار شما است.»(اعراف: 22)
اصلیترین راه نفوذ شیطان، نفس اماره انسان
انسان در اصل، موجودی روحانی و معنوی است. ولی چون به فرمان خدا و برای پرورش استعدادهای معنوی خویش مدت محدودی را در زمین مادی و خاکی زندگی میکند به ناچار روح او در قالب بدن جسمانی قرار گرفته است تا روح و جسم به کمک هم به تکامل برسند. «برای زندگی در این دنیا، انسان نیازمند برخی قدرتها و نیروهای خاص است تا نیازهای مادی او تأمین شود. از مهمترین این قدرتها، قدرت شهوت برای تولید مثل، قدرت غضب برای دفع خطرها و پیروزی بر مشکلات و قدرت وهم و خیال برای تفکر و اندیشه میباشد. او میباید با استفاده از نیروی عقل و هدایت دینی پیامبران، تمام این نیروها را در جهت رسیدن به قرب الهی کنترل و هدایت کند. ولی بسیاری از انسان ها کنترل و هدایت نفس اماره خود را به دست عقل و دین نمیدهند و از آنها غفلت میکنند. همین غفلت، فرصت خوبی میشود تا سکان هدایت باطن انسان در دستان بدترین دشمن او قرار گیرد. در چنین حالتی شهوت باعث فحشاء و زشتی و پلیدی، نیروی غضب موجب ظلم و ستم به بیگناهان و نیروی وهم و تفکر باعث ریا و تکبر و ... میشود.» شیطان در کمینگاه است و با سلاح خودِ (نفس اماره) انسان بر او ضربه میزند. هنگامی که این شیطان بیرونی با آن شیطان درونی (نفس اماره) متحد میشوند آنچنان قدرتی پیدا میکنند که پیامبر خدا حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ نیز از آن هراسان میشود و میفرماید: «همانا نفس اماره، انسان را به کارهای زشت و ناروا وامیدارد مگر آنکه خدای من رحم کند که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.»(یوسف: 53)
ظرافت کاریهای شیطان
عالم و دانشمند بودن شیطان دومین عامل مغلوب شیطان شدن آدمیان، است. این عالم مغرور چندین هزار سال قبل از خلقت انسان در میان فرشتگان و چندین هزار سال در بین مردم زندگی کرده و تجربههای فراوانی اندوخته است. او یک انسانشناس زبردست شده و تمام نقاط قوت و ضعف انسانها را خوب آموخته است. امام علی ـ علیه السّلام ـ در مورد شیوه کار شیطان میفرمایند: «شیطان، پنهان در سینهها راه مییابد و آهسته در گوشها راز میگوید. گمراه و پست است. وعدههای دروغین داده و در آرزوهای آنها به انتظار میماند، زشتی گناهان را زینت میدهد. گناهان بزرگ را کوچک میشمارد و آرام آرام دوستان خود را فریب میدهد.»
برخی از ویژگیهای فعالیت شیطان
1. تشویق به گناهان کوچک
گام به گام و آهسته آهسته انسان را فریب میدهد و از گناهان کوچکی مثل تنبلی، بیکاری، بیحالی شروع کرده و انسان را به گناهان بزرگ میکشاند. در قرآن کریم واژه خُطُوات الشیطان (گامهای شیطان) پنج مرتبه تکرار شده است.
2. آسان نشان دادن راه های انحرافی
روشها و راه های غلط و منحرف را در نظر انسان آسان جلوه میدهد. امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودهاند: «همانا شیطان راههای خود را به شما آسان جلوه میدهد.»
3. فریب دادن از طریق چیز های مورد علاقه
هر کس را با همان چیزی میفریبد که به آن علاقه دارد. عابدان را با عبادت ریاکارانه، دانشمندان را با غرور علمی و جدلهای غیر منطقی ثروتمندان را از طریق فخر فروشی و اندوختن مال، فقیران را ازطریق آرزو های بلند و ... .
4. وعده دورغ
وعدههای دروغین میدهد. در این باره خداوند میفرماید: «شیطان آنان را بسیار وعده میدهد و آرزومند میکند. ولی آنان را چیزی به جز غرور و فریب وعده نمیدهد.»(نساء: 83)
5. جلوه دادن زشتی ها
در آخر هم «شیطان کردار زشت آنان را در نظرشان زیبا جلوه میدهد.»(انعام: 43)
برخی از زمینههای موفقیت شیطان در گمراهی انسان
1. خانوادگی
زمینههای خانوادگی انسانها که باعث به وجود آمدن ضعفهایی در انسان شده و زمینه موفقیت ابلیس میشود عبارتند از: غذای حرام، تبعیض بین فرزندان، تحقیر، تربیت غلط و ... .
2. اجتماعی
عواملی اجتماعی مثل دوستان ناباب، تعصبات بیجا، قوانین و سنتهای غلط بشری، تلقین و تقلید غلط، شخصیتگرایی بجای حقیقتگرایی، تعریف دین، رواج فساد و غیره.
3. اقتصادی
عوامل اقتصادی از قبیل: فقر، سرمایه داری، عدم اشتغال و ... .
4. علمی
عوامل علمی و اعتقادی مثل کمعقلی، ضعف اعتقادات دینی و ... .
بسیاری از عوامل دیگر هم وجود دارد که مسلمانان موظفاند در کنار جهاد اکبر و مبارزه درونی با شیطان، تمام این عوامل بیرونی را نیز از جامعه اسلامی برطرف کنند تا شیطانِ قسم خورده کاملاً بیسلاح شود.
بندگان خدا ناامید نمیشوند.
هر چند که ابلیس در کار خود بسیار پرقدرت است. اما نباید فراموش کرد که او هم مخلوق ناچیز خداوند است و همه چیز تحت اراده و مشیت حکیمانه او قرار دارد. اگر شیطان در کمین است «همانا خداوند در کمینگاه است»(فجر: 14)اگر شیطان نیرنگ باز است «همانا خداوند بهترین حیلهگران است»(آل عمران: 54) و «سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است»(نساء: 76) نباید ترسی از او به دل راه داد بلکه باید از نفس خود ترسید. زیرا «هر بدی که به تو برسد از جانب نفس خودت است.»(نساء: 79) و باید در همه حال به خدا پناه برد و خود را از وسوسههای شیطان در امان داشت. او هرگز قادر نیست بندگان خالص خداوند را بفریبد همانطور که خود اعتراف کرده است همه را فریب میدهم «مگر بندگان مخلصت را.»(حجر:40)
ارسال نظر