حجتالاسلام خسروپناه بابیان اینکه عدالت ذیل ولایت باید تعریف شود،گفت: به نظرم باید حتماً یک حرکت انقلابی ذیل ولایت فقیه انجام داد و به حول و قوه الهی با نیروی الهی و جهادی و ولایی دنبال شود.
به گزارش تیتر عاشورا به نقل از خبرگزاری مهر، در آستانه سالگرد انقلاب اسلامی هستیم، در مورد دستاوردهای انقلاب اسلامی در داخل و خارج از کشور زیاد صحبت شده است اما در این مجال میخواهیم به لحاظ قدرت نرم و تولیدات فکری و اندیشهای صحبت کنیم. همچنین انقلاب اسلامی در بیداری و افزایش حرکت و اعتماد به نفس نیروهای آزاده و خاصه مسلمانان جهان برای مبارزه با استکبار، استعمار و استبداد تأثیرگذار بوده است که لازم است واکاوی شود. در عین حال در برابر انقلاب اسلامی مثل هر انقلاب دیگری چالشهایی خصوصاً در عرصه تمدن سازی وجود دارد که لازم است شناسایی شود تا برای رفع آن بکوشیم. اینها مباحثی است که ما را بر آن داشت که با حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی به گفتگو بنشینیم که ماحصل آن از نظر شما میگذرد.
*در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، در مورد دستاوردهای علمی، تکنولوژی کشور در عرصههای تکنولوژی پزشکی، نانو، دفاعی و … زیاد صحبت شده است اما به لحاظ قدرت نرم و تولیدات فکری و اندیشهای میخواهیم در این مورد صحبت کنیم؛ به نظر شما در این زمینه تا چه حد در عرصه منطقهای و جهانی تأثیرگذار بودیم؟
در ابتدا، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و ایام الله دهه فجر را خدمت شما و خوانندگان محترم تبریک عرض میکنم و تشکر میکنم که در راه انقلاب اسلامی در حال تلاش هستید.
اگر بخواهید به صورت دقیق به این سوال شما پاسخ داده شود باید از اساتید روابط بین الملل پرسیده شود، چون آنها میتوانند به صورت متقن در این زمینه ورود کنند. بنده از منظر یک طلبه و دانش آموز فلسفه، میتوانم این طور به این سوال پاسخ دهم؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سکولاریسم (جدایی دین از عرصههای اجتماعی) و سکولاریزاسیون جزو بدیهیات و مسلمات جامعه شناسی بود، اما انقلاب اسلامی نه تنها این امر بدیهی در حوزه علوم اجتماعی، را از بداهت بیرون کرد تا دیگر امر بدیهی دانسته نشود، بلکه دین با مقولههای مختلفی پیوند وثیقی پیدا کرد، مسئله رابطه علم و دین، دین و هنر، دین و جامعه، دین و سیاست، دین و اقتصاد، دین و امنیت، دین و سلامت و … مطرح شد، البته گاهی اوقات واژه دین را به کار میبرند و گاهی اوقات واژه معنویت. حالا ولو یک عدهای دنبال معنویت سکولار هستند اما بسیاری هم معنویت دینی را مد نظر میگیرند. مثلاً از باب نمونه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هر تئوری که در باب پرستاری و مراقبت داده بودند تئوریهای پوزیتیویستی بود یعنی به همین رفتارهای ظاهری بسنده میکردند و علتیابی میکردند و با نگاه آمپریستی و پوزیتیویستی علتهای بیماری و درمان و پرستاری را مطرح میکردند.
در سالهای اخیر به نظرم با تأثیرگذاری انقلاب اسلامی، تئوریهای اگزیستانسیالیستی را مطرح میکنند، نقش دین و نقش معنویت در پرستاری را طرح میکنند، البته حضور پررنگ دین در عرصههای مختلف باعث شده است که هم عرفانها و هم گروههای معنویتگرای فراوانی شکل گیرد که قبلاً وجود نداشت و به این ترتیب یک نزاع جدی بین الحاد و دین داری به نحو نوین آن در دنیا مطرح شد و شخصیتهایی مثل هاوکینگ، داوکینز چالشهایی در دینداری مردم ایجاد کردند و در مقابل هم افرادی به این اندیشمندان پاسخ دادند، لذا این مسائل نشان میدهد که این اتفاقات علمی نقش دین و الهیات در عرصههای مختلف اجتماعی از جمله در علوم اجتماعی خیلی پررنگ مطرح شده است و کتابهای متعددی تحت عنوان الهیات و علوم انسانی، الهیات و علوم اجتماعی خیلی جدی طرح شد و به این ترتیب دیگر بحث سکولاریسم و سکولاریزاسیون، بداهت گذشته را ندارد و شعارهای انقلاب اسلامی مثل عدالت، استکبارستیزی و استقلال خیلی به صورت جدیتر در سطح جهانی مطرح شده است.
حضور پررنگ دین در عرصههای مختلف باعث شده است که هم عرفانها و هم گروههای معنویتگرای فراوانی شکل گیرد که قبلاً وجود نداشت
*استقلال، موضوع بسیار مهمی است که یکی از بزرگترین دستاوردهای نظام اسلامی است، در این زمینه به اعتراف همگان، بسیار موفق بودیم؟
در کتابهایی که در مورد درباریان نوشته شده، نقل شده که به علت وابستگی نظام طاغوت به قدرتهای جهانی مثلاً یک کارمند سفارت آمریکا در ایران به فرمانده نیروی هوایی ایران دستور میداد که هواپیماها را برای کمک آمریکاییها در جنگ ویتنام استفاده کنید.
همین مسأله استقلال در سایر کشورها هم اثرگذار بوده و دیگر کمتر کشوری نوکر آمریکاست، مثلاً میبینید که بوش پسر وقتی میخواهد در عراق وارد حرکت نظامی شود مجبور است که خودش بیاید که موفق هم نمیشود یا مثلاً فرض کنید ترامپ خودش باید بلند شود بیاید در عربستان تا به اهدافی که میخواهد برسد ولو به صورت موردی و جزئی دست پیدا کند.
معنا نداشته در دنیا که کشوری مثل یمن بخواهد و بتواند در مقابل استکبار بایستد یا مردم مصر و دیگر کشورهای عربی منطقه انقلابی را تعریف کنند، ولو اینکه بعضی از انقلابهای کشورهای مختلف گرفتار انحراف شدند و از مسیر اصلی خودشان فاصله گرفتند، ولی به هر حال بعضی موفق شدند.
حتی طالبان به خاطر تأثیرپذیری که از انقلاب اسلامی دارد می آیند مقابل آمریکا میایستد یا جریان القاعده (اگرچه جریانی است که حتی رفتارهای خشن شیعه کشی را هم داشتند) ولی به نظرمن تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی بود که مقابل آمریکا ایستاد، چرا قبل از انقلاب اسلامی ما در جهان اهل سنت یک جریان انقلاب استکبارستیز نداشتیم، هر چند که عرض کردم نیروهای استکباری، استعماری و صهیونیستی سعی میکنند مسیر را منحرف کنند و آنها را از اهدافی که دارند دور کنند ولی به هر حال این تأثیرپذیری غیرقابل انکار است.
در آمریکای لاتین ما شاهد تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی هستیم، و این امر نشان میدهد که انقلاب اسلامی توانست تأثیرگذاری معرفتی و فرهنگی را در کشورهای مختلف چه مسلمان و چه غیرمسلمان بگذارد.
*بیداری اسلامی کشورهای عربی چقدر وام گرفته از انقلاب اسلامی بود؟
تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جنبشهای کشورهای عربی طی سالهای گذشته که در واقع بیداری اسلامی بود، نیز انکارناپذیر است. شعارهایی که مثلاً جوانهای مصر در میدان آزادی قاهره داشتند، شعارهای اسلامی و انقلاب اسلامی بود. این طور نبود که صرفاً بگوئیم که یک حرکت و جنبش اجتماعی که محتوای اسلامی نداشت و یا محتوای سکولار داشت رخ داد. به همین خاطر بنده معتقدم تعبیر بهار عربی هم که توسط رسانههای غربی القا و ترویج میشد برای منحرف کردن اهداف اصلی این انقلابها بوده است. به همین خاطر جوانهای انقلابی وقتی قیام کردند سراغ اخوان المسلمین رفتند. چون اخوان المسلمین تنها جریان انقلابی اسلامی با تجربهای بودند که حدود هفتاد سال تجربه داشتند. اخوان المسلمین با جمال عبدالناصر، انور سادات و حسنی مبارک درگیر بود.(جمال عبدالناصر هم حدود ۲۰ سال، انور سادات هم حدود ۱۰ سال و حسنی مبارک تقریباً سی سال حکومت کرد.) این مبارزات باعث شد که اخوان المسلمین تجربههای خوبی داشتند، لذا جوانان انقلابی مصر انقلاب را تحویل نیروهای انقلابی با تجربه به نام اخوان المسلمین دادند.
*پس چرا این انقلابها منحرف شد و اصلاً به آرمانهای خود نرسید؟
متأسفانه اخوان المسلمین نه تنها از تجربه شأن استفاده نکردند بلکه به عربستان و آمریکا اعتماد کردند و محمد مرسی بیش از یکسال نتوانست دوام بیاورد و آنقدر بد عمل کرد که در واقع حکومت را از دست دادند و جریان اخوان المسلمین هم در مصر تقریباً به نابودی کشیده شد، لذا جریان بیداری اسلامی که در کشورهای عربی اتفاق افتاد در برخی از کشورها شکست خورد و در برخی به انحراف کشیده شد و یأس و ناامیدی درست شد و در برخی از کشورها موفق شد، اما به هر حال تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر آنها مشهود است.
چند سال پیش در همایشی در لبنان شرکت کرده بودم که اندیشمندانی از کشورهای مختلف عربی شرکت کرده بودند، حرف اندیشمندانی مصری این بود که ایران که استقلال خودش را حفظ کرد و در مقابل آمریکا و شوروی سابق ایستاد و روی پای خودش ایستاد، توانست در علم و صنعت و تکنولوژیهای مختلف پیشرفتهای مهمی داشته باشد ولی مصر که وابسته به آمریکا شد ببینید چقدر عقب مانده است نه در علم نه در صنعت و …، رشدی نکرده است. این نکته را روشنفکران بعضاً سکولار مصری میگفتند نه روشنفکران دینی شأن.
به هر حال عرض کردم در مصر جریانهای مختلف دینی و سکولار هستند، اما جوانان انقلابی، انقلاب را به دست جریان اسلامی به نام اخوان المسلمین دادند که متأسفانه آسیب جدی به جریان خودشان و دیگر جریانهای اسلامی زدند، لذا انقلاب اسلامی توانسته در کشورهای مختلف دنیا خودش را نشان دهد.
*پیشرفتهای علمی خصوصاً در عرصه دانشگاهی ایران چگونه حاصل شد؟
بعضی از کشورهای اسلامی که با انقلاب اسلامی دشمن شدند برای اینکه از قافله علم و خصوصاً رقابت با انقلاب اسلامی عقب نمانند دارند دانشگاههایشان را فعال کردند اما جهت اطلاع شما و مخاطبان محترم عرض کنم که هر دانشگاه تعدادی از دانشمندان آمریکایی، کانادایی و اروپایی را عضو وابسته به دانشگاههای خودشان مانند دانشگاه آل سعود و … کردند که با نوشتن مقاله و چاپ کردن آنها در منابع مختلف، رتبه دانشگاه عربستان هم در رنکینگهای جهانی بالا برود تا به این امر افتخار کنند، بله این امر باعث یک رتبه فربه ای بادکنکی دانشگاه شده است، چون استاد، اهل این کشور نیست یا استاد مقیم نیست بلکه استاد وابسته است.
اعضای هیئت علمی دانشگاههای ایران هر مقالهای که در مجلات خارجی منتشر میکنند مقالات خودشان است. وقتی گفته میشود ایران در رشته نانو رتبه سوم یا چهارم را دارد، یا در سلولهای بنیادی رتبه ششم را داراست یا مثلاً در رشته انرژی هستهای در رتبه کذا هست، این بدین معناست که ایرانیان این رتبه را کسب کردند که این یک برند بسیار واقعی است که در واقع انقلاب اسلامی توانسته پیدا کند و تأثیرگذار بر جوامع دیگر هم باشد.
یکی از عوامل انحراف انقلابها راحت طلبی و از دست رفتن روحیه مبارزه انقلابیون است، یعنی کسانی که انقلابی دیروز هستند، اما به عافیت طلبان امروز تبدیل شده اند
*انقلابهای مختلفی در دنیا به انحراف رفتند، آیا عوامل تهدیدکننده انقلاب اسلامی فقط دشمن خارجی است و آیا از این نظر واکسینه شده ایم یا این تهدیدات را باید همیشه جدی گرفت؟
این یک بحث جدی است که چه عواملی باعث انحرافها در انقلابها میشوند، مسلماً انقلاب اسلامی هم این تهدیدها را دارد. یکی از عوامل انحراف انقلابها راحت طلبی و از دست رفتن روحیه مبارزه انقلابیون است، یعنی کسانی که انقلابی دیروز هستند، اما به عافیت طلبان امروز تبدیل شده اند. چرا مقام معظم رهبری بر انقلابی بودن تأکید دارند؛ دانشگاه انقلابی، حوزه انقلابی، استاد انقلابی، طلبه انقلابی، روحانی انقلابی، حتی مثلاً این فرآیند تمدن سازی را که ذکر میکنند میفرمایند، وقتی که نهضت شکل گرفت و انقلاب به ثمر رسید و نظام اسلامی شکل گرفت و بعد دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی و …؛ میفرمایند اینها باید با رویکرد انقلابی باشد. حضرت آقا تعریفی برای انقلابی گری و انقلابی بودم و انقلابی ماندن دارند، لذا وقتی رسالت اصلی انقلاب تحول و تحول خواهی و تحولگری است، عمل به تحول را باید افراد انقلابی داشته باشند. وقتی انقلابیون دیروز این روحیه را نداشته باشند و از دست بدهند میدانید افراد به مسئولان عافیت طلب تبدیل میشوند.
*اگر آرمانهای انقلاب عوض شود چه؛ مثلاً فرض کنید شعار اصلی انقلاب حمایت از مستضعفین و مبارزه با مستکبرین و عدالت خواهی بوده است، اما اگر مسئولان آرام آرام شعار توسعه دهند و بگویند عدالت باید فدای توسعه باشد و توسعه هم از طریق رابطه با سرمایه داری و استکبار و نفی مستضعفان و نادیده گرفته شدن محرومان و نفی عدالت است. آن وقت باید منتظر چه عواقبی باشیم؟
وقتی آرمانها فراموش شود انقلاب آسیب می بیند، وقتی روحیه جهادی فراموش میشود انقلاب آسیب می بیند. اوایل انقلاب ما نهضت سوادآموزی، جهاد سازندگی داشتیم، وقتی جهاد سازندگی به وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شد روحیه جهادی از دست رفت. وقتی روحیه جهادی از دست برود، باید منتظر آسیب و چالش بود. وقتی مدیران انقلابی نباشند، به جای اینکه جوجه کِشی را راه بیاندازند، جوجه کُشی را راه میاندازد و بعد افزایش بی رویه قیمت مرغ و… اتفاق میافتد به بهانه اینکه نتوانستیم غذای اینها را تأمین کنیم جوجه کُشی راه میاندازند، چرا نتوانستید؟! چرا نتوانستند، چون روحیه جهادی در فعالیتهای آنها وجود ندارد. اگر روحیه جهادی وجود داشت که این پیامدها به وجود نمیآمد.
وقتی آرمانهای انقلاب نهادینه نشود و در عرصه حکمرانی نیاید، انقلاب آسیب میبیند. بعد از پیروزی هر انقلابی، آرمانهای آن انقلاب باید به حکمرانی تبدیل شود، حکمرانی اقتصادی، حکمرانی سیاسی، حکمرانی فرهنگی و… وقتی این اتفاق نیفتد خود به خود انقلاب دچار آسیب و انحراف و اعوجاج میشود حتی توسط انقلابیون نسل اول چه برسد به نسلهای بعدی.
من وقتی بررسی میکنم، میبینم چرا این همه کارخانه در کشور ما تعطیل میشود؟، چرا این همه جوان بیکار میشوند؟ چرا ما این همه جوان بیکار داریم؟، چرا آقا میفرمایند جهش تولید ولی عکس آن عمل میشود، برای اینکه چندین اختاپوس اقتصادی در کشور وجود دارد که اگر حتی سرش را بزنیم و قطع کنیم، چندین دست و پا دارد و به هر حال در بازارهای مختلف نفوذ دارند. هر موقع بخواهند کالایی را وارد میکنند هر موقع بخواهند وارد نمیکنند، هر موقع بخواهند کالایی را صادر میکنند هر موقع بخواهند صادر نمیکنند، زمانی که باید وارد کنند وارد نمیکنند و زمانی که نباید وارد کنند وارد میکنند شرکتهای تولیدکننده داخلی را نابود میکنند و..... وقتی که نباید صادر کنند، صادر میکنند و مردم را در تنگنا قرار میدهند و …، کم وارد میکنند زیاد وارد میکنند قیمت را بالا میبرند قیمت را پایین میآوردند. مدیریت دست خودشان هست. هم کارخانهها تعطیل میشود، هم افراد زیادی بیکار میشوند و باید پرونده دریافت کمک از کمیته امداد باز کنند، هم قیمت کالایی را در طی یک سال ۳۰۰ برابر ۴۰۰ برابر افزایش میدهند. قیمت دیگر کالاهای اساسی را هم همین کار میکنند و...
این اقدامات یعنی چه؟ یک معنایی دارد؟ سران اختاپوس اقتصادی چه کسانی هستند؟ همان افرادی که قبلاً انقلابی بودند. انقلابیون دیروز و عافیت طلبانی که به مافیای امروز تبدیل شدند. نمیخواهم بگویم همه انقلابیون دیروز، امروزه عافیت طلب و اختاپوس شدند ولی عمدتاً این گونه است. کسی که دیروز انقلابی بوده و با شهید رجایی کار کرده است، امروزه میبینید که به بلای جان ملت و کشور تبدیل شده است. این معنایش این است که حکمرانی اقتصادی که با محوریت عدالت باشد ضعف دارد.
*بله همان طور که فرمودید امروزه عدالت اقتصادی مهمترین چالش انقلاب اسلامی است؟
چرا حضرت آقا در بیانیه گام دوم میفرماید که عدالت و مبارزه با فساد، دو روی یک سکه اند. چرا میفرمایند: ما کارهای متعددی در زمینه عدالت انجام دادیم اما هنوز مطلوب نیست، چون هنوز کفه فساد یک جاهایی می چربد، وقتی فساد باشد باعث یأس و ناامیدی نسل سوم و نسل چهارم انقلاب شده است. اینهاست که به انقلاب آسیب میزند.
بنده با روش استقراء به این نتیجه رسیدم هر جا ما در این کشور پیشرفت داشتیم، مثلاً یک جاهایی در حوزه کشاورزی پیشرفت داشتیم یا مثلاً در حوزه نانو پیشرفت داشتیم، حوزه سلولهای بنیادی، پزشکی و …، هر جا پیشرفتی داشتیم محصول انسانهای مجاهد عالم با روحیه انقلابی بوده است که توانستند انرژی هستهای را به نقطهای برسانند. علم را به جایی برسانند علوم انسانی اسلامی را ایجاد و متحول کنند. نانو، بیوتکنولوژی و… را به رشد میرساند. هر جا ما میبینیم که یک ضعف و آسیب و… در بخشی وجود دارد یعنی از مدیریت انقلابی و جهادی دور شده ایم.
آن زمان که صنعت خودرو رشد کرد و ایران توانست پژو ۴۰۵ و سمند تولید کند و در این عرصه یک سیر صعودی داشتیم مدیران صنعت خودرو روحیه جهادی داشتند، اما وقتی که میبینیم این صنعت سیر افولی پیدا میکند و اختاپوس و مافیا ظهور میکند، که اجازه نمیدهند قطعات داخل تولید شود و حتماً باید ارز کشور را بگیرند و ببرند چین و قطعات نامناسبی را تولید کنند و بیاورند و مردم را با خودروهای نو اما در واقع مندرس و کهنه کلافه کنند. از آن طرف قیمت خودرو را هم بالا میبرند و واردات خودروهای خارجی هم که ممنوع میکنند. مافیای خودرو چه کسانی هستند، آیا افراد انقلابی هستند؟ نه مسلماً افراد ضد انقلابی هستند، ممکن است انقلابی دیروز بوده باشند اما امروز خودشان و فرزندشان و بستگانشان مافیای خودرو شدند.
جالب است که هیچ رئیس جمهوری هم نمیتواند آنها را مدیریت و کنترل کند. ما نوابغ و افراد مستعدی در کشور داریم که مدعی اند میتوانند خودروهای مناسبی با آپشن های بنز و بی ام و با قیمت مناسب تولید کنند اما به این افراد اجازه نمیدهند. چه کسانی اجازه نمیدهند؟ آیا اینجا حکمرانی عالی اقتصادی وجود دارد که تفکر انقلابی در آن وجود داشته باشد.
*اگر این وضعیتها درست نشود جوان ما نسبت به انقلاب بدبین میشود؟!
وقتی با نسلهای جوان و حتی دانش آموزان دبیرستانی صحبت میکنم و از شهدا و حاج قاسم و حاج محسن و … میگویم این بچهها افتخار میکنند، این بچهها میفهمند که اگر ما مدافعان حرم نداشتیم الان باید در داخل کشور با داعش میجنگیدیم و.... اما بچه دبیرستانی ما الان این پرسش را دارد که چرا ما در کشوری که این همه امکانات طبیعی و استراتژیک و منابع طبیعی داریم ولو تحریم هم باشیم، چرا باید این همه باید بیکار داشته باشیم، چرا آینده ما مشخص نیست، من چه جوابی دارم به این جوانها بدهم.
دانش آموز المپیاد دبیرستانی پیش من آمده که کارهای مهمی انجام داده است و دعوت نامه از کشورهای دیگر دارد اما دوست ندارد کشورش را ترک کند، اما میدان کار برای او بسته است. آزمایشگاههای میلیاردی در دانشگاه آزاد و دولتی وجود دارد اما چرا مدیریتی نیست که به این جوانها میدان بدهد. برای اینکه متولی المپیادهای ما افرادی هستند که آنقدر مسئولیت دارند که وقت نمیکنند که در مورد المپیادیها بیندیشند. اگر یک افراد انقلابی جهادی مسئول این بچهها میشد و به اینها میدان میداد، همین جوانها کارهای مهمی انجام میدادند. بعضیها شعار انقلابی میدهند اما رفتارشان از ضدانقلابیها بدتر است، خیانتی که دارند به کشور میکنند از منافقین بدتر است. منافقین با ترورهایی که میکردند مردم را بیشتر انقلابی میکردند، یعنی میفهمیدند اینها چه دشمنان خبیثی هستند. بعضی از این افرادی که شاید ادعای انقلابی بودن دارند و رفتار انقلابیگری هم دارند اما با مدیریت غلط شأن دارند به جوانها آسیب میزنند و خدا به ما لطف کرده که در رأس این کشور فردی مانند مقام معظم رهبری قرار دارد. تمام این درد دلهایی که بیان کردم حضرت آقا مکرر فرموده اند. توصیه کردند و…، البته به جوانها تأکید کردند که ناامید و مأیوس نشوید. کار جهادی، کار همراه با مقاومت و استقامت است. همینها را ما هم به جوانها سفارش میکنیم اما به هر حال همه جوانها ظرفیت یکسانی ندارند. به نظر من انقلاب اسلامی ما یک انقلاب اسلامی دیگری دارد؛ یک انقلاب جهادی که با همان روحیه انقلابی و جهادی بیایند و زمینه و بستر را برای رشد جامعه فراهم کنند و این سرهای مافیایی که شاید ادعاهای اصولگرایی و یا ادعای اصلاحگری دارند و برخی شعارهای مردمپسند میدهند و برخی شعارهای دین دارانه بدهند ولی مافیا هستند و اختاپوس خطرناک معیشتی کشور هستند.
هر جا پیشرفتی داشتیم محصول انسانهای مجاهد عالم با روحیه انقلابی بوده است هر جا میبینیم که یک ضعف و آسیب و… در بخشی وجود دارد یعنی از مدیریت انقلابی و جهادی دور شده ایم
*راه مبارزه با این انگلهای اجتماعی و اقتصادی، رانت خواران و ویژه خوارانی که مزاحم زندگی آرام و بی دغدغه مردم هستند، چیست؟
راهش این نیست که قوه قضائیه آنها را دستگیر کند. وقتی ساختار، ساختار وارداتی و نامناسب است، چقدر با دستگیر کردن افراد فاسد، مشکل حل میشود. وقتی ساختار بانک ما مانع جهش تولید و حامی واردات است، چقدر قوه قضائیه بگیر و ببند داشته باشد.
مشکلات اقتصادی را باید با اصلاح ساختارهای اداری حل کرد. این ساختارهای مفسده انگیز مالی و بانکی باید درست شود. چرا باید عدهای میلیاردها میلیارد وام بگیرند و اقساطشان را پرداخت نکنند و…. چقدر برخورد سلبی داشته باشیم، چقدر دستگاههای اطلاعاتی وارد شوند و آنها را به قوه قضائیه معرفی کنند. باید ساختار درست شود. چرا باید سلطان شکر، سلطان سکه و سلطان کذا و کذا داشته باشیم. اینها به انقلاب آسیب میزند و امروزه انقلاب اسلامی ما با تمام پیشرفتهای ارزشمندی که داشته، با تمام امتیازهایی که امثال حاج قاسمها و حاج محسنها دارد در معرض تهدید است و به نظرم باید حتماً یک حرکت انقلابی ذیل ولایت فقیه انجام داد. آنهایی که دم از عدالت و مبارزه با فساد میزنند اما از ولایت جدا هستند، آن عدالتها سر از عدالت سوسیالیستی درمیآورد. عدالت ذیل ولایت باید تعریف شود و به حول و قوه الهی با نیروی الهی و جهادی و ولایی دنبال شود.
حضرت آقا میفرمود: وقتی من چیزی به حاج قاسم میگفتم میدانستم تا آخر راه را طی می کند و کار را به نتیجه میرساند. آیا حضرت آقا، حاج قاسم اقتصادی دارد؟ حضرت آقا حاج قاسم نظامی و علمی دارد، ولی حاج قاسم اقتصادی ندارد که بتواند این نظام اقتصادی را ساماندهی کند و امید و نشاط را به مردم برگرداند. همه میدانند که تحریم، سی درصد مانع رشد اقتصادی است، هفتاد درصد عوامل داخلی است. به همین خاطر حضرت آقا میفرماید: اقتصاد مقاومتی. به همین خاطر حضرت آقا میفرماید به ظرفیتهای داخلی اعتماد کنید.
*این چالشهایی که فرمودید مانع تمدن سازی ماست، برای احیای تمدن اسلامی باید چه کار کنیم؟
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، نظریهای را مطرح میکنند بهنام نظریه نظام انقلابی که سه رکن دارد؛ خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی. بدون جامعهپردازی، تمدنسازی شکل نمیگیرد و بدون خودسازی، جامعه پردازی هم شکل نمیگیرد. وقتی میبینید که انقلابی دیروز تبدیل به مافیای اقتصادی میشود، به این خاطر است که خودسازی نکرده است. اگر خودسازی داشت قطعاً به جامعه پردازی انقلابی آسیب نمیزد، لذا حضرت آقا مسیر را خیلی شفاف و دقیق بیان کرده است.
آن فرآیند تمدنسازی هم که قبلاً فرمودند: انقلاب اسلامی؛ تشکیل نظام اسلامی؛ تشکیل دولت اسلامی؛ تشکیل کشور اسلامی؛ تشکیل دنیای (امت، تمدن) اسلامی آن را هم باید مد نظر داشته باشیم.
پایان پیام/
ارسال نظر